علی فوده؛ شاعر شهید
شناخت ظلم و ظالم برای شناساندن آن به همگان را میتوان مهمترین زمینه برای تلاش یک سرباز جبهه مقاومت و یک هنرمند متعهد دانست. به طور مثال، بهرهگیری از نمادها، تشبیهها، رمزنگاری و اشارتها برای توصیف خوی حقیقی صهیونیستها در آثار «علی یوسف احمد فوده»، شاعر شهید فلسطینی متولد 1946 میلادی در روستای قنیر از توابع حیفا، مشهود است.
«أنامُ عَلَیالرَّصیف بدونِ أن أرتابَ/ فأحلمُ أنّ سِربَ ذبابٍ/ سَیوقِظُنِی.../ سَیوقِظُنی عواءُ کِلابٍ/ فأنهضُ مرّةً أخرَی...»
(ترجمه: بدون آنکه به چیزی شک کنم، در پیادهرو میخوابم/ خواب میبینم که دسته مگسها/ مرا بیدار خواهند کرد/ پارس سگها مرا بیدار خواهد کرد/ پس دوباره برمیخیزم!)
«أشهقَ ألماً/ حینَ أری کلباً ینهشُ جُثَة غزَه/ سَینا/ القدس/ الجولان...»
(ترجمه: از شدت درد، جیغ میکشم/ هر گاه که میبینم سگی، پیکر غزّه/ سینا/ قدس/ جولان را میدرد...)
تشبیه اشغالگران به جانوران درنده را شاعر برای این منظور استفاده کرده که بگوید دشمن ما هیچ بویی از انسانیت نبرده و شهوت خونریزی و درندگی را دلش دارد.
«علی فوده» طبع شاعرانه خود را با حضور در سنگرها و صف رزمندگان، پرورش داد و از همه مهمتر با فروتنی، اهمیتی به شناختهشدن خویش نمیداد.
از میان ویژگیهای انسانی شاعر، آنچه بیشتر نظر انسان را جلب میکند و در تکوین شخصیّت او بیشتر مؤثر بوده، کرامت نفس اوست و این ویژگی است که اراده او را استوار ساخته است. علی فوده وقتی مشاهده کرد که بر اثر هجوم تجاوزگران، همه چیز از جمله انسانیّت انسان به خطر افتاده، با حفظِ کرامتِ نفسِ خودساخته و ابزار شعر و هنر، در سنگرها حضور یافت و تا آخرین لحظه زندگی از کرامت و عزّت نفس خویشتن و هموطنان و عقاید مقدّس خویش دفاع کرد.
شهادت در بین رزمندگان
صبح روز دهم ماه تموز سال 1982 میلادی، علی فوده داشت مجله «الرصیف» را در سنگرها بین رزمندگان پخش میکرد. در این هنگام، ارتش رژیم تروریست صهیونیستی، بیروت را گلولهباران کرد و خمپارهای نزدیک او منفجر شد و ترکشی از آن به گردنش اصابت کرد که در میان دوستانش، شایع شد که علی شهید شده است.
«یاسر عرفات» رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین دستور داد خیمهای برای عزادارایاش برپا کنند اما او به هوش آمد. گرچه که پس از چند روز بر اثر جراحت همان ترکشها در هفتم آگوست سال 1982 میلادی به درجه شهادت رسید.
«الیاس خوری» نویسنده معروف، داستان شهادت «علی فوده» را در رمان «بابالشّمس» از زبان قهرمان آن، که در محلّ شهادت علی فوده حاضر بوده، روایت کرده تا به اختلاف نظرها درباره چگونگی شهادت این شاعر پایان دهد. (ابراهیم خلیل، 2005: 81-76)