سرکوب دختران نوجوان در ناآگاهی
گروه شمیم حضرت ولی عصر(عج) به طور خاص در شهر اصفهان تشکیل شده و نیروهایی از استانهای دیگر نیز جذب کرده است. این گروه از سال ۸۸ کار خودش را آغاز کرده و تاکنون در مناطق مختلفی فعالیت داشته اما به طور خاص از سال ۹۷ با طرح شمیم باران در کهگیلویه و بویراحمد روی دختران کار کرده است. در مصاحبه کوتاهی با مائده سادات حسینی، دانشجوی کارشناسی روانشناسی از دانشگاه قرآن و عترت و مسئول واحد خواهران گروه جهادی شمیم حضرت ولی عصر(عج) درباره مشکلات زنان در مناطق کمتر برخوردار صحبت کردهایم. حسینی در این گفتوگو از آسیبهای اجتماعی دختران و نقش عوامل مختلف از جمله خانواده در آنها میگوید:
در مناطق کمتر برخوردار چه مسائلی در خصوص زنان و دختران وجود دارد؟
ما در مناطق کمتر برخوردار با آسیبهای اجتماعیای مواجه هستیم که در کلانشهرها نیز وجود دارد اما آن چیزی که این مسائل را در این مناطق مهم جلوه میدهد نسبت میزان آسیب به جمعیت و مساحت منطقه و تمرکز بر سنین خاص است.
برخی از این آسیبها را اگر بخواهیم نام ببریم شامل پرخاشگری، خودکشی، افسردگی، عصبانیت، طلاق، طلاق عاطفی (به جهت فرهنگی که وجود دارد، طلاق کمتر رایج است و طلاق عاطفی بیشتر دیده میشود)، خشونت، ترک تحصیل، روابط نامشروع دختر و پسر و... میشود. در خصوص این آسیبها در حق قشر دختران و زنان بیشتر از سایرین جفا میشود؛ چرا که برخی نگاههای سنتی همچنان وجود دارد و بسترها برای شکوفایی و بروز استعداد آنها فراهم نیست.
این آسیبها چه عللی دارند؟
در این مناطق فرهنگ، آداب و رسوم و نگرشهایی وجود دارد که نیاز به تغییر دارند؛ این نگرشها در قالب زندگی امروز نمیگنجند، بنابراین نسل جدید تحمل پذیرش آنها را ندارد. در صورت الزام و اجبار هم تاب نمیآورد و در برخی موارد دچار ناامیدی، افسردگی و انزوا میشود و در برخی موارد حادتر از زندگی نیز دست میشوید. گاهی نسل جدید این تاب نیاوردن را در پرخاشگری نسبت به خانواده نشان میدهد که خانواده نیز این برخورد را تبدیل به بیآبرویی میکند و در این صورت خانواده دچار ناپایداری میشود. بالاخره این سرکوبشدن در یک آسیبی خود را نشان میدهد. بنابراین برخی فرهنگهای سنتی وجود دارند که اختلالی ایجاد نمیکنند ولی برخی از آنها مبنای عقلی ندارند و فرد آنها را نمیپذیرد که این موارد احتیاج به تغییر دارند.
علت دیگری که موجب این آسیبهای اجتماعی میشود، فضای جامعه است؛ به خاطر جریان غلط مهاجرت به این مناطق برای آنکه تبدیل به شهر شوند، مسائل اقتصادی در آنها ایجاد شده است. این فقر روی خانوادهها اثر میگذارد؛ ابتدا روی پدر و سپس روی مادر و بعد روی فرزندان اثر آن مشخص میشود. در واقع این حال بد مانند دومینو به افراد خانواده نیز منتقل میشود.
اگر بخواهیم بهصورت دقیقتر صحبت کنیم، ما با مراجعه به منابع علمی و شناخت از میدان به سه ضلع یک مثلث رسیدیم که اثر متقابل آنها موجب چنین وضعیتی میشود؛ خانواده، مدرسه و جامعه. به یک نوجوان از هر سه جهت فشار وارد میشود.
در خصوص مدرسه معمولاً در این مناطق عدالت آموزشی وجود ندارد ولی در عین حال در سال کنکور انتظار بالایی از نوجوان وجود دارد و این باعث افسردگی یا لجبازی دانشآموز میشود.
در خصوص خانواده یک نظریه وجود دارد که میگوید: «وقتی عملکرد خانواده کاهش پیدا میکند، آسیبهای اجتماعی افزایش پیدا میکند.» طبق این نظریه ضلع خانواده اهمیت بیشتری دارد. در عملکرد خانواده ما به شش شاخص رسیدهایم؛ بهعنوان نمونه یکی از شاخصها روابط خود والدین با یکدیگر است که روی کل خانواده اثرگذار است یا در نمونه دیگر دلبستگی ایمن یا ناایمن فرد اهمیت دارد که به طور خاص از مادر دریافت میشود.
برای حل این آسیبها چگونه میتوان ورود کرد و باید چه ملاحظاتی رعایت شود؟
انواع اقدام در خصوص مسائل را میتوان در سه سطح دستهبندی کرد: اول، دست گذاشتن روی ریشهها و حل آنها، دوم، مطالبه از مسئولان ذیربط و سوم، درمان افراد آسیبدیده. نمیتوان فقط به سطح سوم اکتفا کرد و صرفاً رسیدگی به افرادی که آسیبدیدگی آنها بروز یافته، بلکه باید در سطوح دیگر نیز وارد شد تا از ایجاد آسیب برای افراد بیشتر جلوگیری کرد.
نکته دیگر اینکه باید مسائل مناطق بهصورت جداگانه احصا شوند؛ در یک منطقه میزان طلاق بالاست و در منطقهای دیگر میزان خودکشی. علاوه بر این باید با توجه به مسائل راهکارهای بومی ارائه داد.
همچنین نیاز است که نهادهای محرومیت زدا به این مسائل ورود کنند؛ در واقع به جای آنکه صرفاً به کارهای عمرانی و آباد کردن زمینها بپردازند، منابع خود را به آباد کردن فکرها نیز اختصاص دهند. اگر این اصلاح نگرشها اتفاق بیفتد دیگر نیاز نیست ما قدم به قدم با مردم این مناطق همراه شویم بلکه آنها میتوانند برای خود کار کنند، آنها بهتر مناطق خود را میشناسند.
همچنین میتوان نیروهای اولیهای از میان افراد دغدغهمند این مناطق جمع و آنها را توانمند کرد تا در منطقه خود کار کنند. البته نیاز است که به آنها طرح و ایده خام داده شود. بعضی از این افراد دغدغه دارند ولی نمیدانند از کجا و چگونه شروع کنند. به طور خاص ما خیلی اوقات خانمهای زیادی را دیدهایم که دوست دارند برای دختران خود کاری انجام بدهند.
نکته دیگر نیز آن است که باید نقشه راه مشخص باشد و زمانبندی نیز تعیین شود، نه اینکه بدون هدف و ترسیم مسیر وارد کار شد.