عید شما مبارک!

یک سال این‌گونه گذشت...

محمدعلی یزدانیار
دبیر گروه کتاب
 hammadaliyazdanyar@gmail.com

یک سال گذشت، از یک سال پیش تا الان چیزهای زیادی برای من تغییر کرده است، یک فروردین که برسد من 376 روز است که پدر ندارم، حاج علی – که هیچ گاه زیارت خانه خدا نصیبش نشد – حالا بیش از یک سال است که دنیا را با همه خوب و بدش رها کرده و به دیدار معبود شتافته است. رابطه من و پدرم هرچه که بود، حالا تازه جای خالی‌اش را حس می‌کنم. یک سال گذشت و در 268 روز از این یک سال من کسی را داشتم که شدیدترین سختی‌ها در کنارش به راحتی خوردن یک لیوان آب می‌گذشت.
 کمتر از یک سال است که فاطمه، همسرم و پاره تنم رسماً، شرعاً و عرفاً و حتی قانوناً پا به زندگی من گذاشته است. یک سال گذشت، رُمانم هنوز منتشر نشده است، اما در عوض تا دلتان بخواهد و حتی اگر دلتان نخواهد در مجلات مختلف، به صدرنشینی «ایران جمعه» خودمان نوشتم. یک سال گذشت، در این یک سال من با 90 دانش‌آموز مختلف سر و کار داشتم و به نظرم هیچ سالی مثل امسال من و دانش‌آموزانم با هم کیف نکرده بودیم.
بله یک سال گذشت و این «آنچه گذشت» را می‌توان مدت‌ها ادامه داد. یک سال گذشت و شما یک سال بیشتر در کنار ما بودید، یک سال ما را خواندید و یک سال ما را تحمل کردید، واقعاً دم شما گرم!
 ما خودمان هم خودمان را یک سال تحمل نمی‌کنیم، شما چطوری این کار را کردید؟ امیدواریم در سال بعدی از امسال بهتر باشیم، مطالب بهتری بنویسیم، کتاب‌های بهتری معرفی کنیم، گزارش و مصاحبه بیشتر و بهتر بگیریم و خلاصه کاری بکنیم که شما از ما راضی باشید.
 شما همین که قول بدهید یک سال دیگر هم ما را تحمل کنید برای ما بس است! عیدتان مبارک عزیزان!