از کجا آمدهایم سؤالی است بسیار مهم و اساسی!
نگاهی به کتابهایی با موضوع ریشههای نوروز
از معدود جملههای کلیشهای که قبولش دارم این جمله است که «هر مملکتی که میخواهی نابود کنی، اول فرهنگش را دگرگون کن». بله، ما خیلی داعیه فرهنگ و تمدن داریم، از زمان کوروش کبیر گرفته تا حکومتهای بزرگ دوران اسلامی و نادر افشار و کریمخان زند و که و که و که ما همواره معتقدیم که هنر – و خیلی چیزهای دیگر– نزد ما است و بس! البته که این سخن، حرفی است عبث و بس! اما، اگر قرار است هنر کماکان نزد ما ایرانیان هم باشد لازم است بدانیم ریشههای ما کجاست و این ریشهها در لفاظی و خالیبندی در مورد تاریخ ایران پنهان نشده است. فرهنگ ایرانی یعنی نوروز، یعنی چله، یعنی چهارشنبهسوری، یعنی هفتسین. به همین دلیل یکی دو عنوان کتاب خوب برایتان معرفی میکنیم که به ریشههای نوروز، عید باستانی ما ایرانیان پرداختهاند.
نوروز جمشید
نوروز جمشید را مرحوم «جواد برومند سعید» ادیب و استاد سابق دانشگاه تهران به رشته تحریر درآورده است. خود وی در مقدمه کتاب با چنان زبان پاکیزه و شیرینی به معرفی محتوای کتاب پرداخته است که من حیفم میآید چیزی جز آن را در اینجا بیاورم. «آنچه در این دفتر فراهم آمده است، در چهار بخش تنظیم شده است: بخش نخست مربوط به جشنهایی است که از دیرگاهان در فروردین ماه وجود داشته و سبب شده است که این ماه، مقدس و محترم باشد. بخش دوم نیز به آیینهای قربانی فروردین ماه اختصاص یافته است. وجود این قربانیها در فروردین ماه موجب دیگری برای قداست این ماه بوده است. بخش سوم پیرامون سبب و پیشینه پیدایی جشن نوروز و انقلاب جمشید و برپایی آیین داد جمشیدی است. بخش چهارم اختصاص به سنتها و آیینهای نوروزی دارد که در طول تاریخ پس از جمشید رواج گرفته و در فرهنگ ایرانی هنوز هم باقی ماندهاند. در اوستا که تنها کتاب دوره باستانی ایران است سخنی از نوروز نیست، زیرا اوستا هنگامی نوشته شده که دین و فرهنگ زرتشتی بر کار و بر قدرت بوده است و دین زرتشت آنگونه که پیداست با دین و فرهنگ جمشید ناسازگار است، از این رو از نوروز که نهاد جمشید است نامی نبرده است. بهترین منابعی که در این زمینه مورد استفاده ما بوده است کتابهای تاریخی و دیگر آثاری است که بعد از اسلام نوشته شدهاند. در دیوانهای اشعار شاعران پارسیگوی نیز اطلاعتی جسته و گریخته و اشاره گونه وجود دارد که ما از آنها نیز سود جستهایم. تا آنجا که مقدور بود در رفع ابهامی که سالیان دراز نوروز را ناشناخته کرده بود کوشیدهایم.»
ایرانیکا: نوروز
دانشنامه «ایرانیکا» دارای چند ویژگی منحصر بهفرد است که یکی از آنها این است که به زبان انگلیسی تدوین شده و همین امر آن را میان سایر دانشنامههای مشابه، کاملاً متمایز کرده است. یکی از موضوعهای مهم ایران باستان هم همین نوروز ما است و این کتاب دربرگیرنده هشت نوشتار درباره آیین باستانی نوروز است که از دانشنامه ایرانیکا توسط گروهی از مترجمان خوشنام ایرانی ترجمه شده است. نوروز «روز نو»، مقدسترین و شادترین جشن در سال زرتشتی است. ضمناً نوروز نقطه کانونی سال زرتشتی است که تمامی روزهای مقدس و رفیع با آن پیوند دارند. بزرگداشت آن دو جنبه دارد؛ یکی دینی و دیگری غیردینی که هر دو آنها در سدههای متمادی، یکی با گسترش مراسم و دیگری با انباشت سنتهای مسحورکننده و شاعرانه که بیشترشان ویژه این روز هستند، آشکارا دچار تحول زیادی شدهاند. در اولین نوشتار این کتاب که در واقع طولانیترین نیز است، مری بویس به بررسی نوروز در قبل از اسلام پرداخته است و بعد سیر تحول نوروز و دیگر نکات مهم آن در مقالههای بعدی مدنظر قرار گرفته است.