90 درصد تخفیف برای شنیدن بهترین کتاب با بهترین صدای قرن!

ماجرای کتاب‌خوانان و پیام‌های اپلیکیشن‌های کتاب‌خوان

زهرا بزرگ زاده
روانشناس کودک

تخفیف آخر هفته را از دست نده. آخر هفته شده، روزهای تعطیلت را با کتاب بگذران! خفن‌ترین و بهترین و جذاب‌ترین سریال کتاب صوتی همین الان منتشر شد! هنوز هیچ کتابی نخوندی؟! 95 درصد تخفیف برای تمدید اشتراک! اگر کتاب نخونی با دمپایی ابری...! کتاب بخون!
 این‌ها حرف‌های اغراق‌ شده‌ اپلیکیشن‌های کتاب‌خوان با ماست. پیام‌هایی که روزی حداقل یک بار سراغ صفحه‌ گوشی ما می‌آید. داستان ما واپلیکیشن‌های کتاب‌خوان، داستانی طولانی و‌ پرفراز و نشیب است. گاهی عاشقشان می‌شویم و گاهی از آن‌ها بیزاریم، اما چند وقتی است که پیام‌های بی‌وقفه‌ برخی از این برنامه‌ها احساسمان را نسبت به کتاب و کتاب‌خوانی دگرگون می‌کند‌. پیش از این پیام‌های این برنامه‌ها یاد آوری بود برای آنکه اگر جایی معطل نشسته‌ایم یا می‌توانیم هدفون در گوشمان بگذاریم، از وقتی که برایش برنامه‌ای نداشتیم، برای کتاب خواندن استفاده کنیم. یا آن کتاب نصفه خوانده شده هنوز منتظر ماست. هر چند همگی کتابخوانان می‌دانستند، کتاب‌خوانی ما مساوی است با رونق بازار کسب و کار این برنامه‌ها و پیام‌های در واقع خوش‌بینانه که دو هدف را دنبال می‌کنند: تبلیغات و ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی. اما چند وقتی است که پرده از روی نیت‌های خیر پیام‌ها افتاده و روز به روز سبک تبلیغاتی این برنامه‌ها بیشتر به سمت تبلیغات دیگر فروشگاه‌ها نزدیک می‌شود. هجوم بیش از پیش سلبریتی­‌ها به دنیای کتاب با هجوم پیام‌­های انتشار فلان کتاب معروف با صدای فلان بازیگر به گوشی ما همراه است. تیر آخر دیگر ورود جمعه­ سیاه به بازار کتاب بود. از این سیاست­‌های کلی تبلیغات که بگذریم باید بگویم برنامه­‌های کتاب­خوان گاهی لحن و ادبیات درستی را هم برای تبلیغ استفاده نمی­‌کنند و مخاطب از پیام­‌های ظاهر شده روی صفحه­ گوشی‌­اش جا می­‌خورد!
نکته­‌ای که تبلیغ کتاب و کتاب­‌خوانی را از تبلیغ دیگر محصولات جدا می‌­کند این است که ایجاد نیاز برای مخاطب کتاب باید کمی هوشمندانه‌­تر باشد. مخاطب کتاب عمدتاً تصمیم خود را حداقل در مورد حیطه کلی مطالعه گرفته است. معمولاً می­‌داند نسخه چاپی را بیشتر دوست دارد یا الکترونیک و معمولاً اگر کمی حرفه‌­ای باشد دم به تله فروشنده نامتخصص نمی‌­دهد. از این رو به نظر می­‌رسد تبلیغ کتاب باید مسیر مجزایی را نسبت به تبلیغ سایر محصولات پیش بگیرد. در این راستا به عنوان مخاطب این برنامه­‌ها می‌­توانم چند نصیحت دوستانه بگویم: 1. تعداد پیام‌­ها را کم کنید! کتاب­‌خوان­‌های حرفه‌­ای و نیمه حرفه‌­ای خودشان به سراغ برنامه می‌­آیند و لازم نیست مدام به آن­ها یادآوری کنید. 2. پیام­‌ها را با ذائقه­ مخاطبانتان همراه کنید. برای مثال اگر مخاطبی علاقه‌­مند به نشر یا حیطه­ خاصی است، تازه­‌های همان نشر و حیطه را به او معرفی کنید یا اگر تا به حال مدام مشتاق صدای بازیگران به عنوان خواننده کتاب صوتی بوده، او را مورد هدف تبلیغات این کتاب­‌ها قرار دهید، نه همه را. 3. کمی برای کتاب­‌هایی که خریده‌­اید و نخوانده­‌اید دل بسوزانید و هر ازگاهی میان پیام­‌های تبلیغاتی­تان در مورد خرید یک کتاب دیگر مثل یک ناصح واقعی، به ما یادآوری کنید کتابی را که خریده‌­ا‌یم بخوانیم یا گوش کنیم. همین و تمام!
سوتیتر: پیش از این پیام‌های این برنامه‌ها یاد آوری بود برای آنکه اگر جایی معطل نشسته‌ایم یا می‌توانیم هدفون در گوشمان بگذاریم، از وقتی که برایش برنامه‌ای نداشتیم، برای کتاب خواندن استفاده کنیم. یا آن کتاب نصفه خوانده شده هنوز منتظر ماست. هر چند همگی کتاب‌خوانان می‌دانستند، کتاب‌خوانی ما مساوی‌است با رونق بازار کسب و کار این برنامه‌ها و پیام‌های در واقع خوش‌بینانه که دو هدف را دنبال می‌کنند: تبلیغات و ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی.