فرصت نمایشگاه
چرا به نمایشگاه کتاب نباید نگاه صرفاً اقتصادی داشت؟
بیژن مومیوند | دبیر کتاب «ایران»
در دهه ۸۰، نمایشگاه کتاب برای ما آداب و مناسک ویژهای داشت. یک ماه مانده به نمایشگاه، پولهایمان را جمع میکردیم یا وام دانشجویی میگرفتیم تا بتوانیم در فرصت نمایشگاه، کتابهایی را که میخواستیم بخریم. یک یا دو روز از امور فرهنگی اتوبوس میگرفتیم و راهی نمایشگاه کتاب در پارک وی میشدیم. کل روز را در سالنها میچرخیدیم و در این پرسهزنیها علاوه بر خرید کتاب، با ناشران و نویسندگان مختلف ارتباط میگرفتیم و خیلی از هماهنگیها و برنامهریزیها برای برنامهها و سخنرانیهای دانشگاه را همین یکی دو روز انجام میدادیم. یک سال پس از دانشگاه، نمایشگاه کتاب هم جایش عوض شد و حالا که دیگر تهران بودیم آن مناسک هم نبود و کمکم اهمیت نمایشگاه کمرنگ شد؛ حتی گاهی هم در گزارشها و مطالبی که تهیه میکردم از اینکه نمایشگاه تبدیل به تفرجگاه شده و در خوشبینانهترین حالت تبدیل به فروشگاه کتاب شده انتقاد میکردم تا اینکه سر و کله کرونا پیدا شد و نه تنها سال ۱۳۹۹ نمایشگاه به سیاق هر سال برگزار نشد بلکه کلاً ساختار خرید کتاب دچار تحول شد و کتابفروشیها هم با بحران مواجه شدند. فروشگاههای اینترنتی کتاب با تخفیف همیشگی هم جا را بر کتابفروشیهای سنتی تنگ کردند و هم خرید نمایشگاهی را تحت تأثیر قرار دادند. اکنون نمایشگاه کتاب با یک بازتعریف کارکردی میتواند نقش مؤثرتری در تحولات فرهنگی داشته باشد. همانطور که در ابتدا اشاره کردم در دهه ۸۰ ما در نمایشگاه کتاب فقط کتاب نمیخریدیم بلکه به خیلی از ارتباطاتمان شکل میدادیم. ناشران و نویسندگان هم میتوانند از فرصت نمایشگاه برای تقویت ارتباطشان با خوانندگان استفاده کنند و با استفاده از این مواجهه رودررو به شناخت دقیقتری از ذائقه مخاطبان برسند و بر اساس این شناخت بلاواسطه عمیق، شاکله برنامههای آینده خود را برای نشر آثار مشخص کنند. در این صورت دیگر میزان موفقیت نمایشگاه را فقط با میزان فروش نمیتوان سنجید بلکه در تحلیل نمایشگاه باید به تأثیر تعاملات و شبکهسازی بین ناشر، نویسنده و مخاطب هم توجه کرد.