یک دستکاری تاریخی

ارتداد، آنچه اتفاق افتاده تا آنچه می‌توانست اتفاق بیفتد

مهدیه جاهد
خبرنگار

رمان «ارتداد» نوشته وحیدیامین‌پور رمانی است که با ماجرایی عاشقانه گره خورده است. راوی، داستان را از ماجرایی دردناک و خون‌آلود در 22 بهمن 57 شروع می‌کند،  تاریخی که در ذهن مخاطب مخصوصاً مردم آن زمان نشان شادی و جشن تاریخی است تبدیل می‌شود به محل وقوع تلخ‌ترین حادثه تاریخ ایران. حادثه‌ای که خواننده را وادار می‌کند خود را در این تغییر موقعیت بسنجد و بازبینی جدی در مواضع خود نسبت به کشور و رهبر و مرکزیت انقلاب داشته باشد.
رمان «ارتداد» در سه بخش «حیرت»، «ارتداد» و «رجعت» نوشته شده است. بر خلاف دیگر آثارش، نویسنده ترجیح داده است که درباره این اثر صحبت نکند و اجازه دهد که خواننده خود به هدف کتاب پی ببرد.
ژانر کتاب تاریخ جایگزین است یعنی نوشتن درباره اتفاقی تاریخی، اگر به گونه‌ای دیگر رخ می‌داد یا اصلاً رخ نمی‌داد. روایت، بر مبنای یک دستکاری تاریخی بنا شده. ارتداد در روز بیست ودوم بهمن سال 1357، دست فرمان تاریخ را عوض می‌کند و به جای پیروزی انقلاب، از شکست انقلاب اسلامی می‌نویسد! در جهانِ «ارتداد»، بیست ودوم بهمن57 نه روز پیروزی، که تلخ‌ترین روز تاریخ نهضت است. روزی سیاه‌تر از 17شهریور و سیاه‌تر از تمام تاریخ ایران.کتاب، با نابودی تمام دستاوردهای نهضت اسلامی در 22بهمن آغاز می‌شود و در همین سوژه بکر، نویسنده ناگهان مخاطب را غافلگیر می‌کند. به طوری که حال و هوای ابتدای رمان کشش کافی را برای ادامه به مخاطب می‌دهد.
ارتداد شک در یک لحظه تاریخی است. در زمانی که همه چیز باید به خوبی پیش برود و نمی‌رود. ناگهان نویسنده در «ارتداد» شک را به جان خواننده تزریق می‌کند، درست در جایی که نباید شک کرد، در جایی که باید به «یقین» میدان داد و مسیر تاریخ را ساخت. «ارتداد» اما خلاف مسیر تاریخ حرکت می‌کند و واردِ سرزمینی می‌شود که هیچ‌کس به آن پا نگذاشته.
کتاب با یک ایده بی‌نظیر، شروعی طوفانی دارد و نوید یک رمان ماندگار را به مخاطبش می‌دهد. اگرچه در انتها نه به مرزهای «رمان» نزدیک می‌شود و نه می‌توان روی ماندگاری‌اش حساب کرد، اما تجربه‌ای خواندنی و ارزشمند در ادبیات داستانی ایران است.
زدودن پیش زمینه ذهنی کتاب از سرنوشت قیام مردم، بی‌رحمانه است و از صفحه‌ای به صفحه دیگر، مخاطب را حیران می‌کند. سایه ایده درخشان کتاب، بر هر چیز دیگری سنگین است و مستقل از سایر جنبه‌ها، وجهه‌ای خاص به «ارتداد» در ادبیات پایداری ایران می‌دهد.
اما کتاب ارتداد نه اقتصادی‌ است و نه سیاسی. مسأله این نیست که این کتاب را رمانی با ایده خوب ندانیم؛ اتفاقاً هرکسی که این کتاب را خوانده عقیده دارد، ایده مرکزی داستان بسیار ناب است و سوژه‌ای تازه میان کتاب‌های داستانی به حساب می‌آید. این ایده که تغییری کوچک در تاریخ باعث شود سرنوشت یک کشور به کلی دگرگون شود، می‌تواند زیر دست بهترین نویسنده‌ها، شاهکارهایی سیاسی را مانند رمان‌های ماریوس وارگاس یوسا رقم بزند. اما نقدی که بر وحید یامین‌پور وارد است، این است که یامین پور در بستری غیر منطقی و نه با خلق پادآرمانشهری که بر پایه غیر منطقی بودن جوامع هدف است، بلکه با خلق جامعه‌ای معمولی در روایتی غیر تاریخی، از منطق پیرنگ یک داستان خوب دور می‌شود. هیچ‌کس انتظار ندارد یامین‌پور مانند یک نویسنده برنده‌ نوبل بنویسد! تنها نقدی که بر او وارد است، تمرکز بیش از حد بر فضاسازی در ایرانِ پس از شکست فرضی انقلاب اسلامی در سال 1357 است.

 

ویژه نامه جمعه۲۰
 - شماره  - ۰۴ اسفند ۱۴۰۱