ایران اینترنشنال و ناکامی در اقناع

ونوس بهنود
دبیر  تحریریه
vbehnood@gmail.com

«یک فرایند تعاملی پیچیده و مداوم که در آن فرستنده و گیرنده به وسیله نمادهای شفاهی و غیر شفاهی، به یکدیگر وصل هستند و اقناع گر سعی می کند از طریق آن بر اقناع شونده تأثیر گذارد تا وی ادراکش را بسط و تغییر داده و در نتیجه در حالت و یا رفتارش تغییر ایجاد شود.»
این تعریف «ادانل» و «کیبل» از اقناع است. نوعی از تبلیغات که گفته می‌شود بر خلاف تعریف ذاتی تبلیغات جنبه‌ای دو سویه و متقابل دارد و پیام دهنده و پیام گیرنده سعی می‌کنند نیازهای هم را برآورده سازند.
واژه تبلیغات و اقناع بارها در آثار مربوط به تبلیغات به جای یکدیگر به‌کار رفته‌اند اما فرایند اقناع، به تعبیر اندیشمندان، فرایندی متقابل است که در آن گیرنده پیش‌بینی می‌کند که با پذیرش هدف اقناعی یک نیاز و یا خواسته شخصی یا اجتماعی را ارضا خواهد کرد. اگر اقناع شونده هدف اقناعی را بپذیرد در این صورت نیاز اقناع‌گر ارضا می‌شود. از آنجا که هم اقناع‌گر و هم اقناع شونده قصدشان این است که نیازهای‌شان را برطرف سازند، بنابراین ایجاد رضایت متقابل در اقناع بیش از تبلیغات است.
اقناع یکی از زیرمجموعه‌های ارتباطات است و معمولاً به عنوان فرایندی ارتباطی جهت تأثیر بر دیگران، تعریف می‌شود. یک پیام اقناعی دارای یک نظر و یا رفتاری مطلوب برای گیرنده است تا وی آن را به صورت داوطلبانه بپذیرد.
معمولاً اقناع کنندگان فرض را بر این می گذارند که اقناع شوندگان در مورد جنبه‌های دیگر یک مسأله مورد بحث و جدال برانگیز نیز اطلاعات دارند و می توانند در موضع ضدیت با اقناع نیز قرار گیرند. اقناع کنندگان تصدیق می‌کنند که هرگونه تغییر در ادراک، شناخت و یا رفتار مخاطبان باید به صورت داوطلبانه باشد.
هر دو طرف، هم اقناع کننده و هم اقناع شونده، تغییر مرتبط با اقناع را براساس منفعت متقابل درک می‌کنند.
بر اساس تعاریف ذکر شده بخشی از فرایند ارتباط گیری امروز رسانه‌ها به امر اقناع و نه تبلیغ معطوف شده است. تبلیغ به واسطه اینکه در اتمسفر ارتباطی که کاربر خود می‌تواند تولید محتوا کند، حوزه‌ای تک محوری قلمداد می‌شود و بیشتر بار منفی فریب و تشویق کورکورانه را یدک می‌کشد، چندان پذیرفته نیست اما در مقابل اقناع با وجود تازگی در تعریف، شاید بیش از تبلیغ نیز قدمت داشته باشد. در اقناع رسانه‌ای، رسانه نمی‌تواند شانه خود را از مسئولیت خالی کند. محتوایی ارائه دهد و سپس نسبت به تبعات آن بی‌پاسخ باشد. امروز ارتباطات بیش از گذشته به سمت اقناع حرکت کرده و مسئولیت اجتماعی در رسانه‌ها نیز مورد انتظار کاربر است. بر همین اساس رسانه‌هایی که موج سوار جریانات می‌شوند شاید در برهه‌ای اقناع را به جای تبلیغ جا بزنند اما در ادامه عریضه‌ای برای طرح ندارند. موج سواری می‌تواند به واسطه شرایط مخاطب او را تحت تأثیر قرار دهد و حتی توهم همراهی رسانه را به دنبال داشته باشد اما واقعیت امر در مسیر حرکت بسیاری از رسانه‌ها نشان می‌دهد که هنوز گروه اندکی ارتباط متقابل با مخاطب داشته و به دنبال سیکل‌های بسته و رفتارهای خودمحورانه نیستند.
یک بار زمانی برای ارزیابی رسانه‌ها از این منظر اختصاص دهید تا ببینید کجا تلاش شده قانع شوید و کجا محتوای اجباری به شما تحمیل شده است.