تاریخ کرموی جهان
ده درصد
فرزانه صنیعی طنز پــرداز
پرتغال خواص بسیار زیادی برای انسانها دارد. البته منظورمان ویتامین ث و منیزیم و کاهش کلسترول و جلوگیری از سرماخوردگی نیست، بلکه منظورمان کریستیانو رونالدو و مسائلی از این قبیل است. شخص رونالدو به تنهایی به یک شاخص توسعه در سطح جهان تبدیل شده و سنجش میزان توسعه کشورها را راحت کرده است، مثلا هر کشوری که او را برای تیم باشگاهی خود بخرد الگوی توسعه به حساب میآید و اگر مردمی در استقبال از او زیادی خوشحالی کنند و شور و اشتیاق نشان دهند توسعهنیافته و خاکبرسر تلقی میشوند. الان اگر رباط صلیبی رونالدو پاره شود شاخص توسعه عربستان چهارپنج پله افت میکند.
پرتغالیها حتی خیرشان به ایرانیها هم رسیده و زمانی که جنوب ایران را تصرف کرده بودند برای ما قلعه پرتغالیها را ساختهاند تا کمبود آثار تاریخی نداشته باشیم و اذیت نشویم. اما این همه خدمات پرتغال نیست.
واسکودوگاما، مردی پرتغالی بود که در قرن شانزدهم میلادی، برای اولین بار اروپا را از طریق دریا به آسیا پیوند داد و به سفر استعماری هند رفت. یعنی هر کرمی که اروپاییان پس از آن در شرق ریختهاند، تخمریزیاش به دست واسکودوگاما انجام شده است.
پرتغالیها واسکودوگاما را کاشف و جهانگرد میدانند. (ظاهرا در زبان پرتغالی به کسی که تفریحی آدم میکشد میگویند جهانگرد، چرایش بر نگارنده معلوم نیست). او برعکس رونالدو فوتبالیست نبود، اما اگر میشد احتمالا یک چیزی میشد توی مایههای سوارز، چون یک مقدار به وحشیبازی علاقه داشت. بیشترین کارت زرد را هم به دلیل قطع دست و پای بازیکن تیم مقابل دریافت میکرد. چون به این کار هم علاقه داشت. او طی مدتی که در هند به سر برد چندین صیاد محلی را از زحمت دست و پا خلاص کرد و برای این که مدیون هندیها نماند اعضای قطع شده را برای حکام محلی میفرستاد.
یکی از اقدامات ماندگار واسکودوگاما استقبال او از کشتی حجاج مسلمان هندی است. در این کشتی بیش از ۴۰۰ نفر، در حال بازگشت از سفر حج بودند. واسکودوگاما جلوی کشتی را گرفت و محض تکریم حجاج منقل و اسپند فراوانی دستوپا کرد که متاسفانه باعث آتش گرفتن کشتی شد. البته خدا رحم کرد که پیش از آتشسوزی، دار و دسته واسکودوگاما از کشتی بیرون آمده بودند. خوشبختانه در این حادثه به هیچ یک از سرنشینان خسارات مالی وارد نشد، چون تیم واسکودوگاما چندهزار سکه طلا را قبل از حادثه از کشتی خارج کرده بودند. فقط یک مقدار خسارات جانی به حجاج وارد شد، چیزی در حدود همان ۴۰۰ نفر، که میشود به عبارتی کل سرنشینان کشتی. شاید کمی ناراحتکننده باشد، ولی باید در نظر بگیریم که واسکودوگاما همه تلاشش را کرد، منتها نمیشد بیش از تعداد سرنشینان کشتی قربانی گرفت. البته اگر زیادی دلتان ریش شد خیالتان را راحت کنیم: همه قربانیان در آتش نسوختند. بعضی از آنها را واسکودوگاما به دکل کشتی بست و به عنوان سیبل استفاده کرد تا رفقایش تمرین تیراندازی کنند. این یعنی افراد گروه او در تیراندازی خیلی وارد نبودند و نیاز به تمرین داشتند، لذا ممکن است بعضی تیرهایشان خطا رفته باشد. یعنی امیدواریم. بدبختی اینجا بود که آدمهای پرتلاشی هم بودند و دست از تمرین برنمیداشتند. در نتیجه آن قضیه امیدواری کلا کنسل است. ولش کنید.
واسکودوگاما آخرش در هند مرد و تا چند سال بعد که به پرتغال منتقل شد هم، همانجا مدفون بود. در این سالها ساخت قندانهایی با عکس واسکودوگاما در هند میتوانست یک ایده تجاری خوب باشد و باعث کاهش دیابت و پوسیدگی دندان شود، اما متاسفانه موقعیتش دست نداد، چون جانشینان واسکودوگاما از خودش بدتر بودند و دیگر کسی از او نمیترسید.