ال.ام.مونتگومری، طبیعت، رؤیا و زیبایی

در مورد یک نویسنده آشنا

مریم رحیمی‌پور
 آموزگار

نوجوانی خواهر و دخترخاله‌هایم در جزیره پرنس ‌ادوارد می‌گذشت. من که کودک بودم، می‌نشستم و همراه با آنها از تلویزیون «قصه‌های جزیره» تماشا می‌کردم و می‌دیدم که هر کدام‌شان چندین بار مجموعه آنی‌شرلی، امیلی و قصه‌های جزیره را می‌خوانند و با هم از این صحبت می‌کنند که وقتی بزرگ شدند حتماً به جزیره پرنس ‌ادوارد می‌روند. رفتن به جزیره پرنس ‌ادوارد از آن رؤیاهای نوجوانانه بود که هیچ‌وقت محقق نشد اما تصویر آن همیشه در ذهن من ماند، در کودکی بیشتر از چند بار کارتون آنی شرلی و سریال قصه‌های جزیره را تماشا کردم، چهارده یا پانزده ساله بودم که چند روز قبل از اول مهر و شروع مدرسه، کتاب کلفت آنی‌شرلی را از قفسه کتاب‌های قدیمی‌ خواهرم بیرون کشیدم و وارد دنیای جدیدی شدم.
ال‌. ام. مونتگومری ملکه طبیعت، رؤیا و زیبایی است. همه داستان‌هایش در طبیعت اتفاق می‌افتد و شخصیت‌هایش اغلب دختران رؤیاپردازی هستند که دنیا را با عینکی متفاوت از دیگران می‌بینند. مونتگومری شخصیت‌هایی را خلق کرده‌ است که نماینده همه آدم‌های خیال‌پرداز جهان هستند، آن قدر که هنوز هم وقتی کسی را ببینیم که به جهان نگاهی شاعرانه و متفاوت دارد می‌گوییم «مثل آنی شرلی زندگی می‌کند.» خیلی دیرتر از آنی‌شرلی، مجموعه امیلی در نیومون را خواندم و باید اعتراف کنم که امیلی را از آنی هم بیشتر دوست داشتم و کشمکش او بر سر آینده و عشق آن قدر برایم جذاب بود که نمی‌توانستم جلد سوم کتاب را زمین بگذارم. ترجمه کتاب‌های تک‌جلدی مونتگومری در نشر افق و قدیانی باعث شد جهان جدیدی از این نویسنده برایم گشوده شود، رمان تک جلدی «قصر آبی» و بعد از آن چاپ داستان‌های کوتاه و دفتر یادداشت مونتگومری باعث شد که این نویسنده را بهتر از قبل بشناسم. نشر قدیانی به تازگی کتاب «خانه رؤیاها» که زندگینامه این نویسنده کلاسیک است، منتشر کرده‌ است، برای آشنایی با زنی که خودش و شخصیت‌هایش دنیا را به شیوه‌ای متفاوت نگاه می‌کنند.