وفاق به مثابه ضرورت همیشگی

توصیه به «وحدت کلمه» یکی از مفاهیم کانونی اندیشه، قول و فعل بنیانگذار انقلاب اسلامی بود. اما اگر شیوه فکری و سیره عملی امام خمینی(ره) را مبنا قرار دهیم، این برداشت دور از واقعیت تاریخی نخواهد بود که وفاق، به مثابه نیاز امروز جامعه ما، تداوم تاریخی و طبیعی «وحدت کلمه»‌ای است که امام خمینی(ره) مطرح کرد. این برداشت، بر پایه این توضیح درست می‌آید که در تأکید امام(ره) از «وحدت کلمه» تفاوت‌های فکری طرد نمی‌شد، سلیقه‌های سیاسی ذیل نظام جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته می‌شد و بالاتر از همه، چنین تفاوت‌هایی با تکیه بر اشتراک اصول، پذیرفته می‌شد. امروز، بنا به تحولات تاریخی و تغییرات چندگانه‌ای که جامعه ایرانی در تاریخ پس از رحلت امام(ره) تجربه کرده است، تفاوت‌های فکری متنوع و سلیقه‌های سیاسی متکثر شده است. از این رو است که می‌توان وفاق را تداوم تاریخی وحدت تلقی کرد. به این معنا که می‌توان برپایه اصول بنانهاده شده از سوی امام(ره) برای شکل‌گیری وحدت، وفاق را نیز برپایه همان اصول بنا کرد. چرا که در وفاق نیز، تفاوت‌ها، در هر حوزه‌ای و در هر سطحی، البته به شرط اشتراک در اصول و تقید به مبانی، به رسمیت شناخته می‌شود. اما آنچه تفاوت‌ها را به حاشیه می‌راند، هدف، افق، چشم‌انداز و مقصدی است که همگان باید در مسیر آن حرکت کنند. امروز و در عصر وفاق هم، چهارچوب «وفاق» همان است که امام(ره) برای«وحدت» تبیین کرده بود. از دیدگاه امام خمینی(ره)، تفاوت‌ها مایه پویایی است و وحدت درعین این تفاوت‌ها، عامل پیروزی. از این رو، امروز که دولت چهاردهم، به ضرورت تاریخی، از وفاق سخن می‌گوید، می‌توان وفاق را با تکیه بر مفهوم وحدت در نگاه امام خمینی(ره)، تبیین و تفسیری دوباره کرد. بویژه اینکه در نگاه امام خمینی(ره) ایمان به خدا و کارکردن برای خدا و مردم، وجه ممیزه و عامل شناسایی تفارق از وحدت است. این عامل امروز در عصر وفاق هم می‌تواند برای تفاوت گذاری رفتارها و کردارها به کار بیاید.
ویژه نامه ویژه نامه سی و ششمین سالگرد ارتحال امام (ره)
 - شماره  - ۱۳ خرداد ۱۴۰۴