نقد فیلم شهر هرت
هیچتر از هیچ
علیرضا عبدی نویسنده و طنز پـــرداز
به بهانه اکران آنلاین فیلم «شهر هرت» ساخته کریم امینی به معرفی و نقد این فیلم میپردازیم. شهر هرت، داستانِ برادر و خواهری به نامهای پرویز و پرستو (با بازی پژمان جمشیدی و شبنم مقدمی) است که با دزدی از خانوادههای ثروتمند امرار معاش میکنند. پرویز با اجاره ماشین نعشکش به خانه مردگان ثروتمند میرود و با دادن آدرس آنجا به خواهرش، پرستو، شرایط کلاهبرداری را فراهم میکند. یعنی او به عنوان همسر دوم متوفی و با سند ازدواج جعلی وارد مراسم میشود و با معرفی خود به عنوان همسر، مبلغی برای سکوت دریافت میکند. حالا در این بین وارد خانهای میشوند که متوفای آن زنده است...!
تهیهکننده فیلم محمدحسین فرحبخش است. او با ساختن فیلمهای کمدی سَبُک به روشن نگهداشتن چراغ سینما کمک بزرگی کردهاست. (کمدی سبک، فحش نیست. همین فیلمهای کمدی اخیر که فروش خوبی داشتهاند، غالباً کمدی سبک هستند و عامهپسند. فیلمهایی که نیاز به فکر و تأمل ندارند.) هرچند این فیلمها هم طرفداران خاص خودش را دارد، ولی از روزهای اوج خودشان خیلی فاصله گرفتهاند. تهیهکنندگان به هر قیمتی قصد ساخت فیلمشان را دارند؛ حالا چه بازیگر این فیلمها ستارگانی بهنام مثل پژمان جمشیدی و بابک کریمی و شبنم مقدمی باشند و یا چندین جوان جویای نام.
در تیتراژ و تبلیغات این فیلم، نام «عباس قادری» هم میدرخشد. نامی که برای هر راننده کامیونی آشناست و نه برای جوانترهایی که برای دیدن این فیلم آمدهاند! قدیمترها هر کسی که بیش از سیبیل روی صورت داشت، زوج «جواد یساری» و «عباس قادری» را باید پاس میکرد تا میشد شوفر کامیون. حالا در این فیلم هم به اندازه یک تیتراژ و یک سکانس چند ثانیهای داخل فیلم، دیگر ردی از ایشان نیست. در عوض کلی تبلیغات وسط فیلم داریم! از دوغ و نوشابه فلان که بگذریم، طباخی «بووووق» را کجای دلمان بگذاریم که کلپچ سفارشی برای کاراکتر پولدار ماجرا میآورد.
در بازیها، پژمان و مقدمی مثل خیلی از جاهایی که خوباند، اینجا هم خوباند. پژمان لحن متفاوتی دارد و مقدمی هم ثابت کرده چندین نقش متفاوت را میتواند بهخوبی ایفا کند. کریمی هم هرچه از فیلمهای هنری کسب کرده حالا در بازی کمدی میگذارد و خوب هم از آب درمیآید. اما این شخصیتها خیلی سطحی هستند. شیرینیِ بازی پژمان در سطح نازل فیلمنامه گم میشود. بازیِ حرفهای مقدمی اصلاً دیده نمیشود و کریمی هم فرصتی برای پرداختنِ شخصیت خود و بازی ندارد.
داستان فیلم اینقدر حفره دارد که اگر در هر جشنوارهای، تندیس حفره برتر داشتیم، این فیلمنامه میتوانست در صدر باشد. حالا شاید بگویید دنیای کمدی میتواند از فضای رئال دور باشد، اما فیلم فانتزی که نیست! منطق پس چه؟! داستان از بس رو است و مستقیم، بیننده اول و وسط و آخرش را جلو چشمانش به اکران میبیند.