گرفتن تلخی قهوه فلسفه با شیرینی باقلوای طنز
قدم زدن در پیادهروی فلسفه
الهام اشرفی
نویسنده
ورود به حیطه فلسفه برای من بشخصه مثل راه رفتن روی لبه باریک شک و یقین بوده است. هرگاه به خواندن متون فلسفی نزدیک شدم آنچنان غرق در تفکرات فیلسوفها شدم و آنچنان گاهی حق را به این و کمی بعد حق را به آن دیگری دادم که بعد از مدتی خودم را از بند غرق شدن در تفکرات فلاسفه رها کردم و از آن دور شدم. با خودم میگفتم «من فقط برای بررسی سیر تفکر فیلسوفها وارد این حیطه شده بودم، نه غرق شدن در پرسشها و دستوپا زدن در تفکرات.»
خیلی سال پیش آقای یوستین گوردر، معلم فلسفه نروژی تصمیم گرفت که فلسفه را در قالبی ساده و همهفهم در کتابی جمعآوری کند که ماحصل آن شد رمان «دنیای سوفی». سوفی دختر نوجوانی که بهطریقی معماگونه نامههایی دریافت میکند که با خواندن پیوسته آنها با پرسشهایی در مورد فلسفه مواجه میشود. این کتاب در زمان خودش زبانزد کتابخوانها و علاقهمندان به فلسفه شد. ولی ویژگی شخصیت نوجوان رمان بر درونمایه بررسی سیر فلسفی رمان غلبه دارد و امروز به نظرم بیشتر رمانی نوجوانپسند میآید در باب امور فلسفی.
کتاب «قدم زدن در پیادهروی فلسفه» رویکرد نوینی در بیان اندیشههای فلسفی دارد. امیر عربلو، نویسنده کتاب که خود دانشآموخته ادبیات و فلسفه است، در این کتاب با زیرعنوان «خلاصهای از زندگی و افکار فلاسفه بزرگ تاریخ با رگههای طنز» به بیان خلاصهای از تفکرات فیلسوفهای بزرگ تاریخ پرداخته شده است. او در مقدمه همین کتاب اشاره کرده است: «اگر فکر میکنید که فلسفه خیلی دشوار است و جذابیت ندارد، باید بگویم که اتفاقاً خواندنش خیلی هم شیرین است... اگر از فلسفه چیزی ندانید و حتی کمی بدانید، باز هم این کتاب به درد شما میخورد.» که به نظرم همین چند خط کوتاه چکیدهای از درونمایه این کتاب است.
اینکه کتابی را در دست بگیرید و سیر زندگی و اندیشههای بهظاهر سخت فلاسفه را بخوانید، ولی در عین حال گاهی لبخندی و حتی خندههای با صدای بلندی روی سیمای شما بنشیند شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما کتاب «قدم زدن روی پیادهروی فلسفه» واقعاً این خاصیت را دارد. عربلو در این کتاب به روند زندگی و تفکرات فیلسوفهای بزرگ تاریخ طی چند صفحه کوتاه پرداخته است، آنهم با نثری امروزی و ساده؛ نثری راحت، بدون پیچیدگی زبانی و وبلاگی که مناسب تفکرات تحتتأثیر فضای مجازی قرارگرفته امروزی بسیاری از خوانندهها است.
«میگویند که سقراط مرد باادبی بوده و هرگز به کسی فحاشی نمیکرد؛ چون به اخلاق پایبند بود و از همین روست که به او مردی اخلاقگرا میگفتند. فقط صبح تا شب در کوچه و خیابان میگشت و مردم را گیر میآورد و به حرف میگرفت... از حق نگذریم سقراط در آن سالها برای خودش آوانگاردی بود. حرف اصلی او این بود که زندگی به تجربه درنیامده ارزش زیستن ندارد.»
کتاب از سقراط شروع شده و با سارتر پایان یافته است. هر فصل در چند صفحه کوتاه، بدون پرداختنی حوصلهسربر و تنها با نثری طنز و امروزی و بسیار قابلفهم به بیان بیوگرافی واندیشههای فیلسوف موردنظر پرداخته است. شما کتاب را که در دست بگیرید، از هر کجای کتاب و از هر دوره تاریخی فلسفه که شروع به خواندن کنید، بیاغراق جذبش میشوید و همانجا لبخندی هم بر لبتان خواهد نشست.
در فصلی از کتاب حتی به اندیشه داستایوفسکی نیز پرداخته شده است؛ بهنوعی پیوند فلسفه و ادبیات. عربلو داستایوفسکی را رماننویسی صاحب اندیشه و مؤثر در طرز تفکر انسانها دانسته است.
کتاب از طرف انتشارات روزنه در سال 1401 منتشر شده است و اگر بخواهم به شیوه زبان طنز کتاب، تقلبی به شما خوانندگان برسانم، بهتر است تا در چاپهای بعدی گرانتر نشده است تهیهاش کنید!