از تاریخ تا اصالت و فرهنگ
درباره نویسندهای که رمان هایش را بدجوری زندگی کرده است
مهدیه جاهد
خبرنگار
«از کودکی عاشق تماشای نمایش معرکهگیرها بودم. عاشق زنجیر پاره کردنشان،مار درآوردنشان،میمون رقصاندنشان، اسکناس غیب کردنشان و همه کارهای عجیب و محیرالعقولی که باعث میشد با چشمهایی از حدقه درآمده آن جلو در صف اول تماشاچیها بشینم و تا لحظه آخر هنرنماییشان را تماشا کنم. تماشای معرکه را با آن قد و قواره کوتاه و ریزه میزه هیچگاه از روی تماشاچیها دوست نداشتم؛ این که یکی دست بگیرد و من پا در قلاب دستها بگذارم و بالا بروم و لرزان و افتان صحنه مات و محو آن جلو را نگاه کنم. نه به هیچوجه. هرطور بود خودم را از لای دست و پایشان میرساندم جلو و زانو به خاک صحنه میزدم و نمایش را صاف و شفاف و بی هیچ واسطهای نگاه میکردم. الان هم همینطوری هستم. هرچی که مینویسم حاصل نگاه خودم است. حاصل زندگی خودم. شما که خبر ندارید. آخر من زندگی کردهام. بدجوری هم زندگی کردهام.»
این توضیح مختصر و مفیدی است که افهمی خودش در پشت جلد مجموعه داستان چتر کبود در توصیف خودش گفته است. شاید موجز و بجاترین تعریفی که بتوانیم از او، قلمش، سبک نگارشاش، کتابهایش، موضوع و محتوا و قصههایش پیدا کنیم.
جواد افهمی متولد اول فروردین سال 1343 شهر بجنورد استان خراسان شمالی است. او تحصیلات دانشگاهی خودش را در رشته مهندسی عمران در دانشگاه سیستان و بلوچستان، شهر زاهدان گذرانده و فعالیت حرفهایاش را در سال 1380 با نویسندگی آغاز کرده است.
به یقین میتوان گفت این دو شهر، یعنی زادگاه و محل تحصیلش درباورپذیری و نزدیک شدن رمانهای افهمی به واقعیت نقش مهمی دارند. چرا که طبق گفته خودش او خیلی زندگی کرده و قطعاً در هر جایی که رفته تمامی جزییات آنجا را به جان کشیده. مثلاً در رمان «خورشید بر شانه راستشان میتابید» ما با جزئیاتی از مردم بلوچ روبرو میشویم که فقط از کسی بر میآید که یا از خود آنها باشد و یا مدتها با این مردم زیسته باشد.
داستانهای افهمی را که بخوانید گویی کتابی تاریخی را ورق میزنید. شیوه نگارش او بخاطر مطالعات، پژوهشها و کند و کاوهایش مستند داستانی و تاریخی است و اکثراً با محوریت جنگ تحمیلی یا اتفاقات قبل از انقلاب گره خورده است.
رمان « سال گرگ» در مورد گروهک مجاهدین خلق از لحظه شکلگیری، تا پیروزی انقلاب و چگونگی تغییر ایدئولوژیک سازمان در این مدت است و یا رمان «سوران سرد» که داستان یک پادگان نظامی در ارتفاعات کردستان است و درگیری نیروهای ایرانی و سربازان این پادگان در زمان جنگ با حزب کوموله و دموکرات های کردستان. یا کتاب چتر کبود که داستان های کوتاه حول محور جنگ است.
اما قدرت قلم افهمی جدای از اشرافش به اتفاقات تاریخی که محور داستانها و رمانهایش است، درآمیختگی و یکی شدنش با محیط و مردمی است که در داستان هایش توصیفشان میکند.
افهمی به راحتی شما را وارد خردهفرهنگها، رسومات محلی، دیدگاههای اجدادی و قومی و قبیلهای و عشیرهای مردم قصههایش میکند. وقتی رمانی را تمام میکنید علاوه بر تاریخ، فرهنگ را هم ورق زدهاید.
توصیفات در رمانهای افهمی شگفتانگیزند. وقتی صحنهای، مکانی یا موقعیتی را توصیف میکند مخاطب خودش را در میان آن خواهد یافت و کاملاً آن را میبیند. برای مثال در رمان سوران سرد حس سرما، کولاک، گیر کردن در برف، یخزدگی و ترس در تمام رمان جاریست. او خوب میداند چه جزئیاتی را بنویسد تا خواننده از وسط اتاقش به میان ارتفاعات برفی پرتاب شود. همینطور درونیات و واگویهها و خودگوییهای هر شخصیت را. افهمی شخصیتهایش را از زبان خودشان ماهرانه روایت میکند. تمام احساسات، منطق، فکر و خط سیر تغییر یا تبدیل شخصیتهایش را مثل یک روانشناس خبره روی دایره داستان میریزد و موازی با داستان پیش میبرد.
اما نقطه ضعف همه رمانهایش دیالوگها و گفت و گوهای میان شخصیتهاست. با توجه به قدرت قلم افهمی در پرداخت داستان و شخصیتهایش دیالوگ ها معمولاً ساده، پیش پا افتاده، تکراری، قابل حدس و یا سرسری هستند با این حال نویسنده علاقه خاصی به جاگذاری گفتو گو بین شخصیتها دارد. برای مثال در مجموعه داستان چتر کبود تقریباً میشود گفت تمام داستانها حتماً گفت و گوی بین شخصیتها را دارد با اینکه همه داستانها بسیار کوتاه هستند.
از طرفی وقتی هم تعداد شخصیتهای رمانهایش زیاد میشوند گویی نمیتواند تعادل را در برقراری شخصیتپردازی قوی رعایت کند و شخصیتها کمی گنگ و بلاتکلیف میمانند که البته اکثر داستانهای افهمی پر از شخصیت هستند.
چتر کبود مجموعه یازده داستان کوتاه است که بیشتر آنها حول محور جنگ و چند تایی هم از آن متفرقه است. ویژگی بزرگ این مجموعه داستان پرداختن به موضوعات از زاویه دید متفاوت است. جنگ و رزمندهها همیشه در داستانها و رمانهای افهمی نه مقدساند و نه مثل سریالهای تلویزیونی و باقی کتابهای پایداری ابر قهرمان. آنها سربازانی هستند که در دل جنگ با واقعیتهای سخت آن روبرو میشوند و هرکدام با خیر و شر راستین خودشان درگیرند. جنگ و سرباز در داستانهای افهمی انسانهای واقعی هستند که در گیر و دار زشتی و سختی و نحوست و خونریزی جنگ، آنچه بودهاند را به آنچه جنگ از آنها میسازد تبدیل میکنند. اما این میان هرکدام زندگی میکنند، عشق میورزند، میترسند، میمیرند و یا قدرت نمایی میکنند و قهرمان میشوند. چتر کبود برشی از این واقعیتهاست.
«خورشید بر شانه راستشان میتابید» یکی دیگر از رمانهای جذاب افهمی است.
قصهای که وقتی آن را میخوانید نمیتوانید به نبوغ و تسلط تاریخی و اقلیمی و سواد نویسنده اعتراف نکنید در حالی که لحظهای تپش قلبتان از دنبال کردن قصه نخواهد ایستاد.
رمان در بلوچستان اتفاق میافتد. انتهای داستان شما گویی ده سال با این مردم زندگی کردهاید. با بسیاری از آداب، سنن، خلقیات و کلیات این مردم آشنا شدهاید بیاینکه مقالهای بخوانید یا مستندی ببینید. شما رمانی خواندهاید با قصهای که شما را درگیر کرده است اما هم تاریخ را مرور کردهاید هم در جغرافیای گسترده، آفتاب داغ و پهنه مرموز بلوچستان گشتهاید.
خلق تصویرهای پویا و زنده، توصیفهای بجا و کوتاه و دور از پرچانگیهای معمول و اشراف کامل نویسنده به موضوع شما را در دنیایی فرو میبرد که همین چهل پنجاه سال پیش زنده و واقعی اتفاق افتاده است با زاویه دید فوق العاده سیال ذهن. دو راوی یکی از زبان محافظ شخصی اشرف پهلوی، سرهنگ آریان منش و دیگری دانای کل.
موضوع سیاسی اجتماعی اقلیمی در بستر عشق
موضوع رمان بلوچستان خطه دشتهای بزرگ سرزمینهای پهناور شن های داغ صبور و مرموز است و اشرف پهلوی شاهدخت و باند بزرگ محمولههای قاچاق تریاک هروئینش، مرز، گروهکهای تروریستی - عقیدتی افغانستانی و پاکستانی و پیچش قصه.
هیجان، تاریخ، عشق و اصالت و تعصب و جغرافیا آنجایی که همواره خورشید با طلوعش بر شانه راست مردمانش میتابد در رمان جلوهگری میکند.
شما بعد از خواندن این رمان میتوانید زیست مردمانش را نپسندید اما به احترام اصالت و بزرگیشان تمام قامت بایستید.به احترام ریشههای خاموش ایران.
عناوین چاپ شده کتاب های افهمی از این قرار است:
تاکسی سمند (مجموعه داستان- هیلا، 1388)؛ سواران سرد (رمان- سوره مهر، 1389)؛ ستارههای دب اصغر (رمان- فاتحان، 1389)؛ چتر کبود (مجموعه داستان- افراز، 1390)؛ خورشید بر شانه راستشان میتابید (رمان- هیلا، 1390)؛ سال گرگ (رمان- شهرستان ادب، 1394) و ملاقات در جنگل بلوط (رمان- سوره مهر، 1394).
از میان آثار افهمی رمان سال گرگ در چهارمین جشنواره داستان انقلاب مورد تقدیر قرار گرفته؛ ستارههای دب اصغر کاندیدای دریافت جایزه جلال آل احمد؛ سوران سرد کاندیدای جایزه کتاب سال شهید غنیپور، قلم زرین و چهاردهمین دوره کتاب فصل و خورشید بر شانه راستشان میتابید در سومین دوره جشنواره کتاب انقلاب مورد تقدیر قرار گرفته است.