اضطراب انتخاب بهترین ترجمه دکتر ژیواگو!

من و این همه خوشبختی محاله!

محمدعلی یزدانیار
دبیر گروه کتاب
Mohammadaliyazdanyar@gmail.com

«دکتر ژیواگو» اثر مهمی است، اثری بسیار بزرگ و خیلی مهم. هرکسی هرچیزی غیر از این به شما گفت مشتی مهمل تحویل شما داده است؛ مثلاً اگر قبلاً جایی چیزی خوانده‌اید که ژیواگو صرفاً به دلایل سیاسی تحویل گرفته شده است حرفی است بسیار عبث و پوچ و کلاً نویسنده آن مطلب را نادیده بگیرید و اساساً به بقیه توصیه‌هایش هم زیاد دقت نکنید؛ تا همین چندوقت پیش تنها ترجمه قابل اعتنا از دکتر ژیواگو ترجمه مرحوم «علی‌اصغر خبره زاده» بود که خدایش بیامرزد اصلاً هم خوب ترجمه نکرده بود و کلاً اثری شده بود نخواندنی. البته یکی دوتایی ترجمه دیگر هم تا همین چندماه پیش وجود داشت که شما با خیال راحت می‌توانستید نادیده بگیرید. اوایل امسال ترجمه خانم «سوسن اردکانی» توسط نشر «بدرقه جاویدان» منتشر شد که سر و صدای خاصی نکرد اما این اواخر ترجمه «میترا نظریان» از این اثر توسط نشر ثالث روانه بازار شد. خبری بود خوب و خجسته که جای بسی مسرت دارد. به همین دلیل ما در حال خوشحالی و شعف و دست و جیغ و هورا بودیم که به ناگاه خبردار شدیم ترجمه‌ای هم توسط نشر نو به بازار می‌آید، این یکی را خانم «پروانه فخام‌زاده» ترجمه کرده است. بعد ما باز آمدیم خوشحالی بیشتری کنیم که یادمان آمد «آبتین گلکار» هم خیلی وقت است قول داده یک ترجمه پاک و پاکیزه از دکتر ژیواگو را بدهد دست نشر ماهی که آنها هم منتشرش کنند و ما هم برویم و از فروشگاه‌ها تهیه‌اش کنیم و بخوانیم. حالا خبر مسرت‌بخش ترجمه یک اثر مهم خودش تبدیل شده به یک منبع اضطراب جدید. اینکه بالاخره از یک اثر کلاسیک مهم چند ترجمه درست و حسابی وجود دارد خبر بسیارخوبی است. اما اینکه به ناگاه ماجرا شکل یک موج تبلیغاتی به خود می‌گیرد اتفاق خجسته‌ای نیست. من البته دقیق در جریان نیستم که این همه ترجمه همزمان به شکل تصادفی انجام شده یا که نه، شامه تیز ناشرین فهمیده است که این خلأ را باید همگی با هم و به شکل دسته‌جمعی پر کنند! بله، ترجمه‌های متفاوت از یک اثر کلاسیک هم امری است پسندیده و هم لازم ولی در جهان نشر کمتر پیش می‌آید که یک اثر در بازه‌ای زیر دو هفته صاحب دو ترجمه جدید شود، آن هم وقتی یک مترجم صاحب سبک دیگر از قبل قول ماجرا را به مخاطبین داده بود. حالا واقعیت امر چیست؟‌الله اعلم!