یــــادداشــــت
خانهتکانی را نجات دهیم
آیه طائبی
دبیر گروه زندگی
من هیچوقت خانهدار نبودم. حتی زمانی که شغلی نداشتم و در خانه بودم هم خانهدار نبودم. اصلاً بلد هم نیستم و دوست هم ندارم باشم. در طول این سالهای زندگی مشترک هم به لطف مستأجری، هیچوقت خانهتکانی عید نکردهام. نهایتش یک گردگیری بوده و تغییر دکوراسیون خانه از چیدمان زمستانی به چیدمان بهاره.
نوجوان هم که بودم دو قسمت از خانهتکانی بیشتر بر عهده من نبود. یکی آنکه تمام درز سرامیکهای کف خانه را با مسواک و مایع شستوشوی «من» تمیز کنم و برق بیندازم و دیگر تمیزکردن لوستر وسط سالن که از این لوستر قدیمی کریستالدارها بود و جزئیات زیادش کار را برایم جذاب میکرد. کلاً هم انجام یک کار با جزئیات را حتی اگر زمانبر باشد به انجام 10 کار ریز ریز ترجیح میدهم.
به مناسبت رسیدن اسفندماه و زمان خانهتکانی با نویسندههای گروه و دوست و آشنا درباره خانهتکانی صحبت کردم و چقدر نظرات جالب بود. چقدر آدمها نسبت به این رسم کهن احساسات متفاوتی دارند.
باوجود اینکه مناسبتها را دوست دارم و ترجیح میدهم جایی در زندگیام داشته باشند اما هیچوقت «خانهتکانی» را به چشم یک مناسبت مثل یلدا ندیده بودم. همیشه بیشتر شلوغی و خستگیاش به چشمم میآمد و از زیرش فرار میکردم.
یادم آمد که مادربزرگم همیشه میگفت: «کار رو دست میکنه، چشم میترسه» من واقعاً چشمم از خانهتکانی و کارهایش ترسیده. وگرنه خودش میتواند خیلی جذاب و جالب باشد. فقط کافی است اولویتهای ذهنیمان را عوض کنیم، برنامهریزی داشته باشیم و لذت بردن را هم در آن بگنجانیم.
البته یکی دیگر از دلایلی که خانهتکانی را برایم دوستنداشتنی میکرد هم این رسوم جدیدی است که در آن وارد شده و دیگر از یک رسم صمیمی تبدیلش کرده به کاری سخت و عذابآور، حجم سختی که برخی به خودشان میدهند به اسم «آبروداری»، حجم فشار مالی که به خانوادهها وارد میشود برای خرید و نو کردن وسایل و بایدها و نبایدهای زیادی که در ناخودآگاهمان هم حتی رسوخ کرده و جوری روی اسم خانهتکانی نشسته که دیگر اصل ماجرا دیده نشود. باید این رسم قدیمی و صمیمی را از دست این تجملات اضافی نجات دهیم.
حالا اگر خانهتکانی را به شکل آیینی برای آمدن بهار ببینیم یا تغییری برای سال جدید یا کمی جا برای افسانهها باز کنیم و خانه را برای آمدن عمونوروز آب و جارو کنیم که خوشیمنی و خیر بیاورد چه؟ با این نگاه خانهتکانی چه رنگی میشود؟ زیباتر نیست؟
راستش امسال میخواهم دست به کار شوم و با نگاهی جدید، من هم این رسم کهن را پاس بدارم و خانهتکانی کنم.