بازگویی واقعیت بر زمین مانده
همینگوی در پیرمرد و دریا داستان ماهیگیری را روایت میکند که 84 روز بیصید مانده بود، اما امید را از دست نداد. سانتیاگو، پیرمرد ماهیگیر، با دستان زخمی و تن خسته سه شبانهروز با ماهی عظیمی جنگید. هرچند در بازگشت، کوسهها صید او را بلعیدند و تنها اسکلت بر جای ماند، اما ارزش کار او در خودِ مبارزه نهفته بود؛ در اینکه اگر آن تلاش نبود، اصلاً چیزی برای بازگویی باقی نمیماند. دولت چهاردهم در یک سال گذشته به نوعی شبیه همین سانتیاگو بود: گامهایی برداشت که شاید خاموش و بیصدا جلوه کردند، اما نبودشان میتوانست هزینههای بهمراتب سنگینتری بر جامعه تحمیل کند. سرنوشت قایق و سرنشینان در دل این طوفان مبهم بود، و همین قدمهاست که تابآوری در برابر تهدیدات را افزایش داده است.
یک سال گذشته، میدان سیاست ایران پر از صدا بود؛ جدلها، کشمکشها، تیترهای هر روزه و جنگی که بر کشور تحمیل شد. در دل این هیاهو، دولت چهاردهم راهی متفاوت برگزید. نه به میدان جدل آمد و نه زبان به گلایه گشود، بلکه تلاش کرد کارهای کوچک و بزرگ را بیهیاهو پیش ببرد. در کنار نیروهای نظامی از کیان کشور دفاع کرد و همراه و همدل با فعالان اقتصادی برای تأمین نیازهای اساسی مردم جنگید.
این ویژهنامه تلاشی است برای بازگویی همین قدمهای بیصدا؛ گامهایی که زیر سایه بلند مشکلات پنهان ماندند. گامهایی که دولت نخواست آنها را به تبلیغ و شعار بدل کند، اما نبودشان میتوانست وضعیت را سختتر کند. اگر انضباط بودجهای نبود، تورم میتوانست از مرزهای بالاتری بگذرد. اگر دوراندیشی برای تأمین کالاهای اساسی نبود، فشار بر سفره مردم بهمراتب سنگینتر میشد.
اینها همه به معنای پایان مشکلات نیست؛ مردم همچنان در تنگنا هستند و سایه ابرچالشهای دیرینه بر زندگی روزمرهشان سنگینی میکند. اما معنای این ویژهنامه آن است که گفته شود حتی در همین شرایط دشوار، تلاشهایی برای جلوگیری از وخیمتر شدن اوضاع صورت گرفته است.
قدمهای بیصدا شاید در هیاهوی سیاست شنیده نشوند، اما نبودشان را همه احساس خواهند کرد. امید آنکه این گامهای آرام، در ادامه مسیر به راهی هموار بدل شوند و زمینه را برای برداشتن گامهای بلندتر فراهم کنند.