سرآغاز
یکسال و اندی پیش، زمانی که دولت مسعود پزشکیان در حال شکلگیری بود، یکی از اقتصاددانان شناختهشده به نماینده اقتصادی او توصیه کرد: «به محض استقرار، به مردم بگویید چه تحویل گرفتهاید.» نماینده مکثی کرد و گفت: «آقای پزشکیان مخالف است.» این پاسخ تعجب حاضران را برانگیخت، اما او ادامه داد: «پزشکیان میگوید مردم با تمام وجود میدانند کشور در چه وضعی است. کار ما توضیح دادن نیست، کار ما ساختن وفاق و ایجاد رونق است.» همین نگاه سبب شد دولت چهاردهم، بر خلاف سنت برخی پیشینیان، یک سال تمام از گفتن «ماترک» پرهیز کند و بهجای اعتراض، کار را بیصدا پیش ببرد.
اکنون پس از گذشت یک سال، روزنامه ایران به عنوان روزنامه وابسته به دولت جمهوری اسلامی ایران، در سه شماره ویژهنامه میکوشد تصویری روشن و مستند از این مسیر ارائه دهد. این روایت سهگانه نه برای گلایه از گذشته است و نه صرفاً برای ثبت امروز؛ بلکه تلاشی است برای اینکه مخاطب بداند این دولت از کجا آغاز کرده، چگونه گام برداشته و چه افقی در برابر خود گشوده است.
کشورداری در این مدت، بیش از هر چیز شبیه دو ماراتن با مانع بود؛ مسیری طولانی و فرساینده که در هر گامش مانعی تازه قد برافراشت. اما اهمیت روایت امروز در این است که دولت، حتی در مواجهه با سختترین موانع، بهجای توقف یا اعتراض، کوشید مسیر را ادامه دهد و امید را زنده نگه دارد.
اولین شماره به سراغ نقطه آغاز میرود: روزهایی که دولت تازه بر سر کار آمده بود و کشور با ناترازیها، چالشهای اقتصادی و نااطمینانیها مواجه بود. این بخش تصویری واقعی از «شرایط تحویلگرفته» را به نمایش میگذارد؛ شرایطی که هر سیاست تازهای باید از دل آن عبور میکرد.
شماره دوم، با عنوان «قدمهای بیصدا»، روایتگر یک سال تلاش است. در این بخش، به جای شعار، بر کارنامه متمرکز شدهایم؛ اینکه دولت چگونه در برابر فشارها ایستاد، چه اصلاحاتی را آغاز کرد و چگونه تلاش کرد بدون هیاهو، مسیر دشوار را ادامه دهد.
و سرانجام، شماره سوم «نقشه امید» است. این شماره، به آینده میپردازد؛ به چشماندازی که دولت برای عبور از تنگناها و ساختن فردای بهتر ترسیم کرده است. این بخش نشان میدهد که دولت چه برنامههایی در سر دارد و چگونه میخواهد سرمایه اجتماعی را با خود همراه کند.
این سهگانه در مجموع روایتی پیوسته است: از جایی که شروع شدیم، تا آنچه در یک سال ساخته شد و تا آنچه برای فردا در نظر گرفته شده است. تفاوتش با روایتهای مشابه در این است که دولت، حتی امروز هم، بازگشت به آغاز را بهانه توجیه نمیکند؛ بلکه آن را معیاری برای سنجش گامهایی قرار میدهد که با وجود همه سختیها، بیصدا اما پیوسته برداشته شدهاند.