تاریخ کرموی جهان

ده درصد

فرزانه صنیعی        طنز پــرداز 

 

کشور هلند تا به حال اجناس مرغوب فراوانی به جهان عرضه کرده است که باعث شهرت این کشور شده‌اند، از قبیل گل لاله، لبنیات، پتروس فداکار، گاو و عروس هلندی. مشکل از جایی شروع شد که هلند تصمیم گرفت یک سری موجودات دیگر هم پرورش بدهد و صادر کند که از قضا، چیزهای بنجلی از آب درآمدند. این موجودات، نیروهای حافظ صلح سازمان ملل بودند‌.
ماجرا از این قرار است که در دهه ۹۰ میلادی، صرب‌ها تصمیم گرفتند به بوسنی حمله کنند. اروپا و آمریکا هم با این استدلال که اگر در اروپای مسیحی یک کشور مسلمان باشد خدا قهرش می‌گیرد، از آن‌ها حمایت کردند. چون مسئله قهر خدا از دیرباز برای غربی‌ها خیلی حیاتی بوده و در هر کارشان اول رضای خدا را در نظر می‌گیرند. کلاً غربی‌ها روی این مقوله که هر قاره‌ای باید دین یکدست خودش را داشته باشد خیلی حساسند. مثلا وقتی پایشان به قاره آمریکا باز شد اصلاً سرخ‌پوستان را به پذیرش مسیحیت اجبار نکردند و اجازه دادند بر همان دین سنتی خودشان کشته شوند.
همه چیز منطقی و موجه بود و حمله به خیر و خوشی صورت گرفت. البته خیر و خوشی‌اش مال صرب‌ها بود و مسلمانان بوسنی مقداری این وسط اذیت شدند که خب در همه جنگ‌ها طبیعی است. اما طبق معمول سر یک سری قرتی‌بازی‌هایی مثل حقوق بشر و افکار عمومی جهانیان و این مزخرفات، سازمان ملل ناچار شد توی زحمت بیفتد و نیروهای حافظ صلحش را به بوسنی بفرستد. یک قرتی‌بازی دیگری هم مد شده بود و آن این بود که یک جایی را منطقه امن اعلام کنند تا مردم بروند آنجا پناه بگیرند. این را هم سازمان ملل برای دل مردم بوسنی انجام داد و شهر سربرنیتسا را منطقه امن اعلام کرد. همه می‌دانند که وقتی جایی منطقه امن اعلام شد قرار نیست واقعاً امن باشد، همان‌طور که وقتی از خط استوا صحبت می‌کنیم معنی‌اش این نیست که واقعاً کسی با خودکار روی زمین خط کشیده باشد. منتها مردم بوسنی سادگی کردند و به آنجا رفتند، در حالی که می‌توانستند نروند.
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل که اکثراً هلندی بودند هم از قبل در سربرنیتسا تعبیه شده بودند. مشخص نیست وقتی صرب‌ها به سربرنیتسا حمله کردند و به قتل عام مسلمانان بوسنی پرداختند این نیروها دقیقاً کجا بودند، مشخص است که نیروی حافظ صلح هم مثل مردم عادی نیاز به خواب و دستشویی و این چیزها دارد و این که بر کل آن نیروها یکهویی و همزمان احساس نیاز به دستشویی مستولی شده باشد هرچند عجیب است اما عقلاً محال نیست، چون دستشویی خبر نمی‌کند‌. اما حدس قوی‌تر این است که آن‌ها به امر خطیر سوراخ‌یابی روی دیوارها و فرو کردن انگشت در آن مشغول بوده‌اند.
نتیجه این شد که ظرف ده روز، بیش از هشت‌هزار بوسنیایی در سربرنیتسا کشته و در گورهای دسته‌جمعی دفن شدند. حتی برخی از آن‌ها این شانس را پیدا کردند که در چند گور مختلف دفن شوند، به این صورت که بخشی از پیکر در یک گور و بخش‌های دیگر آن در سایر گورها پیدا شد. مشخص نیست چرا هلند با آن سابقه درخشان در پرورش گاو، نتوانست نیروهای به‌دردبخوری تحویل سازمان ملل بدهد و آبروی این سازمان خدوم و دغدغه‌مند را در سطح جهان به خطر انداخت. هلند هم که کلاً دادگاه‌های خوبی برگزار می‌کند برای این نیروها دادگاه تشکیل داد و آنان را به میزان ده درصد مقصر شناخت که با تخفیف بلک‌فرایدی صفر شد و رفتند به خانه‌هایشان.

ویژه نامه طنز۸۳۹۳
 - شماره  - ۱۱ بهمن ۱۴۰۲