روشهایی برای قفسهتکانی
امسال کتابها را متفاوت بچینید
الناز موسوی یکتا
نویسنده
اتاق بدون کتاب، همچون بدن بدون روح است. (فیلسوف رومی)
درست یادم نیست که این جمله را کجا شنیده یا خواندهام. اما همیشه، درست همین موقع از سال، وقتی مشغول قانعکردن خودم هستم که به دستمال کشیدنی روی کتابها بسنده کنم و پا را به این محدوده خطرناک نگذارم، این جمله مانند یک جادوی اعجابانگیز در ذهنم رسوخ میکند و ناگهان خودم را در حال تخلیه کتابها از قفسه به زمین میبینم.
اسم این قسمت از خانهتکانی را روح درمانی گذاشتهام و برایم اینطور است که دستهدسته کتابها را از طبقههای کتابخانه چهارطبقه سفید رنگم پایین میآورم و دور تا دورم را پر میکنم از کتاب.
برای چیدن دوباره کتابها هرسال روش متفاوتی را امتحان
میکنم.
روش اول چیدمان براساس نوع کتابهاست. بهاینترتیب که دستهبندی علمی، شعر و ادبیات، رمان، کتب مذهبی و کتابهای فاخر را هرکدام در یک طبقه میگذارم.
روش دوم را سالی امتحان کردم که کتابخانه را به کنج پذیرایی منتقل کرده بودم. الحق بزرگترین اشتباه عمرم را انجام دادم. در همان سال و در پی دید و بازدیدها چند جلد از کتابهایم برای همیشه رفت که رفت.
در آن سال شوم کتابها را براساس رنگ در قفسهها چیده بودم. صحنه جذاب و چشم نوازی را با گلدانهای تزیینی آویز بالایش ایجاد کرده بود. همان صحنه زیبا هم بلای جان کتابهایم شد.
روش سوم را سال بعد و پس از برگرداندن کتابخانه به اتاق پیاده کردم. آن سال کتاب زیادی از نمایشگاه و تخفیفهای خوبش خریده بودم. حجم زیاد کتابها و فضای کم باعث شد تا به چیدن عمودی کتابها رویهم فکر کنم؛ البته که روش بسیار سخت و ملالآوری بود. هر بار که به کتابی نیاز داشتم باید حجم انبوه کتابهای رویهم را برمیداشتم تا به کتاب موردنظرم برسم.
روش چهارم چیدن کتابها براساس جلد است. در این روش کتابها را به دستهبندی جلدسخت، نیمهسخت و نازک تقسیمبندی میکنم و هرکدام از دستهبندیها را در یک قفسه جای میدهم.
اما روش محبوبم که مدتهاست آن را اجرا میکنم روش چیدن افقی به ترتیب قد است.
پس از نظافت کلی کتابخانه، تورق شیرین کتابها و خواندن چند صفحه از حاشیهنگاریهایم برای هر کتاب، آنها را به ترتیب قد از بزرگ به کوچک از بالاترین قفسه کتابخانه میچینم.
در این میان هرسال کتابهای خوانده نشده در آن سال را جدا کرده و در یک قفسه به نام نخواندهها نگهداری میکنم.
عصرهای نم خورده از باران بهاری، درحالیکه یک لیوان چای با عطر هل و غنچه گل محمدی در دست دارم به سمت قفسه نخواندهها میروم. یک کتابخوانده نشده انتخاب میکنم و مدتی را فارغ از شلوغیهای دنیا به لذت میگذرانم.
اما یک روش خاص دیگر هم هست که اگر مجموعه متنوعی از کتابهای قدیمی و جدید داشته باشید، این روش بهترین نتیجه را میدهد.
شما میتوانید معاصر و کلاسیک را برای خودتان تعریف کنید؛ مثلاً نویسندگان زنده و متوفی، کتابهایی که قبل و بعد از یک تاریخ خاص نوشته شدهاند، یا کتابهایی که در دورههای زمانی خاص منتشر شدهاند. هرکدام از این دستهبندیها را در قفسهای خاص قرار دهید تا یافتن آنها براساس معیار ذهنی برایتان آسانتر باشد.
در انتهای هرکدام از این روشها از معجزه نگهدارنده کتاب غافل نشوید.
داشتن یک کاناپه و میز کوچک در کنار هر کتابخانه، یکی دیگر از کارهایی هست که به بهترشدن این تغییر کمک میکند. این کار افزون بر زیبایی بصری، باعث میشود هر لحظه که کتابی را بخواهید بخوانید، فضایی برای شما وجود داشته باشد که ساعتی را دور از لوازم الکترونیک و دیگر مسائلی که باعث ازدسترفتن تمرکزتان میشود به مطالعه کتاب بپردازید.
اختصاص یک قفسه به لوازمالتحریر هم بخش مهمی از کار کتابخانه تکانی است. این نکته را در نظر داشته باشید که برای این بخش حتماً یک کاغذ جلوی دستتان باشد تا بتوانید خودکار و دیگر لوازم را امتحان کرده و درصورتیکه معیوب یا خشک شدهاند از بازگرداندن آنها به قفسه جلوگیری کنید. از مزایای این کار همین بس که در وقت لزوم با تعدادی خودکار جوهر پس داده، ماژیک خشک شده و مداد بدون نوک مواجه نخواهید شد.
با استفاده از لوازم تزئینی ریز و گلدانهای آویز مانند خانواده پتوس هم میتوانید به دل انگیز شدن هرچه بیشتر کتابخانه و کنج روحنوازتان کمک کنید. این بهترین بخش خانهتکانی هرسال است. هرکدام از این روشها را که انتخاب کردید در نهایت بدانید که اتاق بدون کتاب، همچون بدن بدون روح است.