ماشین امضا
کوروش احمدی /دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل
کتاب «خاطرات و خطرات» نوشته مهدیقلی خان مخبرالسلطنه را اخیراً خواندم. عنوان فرعی کتاب، یعنی «توشهای از تاریخ شش پادشاه و گوشهای از زندگانی من»، تا حدودی روشن میکند محتوای کتاب چیست. این کتاب را با توجه به تفصیل آن و ذکر جزئیات باید یکی از منابع مهم تاریخ معاصر به شمار آورد. مخبرالسلطنه یکی از رجال عصر قاجار بود و حدود 15 سالی نیز در عصر رضاشاه سمتهایی داشت. طی دوره قاجار متصدی مشاغلی از والیگری تا وزارت بود. اوج کار دیوانی او نخستوزیری رضاشاه طی 6 سال از 1306 تا 1312 بود. او در خرداد 1306 جانشین مستوفیالممالک شد و از او شنید که «من تا چانه در لجن فرو رفتم تو مواظب باش تا فرق سر در لجنزار فرو نروی». ویژگی دوره تصدی مخبرالسلطنه این بود که دولت به معنی واقعی در مشروطه کاملاً تغییر شکل و ماهیت داد و به ماشین امضایی برای فرامین شاه تبدیل شد. مخبرالسلطنه حق مطلب را خوب ادا کرده، آنجا که در خاطراتش میگوید: «در هیأت دولت همین که وزیر مربوطه میگفت به عرض رساندم تصویب فرمودند کافی بود. دیگر هیچ یک از وزرا حق ایراد و اشکال و اعتراض نداشته بایستی بدون چون و چرا امضا میکردند و ماشین امضا بودند.» (ص ۱۹۲) مطلب مهم دیگر قضیه برکناری اوست. میگوید: «1 شهریور 1312 بود. شاه مرا خواست. رفتم. از دور فرمودند خبر خوشی برایت ندارم. عرض کردم خبری که از طرف اعلیحضرت باشد خوش است. اظهار نارضامندی از دو سه نفر از وزرا کردند و فرمودند همه استعفا بدهید. این تکلیف استعفا خیلی به خوشی بود. عرض کردم اجازه میفرمایید صبح استعفا عرض میکنیم. فرمودند: همین حالا.» (ص. 401) اینکه شاه امر به استعفا میکرد و عزل نمیکرد، ریشه در این رویه داشت که ظاهر مشروطه باید رعایت میشد. این دو نقل قولی که آوردم گویای امر دیگری است و آن نثر زیبای مخبرالسلطنه است که مزید بر دانش گسترده او بوده؛ چراکه از خاطرات او روشن است که فردی ادیب و سخندان بوده و به ادبیات فارسی، عربی و آلمانی تسلط داشته و با انگلیسی و فرانسوی نیز آشنایی داشته است و جالب اینکه اهل موسیقی و دستگاههای موسیقی ایرانی نیز بوده است. همچنین خاطرات او که همراه با جزئیات تحسین برانگیزی است حکایت از آن دارد که در اکثر اوقات و تقریباً بطور همزمان تحولات و وقایع را یادداشت میکرده و همین یادداشتها مبنای «خاطرات و خطرات» بوده و خاطراتش به اصطلاح ارتجالی نیست؛ به این معنی که سالها بلکه دهها سال بعد از وقایع به روی کاغذ نیامده است.