تهیهکننده «بچــــــــــــــــــه زرنگ»، تنها انیمیشن حاضر در چهلویکمین جشنــــــــواره فیلم فجر در گفتوگو با «ایران»:
توسعه صــــــــــنعت انیمیـــــشنســـــازی نیازمند معمــاری و بـــــرنامهریزی دقیق است
میتوانیم جزو 20 کشور مـــــــــطرح تولیدکننده انیمیشن در دنیا باشیم
آذین آقاجانی/ «بچه زرنگ» بهعنوان تنها انیمیشن حاضر در جشنواره فیلم فجر امسال، با استقبال خوبی از سوی منتقدان و مخاطبان روبهرو شد. تولید انیمیشنهای باکیفیت در چند سال اخیر نوید روزهای خوبی را برای صنعت انیمیشنسازی میدهد. برای بررسی بهتر وضعیت انیمیشنسازی ایران با حامد جعفری تهیهکننده «بچه زرنگ» به گفتوگو پرداختیم. جعفری تهیهکننده آثاری چون «شاهزاده روم» و «فیلشاه» هم بوده و تجربه خوبی در تولید انیمیشن دارد.
شما تولیدکننده انیمیشنهای «شاهزاده روم» در سال 93 و «فیلشاه» در سال 96 بودید و حالا پس از 5 سال «بچه زرنگ». علت این وقفه طولانی چه بود؟
عموماً در همه جای دنیا فرایند ساخت انیمیشن سینمایی بین 3 تا 5 سال طول میکشد. بعد از اقبالی که مخاطب نسبت به اثر «شاهزاده روم» داشت برنامهای طراحی کردیم تا بتوانیم طی 10سال به نقطهای برسیم که هر سال انیمیشنی برای اکران در سینما داشته باشیم. با همین رویکرد تلاش کردیم «فیلشاه» را بسازیم و با توجه به فراهم بودن شرایط، این اثر ساخته شد. اما در پروژه «بچه زرنگ» چند اتفاق موجب شد اکران پروژه به تعویق بیفتد. یکی از موانع این بود که همزمان با پیش تولید این پروژه، «فیلشاه» هم در حال اکران بود. برای همین از برخی استادان و دانشجویان رشته ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی درخواست کردیم که در سینماها با مخاطبان اثر، اعم از کودکان و نوجوانان و والدینشان صحبت کنند و نظرات و بازخوردهای آنان را نسبت به اثر و نقاط قوت و ضعفش به ما گزارش دهند؛ جمعبندی این موارد کمی زمان برد و تقریباً اواخر سال 97 و در میانه فرایند لیاوت اثر «بچه زرنگ» بودیم که نکات مربوط به «فیلشاه» به دستمان رسید و به خاطر احترام و اعتمادی که مخاطب به ما داشت، در همان مرحله و با وجود هزینههایی که شده بود، پروژه «بچه زرنگ» را متوقف و با استادان، کارشناسان و خبرگان این حوزه مشورت کردیم تا بتوانیم مشکلاتی را که در پروژههای قبلی وجود داشت در این پروژه اصلاح کنیم. این توقف و اصلاح از جمله مواردی بود که باعث شد «بچه زرنگ» با تأخیر انجام شود. مسأله دوم، «کرونا» بود که منجر به تعطیلی سینماها شد. این تعطیلی باعث شده بود که دورنمای مشخصی نسبت به اکران سینمایی وجود نداشته باشد، لذا انگیزه کافی برای تسریع در فرایندها و تمام کردن زودتر این پروژه در هنرپویا کمتر شد. از همینرو برخی فرایندها را با آهستگی بیشتری پیش بردیم و در کنار آن پروژههای دیگری را شروع کردیم تا بتوانیم این مسأله را مدیریت کنیم. البته بروز برخی مشکلات و موانع و مسائل کاری واداری هم به طولانی شدن پروژه دامن زد که آنها هم جای خود را داشت و در مجموع همه اینها موجب شد این پروژه کمی بیشتر از پروژههای دیگر خودمان طول بکشد. الان مطمئنیم که این صبوری ارزشش را داشت. البته از آنجا که ما برای کودکان و نوجوانان کار میکنیم طبیعتاً به لحاظ کیفی در محتوا وسواس زیادی به خرج میدهیم و این موضوع برایمان بسیار مهم است.
مخاطب «بچه زرنگ» چه گروه سنیای است و آیا مثل خیلی از انیمیشنهای خارجی، جذب بزرگسالان هم مد نظر بوده است؟
ابتدا لازم میدانم این توضیح را بدهم که پروسه تولید انیمیشن با سایر گونههای نمایشی و تصویری تفاوتهایی دارد. بهعنوان مثال، در کارهای تلویزیونی غالباً مؤلفِ کارها «تهیهکننده» است، در تئاتر «کارگردان»، در سینمای رئال «نویسنده، تهیهکننده و کارگردان» و در فیلمهایی که موسیقی خیلی مهم است، «موزیسین»؛ در حقیقت در همه این تولیدات ما با اشخاص طرف هستیم. ولی انیمیشن اینگونه نیست و ما انیمیشنها را به اسم کمپانیهای آنها میشناسیم و مثلاً میگوییم کارهای پیکسار، دیزنی و... در واقع تولید انیمیشن «جمع محور» است. چنین فضایی در کشور ما تازه است و تجربه کمی در آن داریم. در حالی که وقتی درباره سینمای والت دیزنی صحبت میکنیم از 100سال تجربهای که در آن رسوخ کرده حرف میزنیم. اما در ایران حداکثر 16-15 سال است که در این حوزه سابقه داریم. با وجود این تجربه کم و با توجه به تعاملی که با مخاطب داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که باید در کارهایمان فضایی هم در نظر بگیریم برای اینکه علاوه بر مخاطب اصلی که کودکان و نوجوانان هستند حتماً والدین آنها یا دوستان و اطرافیانشان جذب اثر شوند. پس ما باید یک نقطهگذاری برای این اتفاق داشته باشیم که آنچه میسازیم برای بزرگترها هم خستهکننده نباشد. در تولید «بچه زرنگ» ما تلاش کردیم قصه برای مخاطب بزرگسال هم جذاب باشد.
شخصیتهای این انیمیشن اقتباس و کپیبرداری است یا کاملاً تولیدی و خلق خودتان بوده است؟
ما برای اینکه در حوزه کاری خود بتوانیم بگوییم با «تألیف» روبهرو هستیم، مسیری داریم. وقتی تازه در حوزه انیمیشن وارد شدیم، مثل کسی بودیم که وارد یک زمین بازیای شده است که خودش آن را طراحی نکرده است! لذا در قدمهای ابتدایی و در پروژههای «شاهزاده روم»، «فیلشاه» و «بچه زرنگ»، شاید بیشتر تلاش کردیم که «های کپی» تولید کنیم و به هر حال در این پروژهها رفرنسهای خارجی هم داشتهایم. در آن زمان اقتضای کار در این حوزه، اینگونه بوده و نمیتوانستیم ذائقه کسانی را که تا پیش از آن صرفاً آثار خارجی نگاه میکردند تغییر دهیم. از طرفی خود ما هم تجربه کافی نداشتیم. اما اکنون تجربهمان بیشتر شده و میتوانیم به سمتی برویم که تولیداتمان روز به روز به سمت تألیف نزدیکتر شوند. طوری که در کار جدیدی که در حال ساخت آن هستیم و اخیراً وارد فرایند تولید شده، داریم تلاش میکنیم که اثر تا حدممکن تألیف خودمان باشد و به اصطلاح اصل باشد. اما اینکه دقیق بخواهیم بگوییم که «فیلشاه» و «بچه زرنگ» کپی هستند یا تولیدی خودمان؟ پاسخ این است که درست است که ما رفرنسهایی داشتیم و از الگوهای موفق خارجی کمک گرفتهایم اما اینها کپیبرداری نعل به نعل آثار خارجی نیستند و تک تک کاراکترها، لوکیشنها و... توسط تیم طراحی خودمان، طراحی و بعد مدلسازی شدهاند و در اثر جاگذاری شده و مورد استفاده در فرایند تولید قرار گرفتهاند. لذا در نهایت میتوانیم بگوییم که این پروژه در فضایی کاملاً حرفهای پیش رفته است. داستان «بچه زرنگ» اقتباسی از یک قصه فولکلور فضای ایران بوده است.
به طور کل در مسیر ساخت یک انیمیشن چه مشکلات و محدودیتهایی وجود دارد و در مقایسه با کشورهای پیشرفته چقدر در این زمینه نیاز به تلاش و سرمایهگذاری داریم؟
ما در حوزه ساخت انیمیشن در بخشهای مختلف با یکسری مسائل مواجه هستیم. حوزه انیمیشن به نسبت سینمای رئال حوزهای پرریسکتر است؛ چراکه در سینما یک فیلم رئال نهایت طی 6ماه ساخته میشود، اما همین مدت در انیمیشن تبدیل به 3 تا 5سال میشود. به عبارت دیگر، طولانی بودن زمان، خودش ریسک سرمایهگذاری را بالا میبرد. البته انیمیشن در حوزه عرضه هم با موانع و مشکلات بسیاری مواجه است و سالها طول کشید تا ما و انیمیشنسازان دیگر بتوانیم سینماداران را قانع کنیم که انیمیشن هم بخش مهمی از سینماست. من خاطرم هست که در زمان «شاهزاده روم» و سالهای ابتدایی فعالیتمان، اصلاً کسی انیمیشن را به حساب نمیآورد.همچنین در حوزههای تبلیغات، آموزش، سختافزار و... مشکلات و موانعی برای ساخت یک انیمیشن وجود دارد. اگر بخواهم حس کلی خودم را بیان کنم این است که از سوی نهادهای فرهنگی کشور، معماری درستی برای این حوزه تعریف نشده است. ما در حوزه سینمای انیمیشن هیچ معماری نداریم و به طور بدیهی این مشکل موجب میشود حرکتهایی که انجام میشود در نهایت منسجم نباشد و هر استودیو به شکل انفرادی کار کند و حتی اگر انیمیشن خوبی هم بسازد درنهایت اتفاقی که باید بیفتد، نمیافتد. اما اگر نهادهای فرهنگی بیایند و یک معماری منسجم، صحیح، آگاهانه، همهجانبه و درستی را با مشورت خبرگان و صاحبان تجربه طراحی کنند که در نهایت به یک گردش مالی مقرون به صرفه منجر شود طوری که سرمایهگذارها خودشان رغبت پیداکنند که به آن ورود کنند، آن وقت به نظرم خیلی از مسائل حل میشود؛ این همان روشی است که اکنون در سینما و صنایع بخشهای دیگر کشور هم رایج است.
اگر بخواهیم مقایسهای داشته باشیم بین انیمیشنهای ایرانی با انیمیشنهای مطرح دنیا؛ آیا با وجود امکانات و تجهیزات کشورهای پیشرفته اصلاً چنین مقایسهای منطقی است؟
دو جواب داریم؛ همانطور که گفتیم تولید انیمیشن کمپانیمحور است و از آنجا که کمپانیهای ما نهایت 16-15 سال سابقه فعالیت دارند، قطعاً نمیتوانیم سطح آنها را با کمپانیهای کشورهای پیشرفته که بیش از 100 سال سابقه دارند مقایسه کنیم، زیرا تجربهای که آنها داشتهاند و در ساختارشان رسوخ کرده، بسیار پیشرفتهتر و وسیعتر از تجربهای است که ما در این مدت زمان کوتاه به دست آوردهایم. اما از طرف دیگر، در حوزه کیفیتِ تصویر، خوشبختانه ما به حداقل استانداردهای لازم در کیفیت رسیدهایم و در حدی هستیم که کاری بسازیم که در همه جای دنیا آن را بهعنوان یک انیمیشن سینمایی بپذیرند و به نمایش درآید و دیده شود. اما اینکه بگوییم فلان کار ما با فلان فیلم دیزنی قابل مقایسه است، خیر! و هنوز با کارهایی که آنها میسازند، فاصله داریم. امیدواریم با این روند رشدی که داریم، به آنها برسیم و با همین امید و برای ارتقای این هنر-صنعت تلاش میکنیم.
میتوان گفت در حوزه ساخت انیمیشن ایرانی، این ظرفیت را داریم که در آینده بتوانیم در سطح جهانی مطرح شویم و علاوه بر مخاطب داخلی، توجه بازارهای جهانی را هم به خود جلب کنیم.
بله، این قابلیت را داریم و میتوانیم محصول باکیفیتی تولید کنیم که در کشورهای دیگر هم جذب مخاطب کند. اما این کار موانعی دارد که یکی از آنها تحریم است. مسأله دیگر این است که آیا این قابلیت به فعلیت میرسد؟ رسیدن به این هدف نیازمند یکسری تدابیر، سرمایهگذاری و برنامهریزی است. تا زمانی که حجم تولید ما به علت نبود پشتوانه و سرمایهگذار پایین باشد، اصلاً سهمی در بازار جهانی انیمیشن نخواهیم داشت که بخواهیم برای تحقق آن برنامهریزی و تلاش کنیم. بهعنوان مثال، کره جنوبی هم سهم جدی در بازار انیمیشن نداشت اما حدود 6-5 سال پیش با یک برنامه دقیق وارد این عرصه شد و من سال گذشته که پاویون کره جنوبی را در یکی از بازارهای جهانی دیدم، متوجه شدم حدود 30-20 شرکت تولید انیمیشن به طور جدی در آن فعالیت میکنند! که این سرعت در موفقیت به سرمایهگذاری خوب، برنامهریزی و معماری درست در این حوزه بازمیگردد. با این حال بسیار جای امیدواری است، چرا که تعداد کشورهای تولیدکننده انیمیشن در دنیا بسیار محدود است و میتوان گفت حدود 20 کشور هستند که در این حوزه در سطح جهانی حرفی برای گفتن دارند که خوشبختانه ایران میتواند جزو این کشورها باشد.