تحلیل، عذرخواهی، ترجمه
یک یادداشت در سه روایت!
محمدعلی یزدانیار
دبیر گروه کتاب
Mohammadaliyazdanyar@gmail.com
اول. به نظر من آخرین کتاب واقعاً مهمی که در ایران ترجمه و منتشر شد، سهگانه «مجمعالجزایر گولاگ» است که سالها جای خالیاش در کتابخانه فارسیزبان حس میشد. اگر کمتر به رفقای ناشر سخت بگیرم، نهایتاً میتوان ترجمهای جدید و بالاخره قابل خواندن از «تصویر دوریان گری» را هم به اثر قبلی اضافه کنم. به اعتقاد من در سال 1402 هیچ اثر خاص و مهم دیگری که آدمیزاد اهل کتاب از انتشارش به وجد بیاید، منتشر نشده است و فکر هم نمیکنم تا نمایشگاه سال بعد خبری از کتاب مهمی بشود.
دوم. در شماره 56 مطلبی از خانم «فاطمه السادات شهروش» منتشر شد با عنوان «معلق میان روایت و گزارش» که بررسی کوتاهی بود در مورد کتاب «باغهای معلق» و به مقاومت زنان سوری در «نبل» میپرداخت. عبارت «نبل» در مطلب منتشر شده به دلیل اشتباهی سهوی - احتمالاً توسط شخص اینجانب! - به «نیل» تغییر کرد که باعث میشد هر خوانندهای تعجب کند که چرا اصلاً زنان سوری باید از رودی مصری محافظت کنند؟ خلاصه کلام اینکه من با استفاده از همین ستون شخصی، اول از شما و سپس از خانم شهروش بابت اشتباهی که در مطلب منتشر شده پیش آمد، عذرخواهی میکنم.
سوم. با دوستی در مورد بایکوت کامل پروفسور فینکلشتاین و آثارش در ایران صحبت میکردم. او هم البته مثل بقیه استاد را نمیشناخت و از این نشناختن هم در عجب و فغان بود تا اینکه گفتوگویمان رفت سمت اینکه بالاخره یکی باید ترجمه این آثار مهم را به عهده بگیرد. کمی فکر کردیم دیدیم کسی نیست یا اگر هست ما او را نمیشناسیم و اگر هم شخصی را بشناسیم به او دسترسی نداریم. برای همین تصمیم گرفتیم خودمان یکی، دو تا از این کتابها را دست بگیریم تا ببینیم ماجرا به کجا میرسد. هنگام نوشتن این یادداشت یاد مباحثه جذابمان افتادم و پیامی هم برای این رفیق ارسال کردم که پس کجاست این فایلهای کتابهای فینکلشتاین؟ طبعاً اگر خبر جدیدی در این مورد وجود داشت از همین ستون با شما در میان خواهم گذاشت.