حاشیه‌نگاری رونمایی از سه کتاب تازه امید مهدی‌نژاد

الا دختر

زهرا فرقانی
نویسنده و طنزپرداز

- «زهرا فرقانی معروف شمایی؟»
 اینکه یک استاد مبرز که از فحول شعرا و سرآمد طنزسرایان و پیشگام شکستن نظامات متداول و ایجاد قوالب جدید در طنز است در پایان جلسه رونمایی کتاب‌هایش تو را با این سوال ساده غافلگیر کند آنقدری افتخارآمیز است که باعث ‌شود دست و پایت را گم کنی و تواضع بیجا به خرج دهی و بگویی شاید با شخص دیگری اشتباه گرفته‌اید (چرا واقعا؟). اصلاً چه بسا باعث شود موقع نوشتن حاشیه این جلسه در وصف آن استاد احیاناً از هر عبارت باشکوهی که در پستوی ذهن اندوخته‌ای استفاده کنی و به روی خودت هم نیاوری که این کتاب‌ها لااقل یک بار دیگر در حاشیه مراسمی در حوزه هنری رونمایی شده بود و حتی بگذری از این که یکی از کتاب‌ها را یک سالی هست که در کتابخانه شخصی‌ات داری. البته انصافاً هم بدون این رودربایستی ناخواسته، مراسم این بار با دعوت اساتید فن و حضور دوربین خبرگزاری‌ها و خصوصاً پذیرایی انتهایی خیلی شبیه‌تر بود به رونمایی و بیشتر درخور این آثار فاخر و شئونات شاعر و آن اساتید حاضر بود. الغرض این هفته در طبقه فوقانی فروشگاه مرکزی «شهرکتاب» مراسم رونمایی از سه کتاب شعر طنز «ابوالچپ»، «الا دختر» و «خاک عالم» که علیرغم نامشان، همچنان که عرض شد بسیار فاخر و این‌هاست به خیر و خوشی برگزار شد. این خیر و خوشی با حضور و سخنرانی اساتیدی چون اسماعیل امینی، هادی مقدم‌دوست، جلال سمیعی و مرتضی کاردر و با اجرای رضا ساکی و صدالبته با حضورخود میزبان یعنی جناب امید مهدی‌نژاد به کمال رسید. اساتید بالاتفاق اشارات مشابهی داشتند به توانایی طنزپردازی ذاتی میزبان و دلایل قانع‌کننده‌ای آوردند برای اقناع حاضرین جهت ابتیاع آثار ایشان. اشاره اساتید به جز محتوای آثار به عناوین طنازانه اشعار بود و همچنین پاورقی‌های رندانه شعرها که خود باب جدیدی در تلفیق نثر و شعر است. این بین بحث مبسوطی هم در چیستی طنز گل‌آقایی و قوت و ضعف آن شکل گرفت که خودش یک دوره فشرده آموزش طنز مطبوعاتی بود. چند دوبیتی از کتاب الادختر هم خوانده شد که یکی را تیمناً اینجا می آوریم:
الا دختر که چشمونت درشته
ز هجرونت مرا باری به پشته
ریاضت‌کش خریده باغ بادوم
مرا کیفیت چشم تو کشته
 در نهایت اما خواندن چند غزل توسط خود شاعر بود که ما را فریفته خرید این آثار و اخذ امضا در انتهای مراسم کرد و آنجا بود که با آن سوال به خصوص مواجه شدیم که فلان تویی؟ و دیدیم که بله خوب است حاشیه‌ای در وصف حضور خودمان در این مراسم بنویسیم و بدان‌وسیله مراتب اعتراض خویش را به این مهم بیان کنیم که با این همه شهرت و معروفیت چرا از حضور جنابمان دعوت ویژه برای سخنرانی به عمل نیامده بود و یا لااقل برایمان تخفیفی در تهیه کتاب‌ها لحاظ نشده بود یا... که شکر خدا خیلی زود دانستیم جنبه معروف شدن نداریم. خودمانیم همان بهتر که اشتباه گرفته بودند.

جستجو
آرشیو تاریخی