بررسی انیمیشن‌های سینمایی ایرانی سال 1402

مسیر روشن انیمیشن در ایران

ابراهیم کاظمی مقدم        روزنامه‌نگار
ساخت انیمیشن از طرفی وظیفه‌ی هنرمندان برای آموزش فرهنگ اصیل ایرانی به نسل‌های بعد است و از طرفی کودکان را نمی‌شود با مسابقات و تاک‌شوهای بی‌کیفیت و کپی‌شده سرگرم کرد. علاوه‌بر این ارجاع دادن کودکان به کارهای خارجی، با توجه به تهاجم فرهنگی این روزها چندان صحیح نیست.
سال 1402 برای طرفداران انیمیشن در ایران سال هیجان‌انگیزی بود. مسافری از گانورا این روزها خیلی‌ها را به همراه کودکانشان به سینما می‌کشد. پسر دلفینی با ماجرای جذاب و روایت منحصر به فردش از دنیای زیر آب، فروش قابل توجهی را در ایران و حتی خارج از کشور رقم زد. در نهایت بچه زرنگ با دیالوگ‌های طنزآمیز و ریتم هیجان‌انگیز و جذابش حتی در مقایسه با فیلم‌های گیشه هم عالی عمل کرد. این پویانمایی با سطح کیفی خودش جشنواره فیلم فجر را هم متحول کرد.
هرچند در مورد دوبله، انتظارات بیشتری از این انیمیشن‌ها بود اما به صورت کلی این انیمیشن‌ها با کیفیت خودشان کار را برای کسانی که بخواهند در آینده‌ برای کودکان ایرانی کار تولید کنند، سخت کردند. بعد از این انتظارات مخاطب خیلی بالاتر خواهد رفت و سازندگان باید با دقت بیشتری به تولید انیمیشن بپردازند.
اما باید توجه داشت که کیفیت ساخت و استفاده از جلوه‌های ویژه بصری با وجود اهمیت بالا، تنها یکی از عوامل مورد توجه مخاطب است. عامل اصلی موفقیت یک انیمیشن و حتی فیلم و سریال، سیر روایی و خط داستانی آن است. این روزها صنعت مانگا و انیمه‌های ژاپنی به خوبی این موضوع را در دنیا ثابت کرده است. اتاق‌های فکر و استفاده از تیم‌های نویسندگی قوی و اهمیت دادن به این بخش از کار، درآمد ژاپن را از این صنعت به صورت چشم‌گیری بالا برده است.
تولیدکنندگان ایرانی نیز پیش از این با ساخت پویانمایی‌هایی نظیر شکرستان و پهلوانان نشان داده‌اند که یک اثر، حتی با کار گرافیکی ساده هم می‌تواند به موفقیت برسد؛ مشروط به این که به ذائقه‌ی مخاطب احترام گذاشته و در تک‌تک دیالوگ‌ها و صحنه‌ها دقت نظر داشته باشد. این مهم نیز حاصل نمی‌شود مگر با استفاده از تیم نویسندگی کارکشته و مجرب.
استفاده از متخصصان در نویسندگی کودک و نوجوان علت موفقیت تمام آثار رده اول دنیاست. اگرچه استفاده از زبان طنز و شوخی می‌تواند کمک زیادی به آثار ویژه‌ی نوجوان و کودک داشته باشد، اما این شوخی‌ها باید متناسب با سن مخاطب طراحی شوند وگرنه به جای بالابردن کیفیت، به اثر ضربه خواهند زد.
در سه انیمیشن ایرانی امسال سطح استفاده از زبان طنزآمیز قابل قبول است. برای مثال دیالوگ‌های ببر مازندران به همراه اتفاقاتی که برای او می‌افتد مخاطب را به خنده وادار می‌کند و پیام خود را در رابطه با انقراض این گونه‌ی جانوری به مخاطب منتقل می‌کند اما باید پذیرفت که برای رسیدن به سطح جهانی و فروش بین‌الملل باید شوخی و طنز از دیالوگ به جلوه‌های بصری منتقل شود. علی الخصوص شوخی‌های دارای پیام.
برای مثال شوخی‌های انیمیشن عصر یخبندان با سنجابش، هم پیام لازم مثل تغییر مکان قاره‌ها را به مخاطب منتقل می‌کند و هم کودک را مجذوب خودش می‌کند. این پیام بدون یک کلمه دیالوگ به صورت کامل به مخاطب القا می‌شود و در فرایند دوبله و ترجمه آسیب نمی‌بیند. در هر حال با توجه به آثار پیش رو، مسیر انیمیشن‌سازی در ایران آغاز شده و باید در سال‌های آینده منتظر اتفاقات جالب‌تری باشیم. آثاری که با استفاده از تکنیک‌های انتقال مفهوم بدون بیان آن در دیالوگ‌، در سطح جهانی حرفی برای گفتن داشته باشند.