یادداشت
داستانهایی برای بیداری
منیژه آرمین | نویسنده
«شب و قلندر»، «شباویز»، «شانزده سال» و «کافه مگنولیا»، چهارگانه رمانهایی هستند با پس زمینه تاریخ معاصر از مشروطیت تا کودتای ۲۸ مرداد. در این کتابها، شخصیتهای داستانی و واقعی، داستان راپیش میبرند و با قرار گرفتن در موقعیت اجتماعی و سیاسی، لایههای پنهان وجودی خود را آشکار میسازند و شاید گویای کلیت انسان معاصر باشند در این برهه از زمانه. در این رمانها، عشق، حماسه، تضادهای فکری و عقیدتی، حضور استعمارگران، جنگ میان سنت و مدرنیته و به خصوص در کافه مگونولیا، موضوع نفت و ملی شدن آن و حضور پررنگ مطبوعات، حائز اهمیت است. با وجود رویدادهای سیاسی و اجتماعی مهم این دوره، نویسنده، ادعایی در تحلیل تاریخی ندارد. صدای انسان را میتوان از درون این کتابها شنید. انسانی که به دنبال هویت و کشف خود است؛ و تاریخ، بخشی از این هویت. معتقدم این رمانها نوشته نشدهاند برای به خواب رفتن، بلکه نوشته شدهاند برای بیداری.
در بخشی از «کافه ماگنولیا» آمده: «همه جا و همه چیز بوی نفت ،گرفته حتی عشق که در کافه ماگنولیا به شکل زن و مردی سفیدمو ظاهر شده بود؛ در گفت و گوهای نهان و عیان از مادام گرفته تا خانواده رضاداد و خورشید خاله که با اصواتی بلند احساسات خود را ظاهر می کرد ، اما بعد از مدتی حرفهای در گوشی به پایان رسید. انگار ساکنان کافه ماگنولیا به این نتیجه رسیدند که آنها سالها پیش شاید، هم قرنها پیش باهم ازدواج کرده بودند.»