آمادگی برای یک داستان معمایی
اگر پسرخالهتان در کابین چرخ و فلک ناپدید شود، چه میکنید؟
همراهان قدیمی صفحه کتاب کودک و نوجوان «ایران جمعه» میدانند که در هفتههای اول فعالیت (که الان بیش از یک سال از آن میگذرد) در مورد اهمیت آموزش ژانرهای داستانی به نوجوانان صحبت کردیم. در مورد اینکه اگر نوجوانان، عناصر داستان و ژانرهای داستانی را بهتر بشناسند، احتمالاً قضاوت بهتری هم در مورد آثار مختلف داستانی، مثل کتاب، فیلم، سریال و... خواهند داشت. خصوصاً چون در یک جهان پر از داستان زندگی میکنیم، احتمالاً شناخت دستهبندی داستانهای دنیا به نظم گرفتن ذهن بچهها نیز کمک خواهد کرد.
مریم رحیمیپور
آموزگار
یکی از ژانرهایی که یک شماره مفصل در مورد آن صحبت کردیم، ژانر معمایی بود و آن زمان بعنوان یک معلم کتابخوانی- نگارش، پیشنهادم برای کتاب معمایی نوجوانان، آثار ملکه جنایی خانم آگاتا کریستی بود (که هنوز هم هست.) اما اخیراً متوجه شدم که ناشران کتاب کودک و نوجوان اقدام به انتشار (یا بهتر است بگوییم ترجمه) کتابهای معمایی- جنایی مخصوص نوجوانان کردهاند. یعنی مثلاً شما میتوانید به سایت یک ناشر کتاب کودکان و نوجوان بروید و در بخش کتابهای معمایی چندین جلد کتاب قابل توجه ببینید و اگر نظر من را بخواهید، این اتفاق، اتفاق خوبی است.
«عمای چشم لندن» یکی از آن کتابهای معمایی است که جدیداً مطالعه کردم. کتابی در ژانر معمایی- پلیسی که از قضا فضایی کاملاً نوجوانانه دارد و به نظر میرسد از پس پیچیدگیهای مخصوص این ژانر به خوبی برآمده است. «تِد» شخصیت اصلی این داستان است که نوعی بیماری شناختی خاص دارد که نمیدانم چیست و در داستان هم نامی از آن برده نمیشود، علائمی شبیه به اوتیسم دارد که سبب میشود تد در درک مسائل اجتماعی و روابط بین افراد ضعیف باشد اما مغزش به گونهای کار میکند که میتواند استدلالهای قویتری داشته باشد. داستان از جایی آغاز میشود که «سلیم» پسرخاله تد برای مدت کوتاهی به شهر آنها، لندن، سفر میکند و در روز اول اقامتش سوار چرخ و فلک بزرگ لندن میشود و دیگر از آن بیرون نمیآید. بله، به همین سادگی، سلیم ناپدید میشود و تد و خواهرش تصمیم میگیرند او را پیدا کنند.
وقتی خلاصه این داستان را برای بچههای کلاس تعریف میکنم، اغلب اوقات انتظار یک ماجرای تخیلی را دارند. (با توجه به اینکه حجم مطالعه کتابهای تخیلی بچهها بالاتر از دیگر ژانرهاست، طبیعی به نظر میآید) و تعجب میکنند وقتی میگویم که سلیم طی یک اتفاق کاملاً طبیعی و واقعی ناپدید شده و داستان کاملاً واقعگراست و قرار نیست پای جادو و آدمهای فضایی به آن باز شود و همین هم کتاب را جذاب میکند. واقعاً چه بلایی سر سلیم آمده؟
ویژگیهای شخصیت تد هم ماجرا را بامزهتر میکند، در بخشی از داستان تد فرضیههای علت ناپدید شدن سلیم را فهرست میکند و در فهرستش چیزهایی مانند احتراق خودبهخودی سلیم و ناپدید شدن او در پرش زمانی هم وجود دارد و تد خیلی جدی معتقد است که از نظر علمی ممکن است چنین اتفاقاتی برای سلیم رخ داده باشد. گرچه حضور خواهرش در این عملیات نجات، باعث میشود که کمی عاقلانهتر فکر کند.
مشخص است که در نهایت، معمای ناپدید شدن سلیم حل میشود، اما در طول این کتاب علاوه بر یک داستان معمایی جذاب، با مسائل دیگری نیز مواجه میشویم، مانند معضلات میان نوجوانان و والدینشان و درک بهتر بچههایی مانند تد که شرایط خاصی دارند. هرچه هست «معمای چشم لندن» یک رمان نوجوان معمایی خواندنی است. کتابی که میتوان به بچههای بالای 12 سال و بزرگترهایی که کتاب نوجوان میپسندند، معرفی کرد.