نگاهی به تعطیلی گالری‌ها

هراس و تردید تا بازگشایی مجدد گالری‌ها

هانیه شجاعی‌زند
نویسنده


پس از 6 ماه سردرگمی‌ در دنیای هنر، آغاز ماه بهمن روزهای پرکاری برای گالری‌دارها محسوب ‌می‌شود. از ابتدای پاییز در پی اغتشاشات اخیر، اکثر قریب به اتفاق گالری‌داران به جمع تحریم‌کنندگان هنر پیوستند و اکنون پس از 6 ماه این مراکز فرهنگی روزهای شلوغی را پشت‌سر ‌می‌گذارند.
یک حساب سرانگشتی نشان ‌می‌دهد در این 6 ماه فرهنگسراهای وابسته به شهرداری‌ها و گالری‌های زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلا‌می‌ تحت‌تأثیر این اغتشاشات نبوده‌اند و روال عادی خود را طی کرده‌اند و این تعطیلی‌ها اغلب بخش خصوصی را شامل شده؛ تعطیلی‌هایی که زیان مالی زیادی را به این مراکز فرهنگی تحمیل کرده است.
 اکنون در این ماه‌های اخیر پس از پشت‌سر گذاشتن روزهای سردرگمی‌، شرایط کسب‌وکار به روال عادی خود بازگشته و بر اساس گزارشی که از فعالیت نمایشگاه‌ها به دست آمده است، نشان ‌می‌دهد گالری‌های هنری در سرتاسر ایران اغلب در ماه‌های اخیر بازگشایی شده‌اند و پذیرای تعداد زیادی از هنرمندانی‌ هستند که ماه‌ها در انتظار بوده‌اند تا بتوانند از اثر خود رونمایی کنند. اگر از گذشته این چند ماه تعطیلی از گالری‌داران سؤال کنید، ترجیح ‌می‌دهند یادآوری نکنند که چه طوفانی را از سر گذراندند و چه بود و چه شد؛ دورانی که شاید در یک جمله توصیف شود؛ «دوران سردرگمی و تحیر که چه کنیم؟»

دلیل تعطیلی چند ماهه گالری‌ها چه بود؟
بازگشایی گالری‌ها در حالی اتفاق ‌می‌افتد که این نمایشگاه‌ها در پی حوادث اخیر درهایشان بسته شده بود؛ تعطیلی که خودشان آن را اینگونه توصیف ‌می‌کنند.
 آرش صداقت‌کیش و ستاره صالح از هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی‌، در مصاحبه‌ای از اوضاع خود در دوران تعطیلی گالری‌ها ‌می‌گویند: چطور می‌توان ادامه دادن مسیری که انتهای آن نابودی و تعطیلی است را در راستای شعار «زندگی» دانست؟
 این دو هنرمند معتقدند: گالری‌ها و نهادهای فرهنگی کم‌وبیش مستقل، اگر بعد از سه ماه تعطیلی تصمیم به ازسرگیری فعالیت داشته باشند، منجر به خشم و نفرت اهالی هنر می‌شوند. دوستان! وقتی بدون اعلام موضع گروهی یا صنفی و بدون اعلام تاریخ و مدت، کار خود را می‌بندید، حتی اگر پس از گذشت 6 ماه یا یک سال تصمیم به بازگشایی داشته باشید، بدیهی است که عقب‌نشینی و اعلام شکست تعبیر خواهد شد. چه اشکالی داشت اگر همگی اعلام می‌کردید در همدردی یا همراهی با فلان اتفاق، دو سه روز فعالیتی نخواهیم داشت یا هفته پیش را نمایشگاهی افتتاح نمی‌کنیم؟
مدیر گالری بن‌بست در مشهد نیز در مصاحبه‌ای اوضاع خود را در ایام تحریم اینگونه توصیف ‌می‌کند: حدود پنج ماه است که همانند اکثر گالری‌های سراسر کشور تعطیل بودیم و فعالیتی نداشتیم. این مدیر فرهنگی در حالی از تعطیلی مرکز فرهنگی خود ‌می‌نالد که هیچ مانعی برای آغاز فعالیت‌های این گالری وجود نداشت، با این حال او ادامه فعالیت خود را مشروط به فعالیت گالری‌های دیگر ‌می‌دانست و امیدوار بود هر چه زودتر بقیه گالری‌ها فعالیت خود را ادامه دهند تا او هم مانند سایر کسب‌وکارها به فعالیت خود ادامه دهد.

همبستگی صنفی، تنها راه‌حل!
 او در حالی از مهرماه گالری خود را تعطیل کرده که تابستان پرکاری را پشت‌سر گذاشته و تا اواخر زمستان این گالری سفارشات رزرو شده داشته است اما مدیر گالری بن‌بست نمی‌توانست کار‌وکاسبی خود را به راه بیندازد. دلیل این ترس از زبان لیلی گلستان، مدیر گالری گلستان خواندنی است. او در توصیف شرایط گالری‌ها در دوران اغتشاشات ‌می‌گوید: بعضی گالری‌ها با سروصدا بازکردند و تاوانش را پرداختند و بعضی بی‌سروصدا  و در سکوت. آنها نتوانستند کاری بفروشند و مخاطب‌شان هم چند دوست و آشنا بود.
اغلب قریب به اتفاق هنرمندان هنرهای تجسمی ‌و مدیران گالری‌ها با تعطیلی نمایشگاه‌ها مخالف بودند. آنها به زبان‌های مختلف همبستگی فکری خود را با اغتشاشات اخیر بیان کرده‌اند اما در کنار آن، این تعطیلی‌ها را هم بی‌معنا ‌می‌دانستند. سعید مزینانی ‌می‌گوید: فقط بحث بر سر باز بودن یا نبودن گالری‌ها نیست. معتقدم گالری‌ها و فضای تجسمی، ‌بیشتر از آنکه از بیرون به آنها فشاری باشد، ترس «درون سازمانی» دارد و اغلب قریب به اتفاق اینها معتقدند تنها یک همبستگی صنفی ‌می‌تواند این مشکل را حل کند و گویی بهمن‌ماه برای بسیاری از این گالری‌داران بخش خصوصی، ماه گشایش و همبستگی صنفی بوده است که بار دیگر فعال شده‌اند؛ گشایشی که ترجیح ‌می‌دهند نه از گذشته آن چیزی بگویند و نه از دلایل انتخاب ماه بهمن برای بازگشایی. درهر حال از ماه بهمن گالری‌ها روزهای شلوغی را پشت‌سر ‌می‌گذارند، هر چند بسیاری از گالری‌ها همچون گالری بخش خصوصی «اُ» به‌ دور از حواشی هیچ‌گاه تعطیل نشد و همواره فعال بود؛ فعالیتی که از نظر برخی هم‌صنفی‌هایش اینگونه توصیف ‌می‌شود: گالری‌هایی که سرخود باز شدند تاوان کار خود را پرداختند و البته برخی از نمایشگاه‌ها مانند گالری گلستان هنوز بسته است.
 گزارشات رسیده نشان ‌می‌دهد برعکس آنچه در سایت این مجموعه فرهنگی آمده است؛ «به دلیل همراهی با خیزش جوانان جسور و شجاع ایران، فعلاً نمایشگاهی برگزار نمی‌کنیم»، تعطیلی این گالری دلایل دیگری دارد. این نمایشگاه با توجه به بازار خوب دنیای دیجیتال به تماشای آنلاین روی آورده‌ است. این گالری پیش از اینکه این حوادث اتفاق بیفتد به دلیل کمبود مخاطب تصمیم بر این تغییر رویه داشته است که درست با حوادث اخیر همزمان ‌می‌شود، همزمانی‌ای که بهترین فرصت ‌می‌شود تا این تعطیلی با عنوان همراهی با خیزش جوانان شجاع ایران پیوند بخورد.
گالری‌های ایران زنده ‌می‌مانند
مروری بر سایت‌های گالری‌های فعال در تهران نشان ‌می‌دهد از آنجایی که از مهرماه به جمع تحریم‌کنندگان پیوستند، ماه بهمن را برای بازگشایی خود انتخاب کرده‌اند، وقفه چند ماهه‌ای که هیچ‌یک از مدیران این مراکز فرهنگی پاسخی برای آن ندارند. گالری‌های غیرفعال چند ماه گذشته، بار دیگر فعالیت‌شان در تولدی جدید آغاز شده است و مخاطبان نیز استقبال خوبی از آثار دارند؛ استقبالی که استاد عبدالحمید قدیریان آن را بسیار خوب توصیف ‌می‌کند. او که به تازگی نمایشگاه نقاشی با موضوع «نور هدی، نور حسین(ع) است و بس» برگزار کرده از روزهای برپایی این نمایشگاه در اواخر دی‌ماه ‌می‌گوید. وی استقبال مخاطبان از نمایشگاهش را مثال‌زدنی توصیف ‌می‌کند به گونه‌ای که فرهنگسرای نیاوران برای چند هفته این نمایشگاه را تمدید کرد. قدیریان در این نمایشگاه سعی کرده است بر نقش نور الهی در جنگ ترکیبی با رژیم اشغالگر قدس تمرکز کند.
در میان آثار به نمایش درآمده در این روزها برخی از آثار برگرفته شده از حوادث اخیر است. هر هنرمندی بنا به اقتضائات و برداشت‌های خود از شرایط پیش‌رو دست به خلق اثری زده است و اکنون پس از بازگشایی گالری‌ها با زبان هنر با مخاطب خود تبادل اندیشه ‌می‌کند. مانند نمایشگاه پوستر «کار خودشونه» با نمایش آثار محمدحسین نیرومند که به موضوع نقد اعتراضات و اغتشاشات ۷۰ روزه ‌می‌پردازد. هر چند محصول حوادث اخیر روی هنرمندان را باید در ماه‌های پیش‌رو دنبال کرد چراکه در این بازار بلاتکلیفی که آیا گالری‌ها بازگشایی ‌می‌شوند یا خیر، اغلب هنرمندان هم دست از کار کشیده‌اند و باید دید در آینده چه برداشت و نگاهی از حوادث اخیر بر تابلوی هنر آنها نقش ‌می‌بندد.

اما چرا باز یا بسته بودن این مراکز فرهنگی اهمیت دارد؟
باز یا بسته بودن این مراکز از آن جهت مهم است که بار اصلی هنرهای تجسمی‌ در بخش نمایش آثار هنری، معرفی و عرضه آنها، به دوش گالری­‌ها است و به این ترتیب گالری‌ها هستند که تأثیر اصلی را در شکل دادن ارزش‌های هنری و در نتیجه شأن‌بخشی به آثار هنری داشته و نقش اصلی را در این راستا ایفا ‌می‌کنند.
در دنیای امروز در کنار خلق و تولید یک اثر هنری، محل ارائه و نمایش آثار هنری هم دارای جایگاه مهمی‌‌ می‌باشد و گالری‌ها در دنیای امروز نقش بسزایی در شناساندن هنر روز، عرضه و فروش آثار هنری دارند و بدون‌شک یکی از مهم‌ترین بخش‌های اقتصادی، هنرهای تجسمی هستند. در گالری‌ها آثاری همچون نقاشی، عکاسی، خوشنویسی، خط‌ نگاری و مجسمه‌سازی، مدیا آرت، هنرهای تزئینی، لباس محلی و چاپ دستی به نمایش گذاشته ‌می‌شود.  امروزه گالری نه تنها محلی برای ارائه اشیای هنری است بلکه نقش مهمی‌ در جریان‌سازی هنر نقاشی در ایران برعهده دارد. عملکرد هویت‌سازی‌ها، همواره نبض سلیقه عمو‌می ‌جامعه هنری ایران را در دست داشته است.
با تمام این اوصاف گالری‌های ایران زنده مانده‌اند و در این ماه‌های اخیر پرکارتر و سرزنده‌تر به حیات خود ادامه ‌می‌دهند. اگر این روزها پای صحبت‌های آنها بنشینید، ‌می‌‌گویند: ما باز هستیم و نسبت به آنچه اغتشاش یا اعتراض خوانده ‌می‌شود، صحبتی نداریم؛ گویی این صنف حساس فرهنگی هنوز نتوانسته تحلیل درستی از آنچه رخ داده است برای خود ارائه دهد؛ اینکه چرا 6 ماه گالری‌ها و نمایشگاه‌های آنها بسته شد و چه کسی زیان آنها را جبران خواهد کرد.