ولنتاین، پیاژه و سوسک سرگین
بهزاد توفیقفر طنــزپــرداز
25بهمن (14فوریه)- روز ولنتاین خارجیها
چندسال پیش در چنین روزی...، اولا برای آنهایی که خرس قرمز به بغل، دارند دنبال ربان بنفش جیغ میگردند باید بگویم که این «فوری»ـه نیست و فـِوریه است. با کسر فاء. بیخیال! پس لازم نیست عجله کنید و «فوری» پول بیزبان را برای یک چیز قرمز بدهید. ثانیا این ولنتایم یا ولمتایم یا ولمتاند که میگین، روز نیست و هر خرس گنده قرمزی، آن خرس گنده موردنظر نیست و... اصلا ببینید! حدود سیصدوپنجاه سال قبل از اسلام، سربازان رومی را برای گرفتن برده و دزدیدن زن و بچه و اموال کشورهای دیگر میفرستاند و لذا اینها خیلی هیکلی و قوی و اینها بودند اما پولدارهای مرفه امپراتوری خیلی خپل و زشت بودند. لذا دخترهای این مرفهها به جای ازدواج با پسرهای این مرفهها خیلی دوست داشتند با یکی از آن سربازها ازدواج کنند. تا اینجا خیلی مسئلهای نبود چون غرب آن روز (مثل همین امروز) زن را مثل پادری خانه جزء اموال منقول حساب میکرد. مشکل اینجا بود که آن سرباز بعد از ازدواج با دختر مرفه، باید از طبقه اجتماعی پایینتر خودش میآمد بالا و جزء «سر»ها یا «دوک»ها یا «کنت»ها و اینها میشد و دیگر به جنگ هم نمیرفت. درضمن آن طبقه بالاتر کثیف مرفه، فکر میکردند که ورود یک نفر از طبقه پایینتر، هم طبقه کثیف آنها را نجس میکند و هم باعث میشود بقیه سربازان هوایی بشوند. لذا هر سربازی که قصد ازدواج میکرد را از بیخ گردن میزدند و کاری نداشتند که «عروس» کیست. در همین زمان، یک کشیشی پیدا شده بود و در دفتر ازدواج و طلاق خودش، سربازها را به عقد دختران مرفهها درمیآورد و پدر مرفه آن دختر مرفه، توی عمل انجام شده قرار میگرفت. لذا آن کشیش را که اسمش ولنتاین بود را هم از بیخ گردن زدند و از آن به بعد هم هر کسی که به اموال طبقه مرفه (جاندار و بیجان) نگاه چپ میکرد، ولنتاین میکردند و خیلی هم راضی بودند. تا اینکه اسلام ظهور کرد و تازه فهمیدند که «زن» نه فقط جزء اموال منقول غربیها نیست، بلکه مقامش تا دلیل خلقت همه خلقت هم میتواند برسد. چیزی که بعضی غربی ها و اغلب غربزدهها و غربگرفتهها هنوز هم نفهمیدهاند.
26بهمن (5شعبان 31)- ولادت امام سجاد(ع) و روز صحیفه سجادیه
خیلی سال قبل در چنین روزی، یک شعری هست از مولانا جلالالدین محمد بلخی مشهور به مولوی که «آمدنم بهر چه بود؟». کتاب «صحیفه سجادیه» پاسخ همین سوال است و اینکه اگر میخواهی خودت را یا زندگیات را یا عمرت را بدهی و به جایش چیزی بخواهی یا بگیری، چه بخواهی که به صرفهتر و پرسودتر باشد و به اصطلاح بیرزد. البته برای آنهایی که انتخابشان را کردهاند و عمر و عقل و زندگی و خانوادهشان را دادهاند و به جایش لیپوساکشن و سیکس پک و ناخن کاشتنی شش رنگ و لپ اکلیلی و مژه دراز روی چشم گرفتهاند، کاری ندارم. به آنهایی که بالای درخت نارگیل دنبال چارلز داروین میگردند هم کاری ندارم، شما هم کاری نداشته باشید
2اسفند (11شعبان 33) - ولادت حضرت علیاکبر(ع) و روزجوان
1412سال پیش در چنین روزی، امام حسین(ع) یک جوان نمونه، تراز و معیار را به همه بشریت معرفی کرد که با الگوی تربیت امیرالمؤمنین علی(ع) تربیت شده بود. یعنی ژان پیاژه، زیگموند فروید، کارل یونگ، ژاگ دریدا، یورگن هابرماس، ژانپل سارتر، مارتین هایدگر، گابریل مارسل، سورن کییرکه، ماکس وبر، کارل مارکس، تالکوت پارسونز، میشل فوکو، اگوست کنت و حتی امیل دورکیم و بقیه اینهایی که همینطور نظریه رایگان درباره تربیت فرزند و جامعهپروری دادهاند را تا هفت نسلشان بگردید، یک ناخن علی اکبر(ع) را در بچههایشان پیدا نمیکنید. از دم طلاقگرفته و طردشده و متجاوز به بیمار و عاق والدین از آب درآمدهاند و البته چون از گردش سوسک سرگین و تحول دُم میمون به وجود آمدهاند، به آنها اشکالی وارد نیست، اما به اینهایی که هنوز کتابهای آنها و نظریاتشان را توی دماغ خودشان فرو میکنند و نفس عمیق میکشند و ادعایشان گوش آسمان را پاره میکند، علاوهبر ایراد، خیلی چیزها وارد است. فقط کافی است در مترجم گوگل بزنید «تربیت» تا معنی بدهد «آموزش». حالا بزنید تربیت اسب، باز هم معنی میدهد آموزش!