ایران در آیینه روشنگران
ایران و عصر روشنگری روایت تصویر اروپائیان عصر روشنگری از ایران است
سمیرا دردشتی | روزنامهنگار
حضور نادرشاه در ادبیات فرانسه، تحلیل زرتشتیگری در الهیات اروپایی یا نامههای خیالی یک ایرانی به انگلیسیها و... همه روایت تلاش متفکران اروپایی برای بازاندیشی در «خود اروپایی» است که کتاب «ایران و عصر روشنگری» به آن میپردازد. این اثر به کوشش سیروس مسروری، ویتنی منیز و جان کریستین لورسن منتشر شده و مجموعهای است از مقالات پژوهشگران بینالمللی که نقش ایران را در اندیشههای سیاسی، دینی و فلسفی عصر روشنگری بررسی میکنند. کتاب برای اولینبار سال ۲۰۲۱ در «مجموعه مطالعات آکسفورد در روشنگری» منتشر شد و اکنون با ترجمه «شهربانو صارمی» از سوی نشر ققنوس در دسترس مخاطبان فارسیزبان قرار گرفته است. برخلاف آنچه عنوان کتاب ممکن است القا کند، این اثر نه درباره ایران قرن هجدهم، بلکه درباره بازنمایی ایران در ذهن متفکران اروپایی آن دوران است. متفکرانی که در میان کشمکشهای فکری و سیاسی، از تصویری خیالی از ایران برای نقد ساختارهای قدرت، دین و اخلاق در جامعه خود بهره میگرفتند. به تعبیر منتقدان، شاید بهتر بود عنوان کتاب «عصر روشنگری و ایران» باشد چرا که موضوع اصلی آن استفاده اروپا از ایران بهمنظور بازتعریف خود است. نباید از خاطر دور داشت که از حدود قرن پنجم پیش از میلاد، ایران در چهره «دیگری»ای که در طی زمان هویت اروپایی در تقابل با آن، شکل گرفته، نقشی مهم ایفا کرده است. آنچه جایگاه ایران را در این فرآیند هویتسازی یگانه میسازد، نگرش دوگانهای است که اروپا در تصویر ذهنی خود از ایران اتخاذ کرده است.
جمع اضداد
مواجهه با ایران در این اثر از زاویههای گوناگون قابل تحلیل است. برای نویسندگان این اثر، ایران بستری چندگانه برای بازتاب اندیشههایی بود که در مباحثات و منازعات سیاسی دروناروپایی از آنها دفاع میکردند. ایران برای فیلسوفانی چون ولتر، پییر بل و جان مارشال بستری برای تخیل فلسفی بود، نه یک موضوع عینی و شناخته شده که بر مبنای مطالعات دقیق، سفرها، تجارب زیسته یا همسخنی طولانی با ایرانیان در اروپا به آن دست پیدا کرده باشند. مقالات کتاب تصویری پیچیده و گاه متناقض از ایران ارائه میدهند. «ایران» سرزمینی که این متفکران تصویر میکنند گاه حتی جمع اضداد است. هم مداراجو و هم مستبد، هم منبع الهام اخلاقی و هم نمونهای از انحطاط سیاسی و البته که این شناخت متناقض حتی از منظر خواننده ایرانی نیز چندان دور و خطا نمینماید. تنها در دو مقاله از این مجموعه (نوشتههای سیروس مسروری و جان کریستین لورسن، و نیز جان مارشال) بحث عمدتاً درباره اروپاییانی است که تجربهای مستقیم از سرزمینهای ایرانی داشتهاند و مابقی هیچ شناخت دست اولی ارائه نمیکنند. در واقع این امر به این دلیل است که شمار سفرهای اروپاییان به ایران پس از سقوط صفویان بهشدت کاهش یافت و از آن دوره گزارشهای دستاول اندکی درباره این سرزمین در دست اروپائیان قرار گرفت. بعد از آن هم اروپائیان با عبور از عصر روشنگری به درجات بالاتری از پیشرفت دست یافته بودند و در مقابل، هرگز آوازه شکوه تاریخ و تمدن ایران آنچنان در عرصه جهان بلند نشد که برای متفکر اروپایی مناقشهبرانگیز و محل پرسش شود.
خود در آیینه دیگری
در مقدمه کتاب، مسروری و منیز با نگاهی انتقادی به نظریه شرقشناسی ادوارد سعید، بر آناند که مواجهه اروپا با ایران در دوره پیشااستعماری باید در چهارچوبی متفاوت بررسی شود. چهارچوبی که بر گفتوگو، واسطهگری فرهنگی و تکثر درونمتنی تأکید دارد. آنها با الهامگیری از نظریههای معاصری چون میانفرهنگیگرایی و شرقشناسی رادیکال، بر اهمیت بازسازی زمینههای فکری، تاریخی و زبانی آن دوره تأکید میورزند. در مجموع «ایران و عصر روشنگری» کتابی است درباره شیوهای که اروپا از «دیگری» برای شناخت، نقد و بازسازی خود بهره گرفت. این اثر نهتنها تابلویی تازه از تاریخ اندیشه اروپایی پیش روی خواننده میگذارد، بلکه فرصتی برای تأملی نو در باب گفتوگوی فرهنگها و بازی بازنمایی آن در تاریخ مدرن فراهم میآورد.
ایران و عصر روشنگری
ویراسته: سیروس مسروری، ویتنی منیز و جان کریستین لورسن
ترجمه: شهربانو صارمی
انتشارات: ققنوس
تعداد صفحه: ۳۵۸ صفحه
قیمت: ۳۵۰ هزار تومان