حقوق بشر برای جامعهی پشهها
ابراهیم کاظمی مقدم طنز پــرداز
چندی پیش خبری دیدم که دانشمندان در حال ساخت وسیلهای برای ارتباط با حیوانات هستند. بعید هم نیست. امروزه خیلی از پیشرفت خطرناک هوش مصنوعی و خطراتش برای حیات بشر صحبت میشود؛ اما کسی از هوشمند شدن حیوانات نمیترسد.
تصور کنید در آینده پشههای سخنگو وارد خانه ما شده و بگویند اینجا خانه ماست. قبلاً انسانهایی در خانه بغلی با اسپری پیفپاف ماجرای تلخ هولوکاست را به وجود آوردند، منتها چون خونشان تلخ بود، ما خانه شما را میگیریم. تازه نتایج باستانشناسی هم میگوید اجداد ما اینجا زندگی میکردند که شما نامردها جنازهشان را با جاروبرقی به زبالهدان تاریخ فرستادید.
البته مشکلی نیست. اگر شما قبول کنید خانه را به ما بسپارید و خودتان در دستشویی اقامت کنید، همه مشکلات حل خواهد شد! میتوانیم با صلح و آرامش در کنار هم زندگی کنیم. فقط هر از چند گاهی خودتان بیایید ما بزنیم، برویم…
اینطور هم فکر نکنید که ما خانه شما را دزدیدهایم. نه! اصلاً! ما دزد نیستیم، مگسها دزد هستند. تازه آنها مجبورتان میکنند همه خانه را دستشویی کنید. خود دانید.
یکهو به خودمان میآییم، میبینیم خانه دست پشههاست و حتی اجازه نمیدهند برویم سر یخچال. الان هم که دنیا پر شده از حامیان سگ و گربه و همجنسباز و ازدواج با حیوانات و هزار کوفت و زهرمار دیگر. حتماً تا آن موقع اگر دستت موقع خاراندن بدنت، اشتباهی بخورد و بال چپ یک پشه در حال خوردن خونگلاسه آسیب ببیند، پلیس وارد عمل میشود و آب و برق دستشویی را هم قطع میکند تا آنجا فقط بتوانی بنشینی و به کارهای بدت فکر کنی.
خلاصه که دنیای بدی شده. مراقب پیشرفت تکنولوژی باشید. یکهو میبینید پشهای که چند وقت پیش دوست داشت یک گوساله داشته باشد و بزند و برود، با حمایت طرفداران حقوق حیوانات، آدمها را از خانهشان بیرون میکند.