در حافظه موقت ذخیره شد...
فرزانه قوجلو/ مترجم
پیرو راه تالستوی
«خانواده تیبو» مشتمل بر هشت «کتاب» است که زندگی یک خانواده فرانسوی و بهخصوص دو برادر را به نام آنتون و ژاک در اوایل قرن بیستم در سالهای منتهی به جنگ اول جهانی روایت میکند. تاریخ حوادث در آغاز مشخص نیست (فقط در کتابهای سوم و چهارم است که میتوان به حدس دریافت ماجرای رمان در حدود سال 1905 شروع شده است) اما بهتدریج وارد وقایع تاریخی میشود و شخصیتهای واقعی در آن پدیدار میشوند. برخی این مجموعه را از آثار جاوید ادبیات جهانی و حتی بزرگترین رمان قرن بیستم میدانند و در حقیقت روژه مارتن دوگار پیرو راه تالستوی است.
«خاطرات پس از مرگ براس کوباس»: سوزان سانتاگ درباره این کتاب چنین میگوید: «زندگی تنها آنگاه که به انجام رسیده باشد، میتواند تمامی شکل و معنایی را که به خود گرفته آشکار کند، بنابراین زندگینامهای که قرار است کامل باشد باید به انتظار مرگ فرد بماند. متأسفانه نوشتن زندگینامه خودنوشت در این وضع آرمانی ناممکن است... من تنها یک نمونه از این ژانر افسونکننده یعنی اتوبیوگرافی تخیلی سراغ دارم که توانسته طرح زندگینامه را به صورت مطلوب و از قضا طنزآمیز تحقق بخشد و آن «خاطرات پس از مرگ براس کوباس» است. در همان آغاز فصل یکم «مرگ نویسنده»، براس کوباس شاد و سرخوش اعلام میکند: «من نویسندهای فقید هستم، اما نه به معنای آدمی که چیزی نوشته و حالا مرده، بلکه به معنای آدمی که مرده و حالا دارد مینویسد.» این نخستین شوخی شکلدهنده این رمان است و این شوخی درباره آزادی نویسنده است. خواننده به این بازی دعوت میشود که کتابی را که در دست دارد رویدادی بیسابقه در ادبیات به شمار آورد، خاطرات پس از مرگ... که از زبان اول شخص نوشته شده است.