نگاهی به چالشهای خانه سینما و دولت در مدیریت جدید
خانه سینما و ر اهی که در پیش رو دا رد ...
23 آبان سال 1402 را میتوان در تقویم هنری ایران، روز آشتی میان اهالی خانه سینما با سازمانهای بالادستی بنامیم؛ روزی که بیبیسی آن را روز اتصال خانه سینما با حکومت نامگذاری کرده است. روزی که محمد خزاعی به پیشنهاد اهالی خانه سینما، در یک جلسه دوستانه، پای درد دل آنها نشست. روزی که بعد از استعفای مرضیه برومند، از میان گوی نامزدهای ریاست هیأت مدیره، نام علی دهکردی، مرد بیحاشیه عرصه سینما خارج میشود تا خانه سینما، ارادت خود را به دولت، به بهترین نحو ابراز کرده باشد.
هانیه شجاعی زند
نویسنده
مسیر عقبنشینی خانه سینما، از مواضع تند و پرحاشیه بیانیههای سیاسی یک سال اخیر، نشان میدهد که علی دهکردی رئیس جدید خانه سینما، نسبت به دو رئیس پیشین یا رؤسای قبلتر، شرایط کاری بهتری را پیش رو دارد. شرایط بهتر از این نظر که به دلایل نامعلومی که در خانه سینما جریان دارد، مرضیه برومند سیزدهمین نفری بود که مدیرعاملی خانه سینما به او پیشنهاد شد؛ یعنی قبل از برومند، 12 نفر دیگر بودند که این سمت را نپذیرفتند؛ اما در نهایت، مرضیه برومند این مسئولیت را پذیرفت. پذیرش مسئولیتی که تنها 8 ماه دوام داشت. با کنار رفتن برومند حالا علی دهکردی است که چهاردهمین مدیرعامل خانه سینما شد.
آنچه در مورد این بازیگر عیان است، عدم گرایشهای سیاسی اوست؛ سیاسی نبودن و پرهیز از شخصیت نمایشی و شومن، از او شخصیت عمیقی ساخته است که در همان بدو ورودش، آشتی خانه سینما و سازمان سینمایی را مقدمهچینی کرده است. او اکنون بهعنوان اولین بازیگر، سکان مدیریت خانه خیابان سمنان را به دست گرفته است. دهکردی سالهاست در این نهاد و در صنف بازیگران فعالیت دارد و مورد وثوق صنوف مختلف است. اما سؤال اینجاست که بیحاشیه بودن یا نداشتن گرایشهای سیاسی و حتی برقراری صلح میان اهالی خانه سینما و دولت، میتواند این نهاد غیردولتی و صنفی را از موانع و چالشهای پیشرویاش عبور دهد.
موانعی که سبب شده برخی برای این نهاد صنفی، چشمانداز مبهمی را قائل شوند؛ چشماندازی که شاید با تغییر رئیس خانه سینما هم تغییری نکند. موضوعی که برخی از اعضا این صنف، از زوایای مختلف، آن را مورد نقد و بررسی قرار دادهاند.
وابستگیهای مالی خانه سینما، مانع اصلی انسجام ساختاری
بهرام بدخشانی، رئیس صنف تهیهکنندگان، در توصیف چالشهای حاکم بر عملکرد خانه سینما گفت: خانه سینما از بدو تولدش تا امروز، همواره تحت تأثیر دولتهای مختلف، برخوردهای متفاوتی را شاهد بوده است. از بسته شدن در خانه سینما در دولتهای قبل، تا شرایطی که امروز بر خانه سینما حاکم شده است؛ بنابراین هر زمان که دولت در اداره خانه سینما ورود پیدا کرده، نتیجه معکوس حاصل شده و امروز، خانه سینما در حال رایزنی است تا از فشارهای بیرونی و بیارتباط با اساسنامه این نهاد غیردولتی خارج شود. وی در ادامه افزود: سازمان سینمایی تلاش دارد تا صنوف را تحت عنوان مؤسسه فرهنگی به وزارت ارشاد بازگرداند و از پوشش وزارت کار خارج کند. وی در پاسخ به این سؤال که این تصمیم چقدر میتواند درست باشد، گفت: به هیچوجه با این امر موافق نیستم؛ تا زمانی که نظارت دولتی بر خانه سینما حاکم باشد، این نهاد غیردولتی نمیتواند کارایی درستی داشته باشد. احمد سماکباشی، رئیس هیأت مدیره انجمن صدای سینما، برخلاف بدخشانی معتقد است که میتوان با تمهیداتی خانه سینما را به خودکفایی رساند. سماکباشی در این خصوص گفت: خانه سینما باید برای خود ساختاری همانند نظاممهندسی یا سایر صنوف تعریف کند و در مجلس برای خود ردیف بودجه مستقلی داشته باشد نه اینکه زیرپوشش وزارت ارشاد باشد. وی در ادامه افزود: وابستگی خانه سینما به دولت سبب میشود گروهی خود را متولی خانه سینما بدانند و در این نهاد غیردولتی، سلیقه شخصی را اعمال کنند. بنابراین لازم است تا نظام سینمایی یا نظام هنری، تقدیم قانونگذار شود تا علاوه بر رفع ایرادات اساسنامه، برایش ردیف بودجهای مستقل تدوین شود.
شخصیت دوگانه خانه سینما آن را متزلزل کرده است!
علی ژکان، عضو صنوف تهیهکنندگان در ارتباط با مشکلات ساختاری خانه سینما گفت: خانه سینما بهدلیل وابستگی به دولت، مدام برای تأمین منابع مالی خود به دولت نیازمند است و رابطه میان دولت و خانه سینما، یک رابطه رئیس و مرئوسی است. در این نظام، تصمیمگیری اصناف وابسته به خانه سینما را برای حل مشکلات بیمه به وزارت کار ارجاع دادهاند، در نتیجه، اصناف کارگری و کارفرمایی شکل گرفته است که در این چرخه، برای اهالی سینما عایدی ندارد؛ چراکه هنرمندان به لحاظ شغلی، ربطی به وزارت کار ندارند و این ارجاع، سبب شد تا اعضای خانه سینما، شرایط یک بام و دو هوا پیدا کنند؛ یعنی از نظر حرفهای، کارشان وابسته به وزارت ارشاد باشد و از طرف دیگر، برخی دیگر از مسائلشان در وزارت کار تعریف شود. وی در ارتباط با تبعات ناشی از دوگانگی شخصیت برای خانه سینما گفت: این حالت دوپارگی، یک شخصیت دوگانهای را برای خانه سینما ایجاد کرده است. همین شخصیت دوگانه، خانه سینما را تضعیف کرده و زمینهساز تناقضات درونی در خانه سینما شده است. این سرگردانی خانه سینما سبب میشود این نهاد، هرگز به ساختار منسجم، دست پیدا نکند.
بدخشانی در ارتباط با ضرورت اصلاحات در خانه سینما گفت: اساسنامه خانه سینما، در طول عمر خود، اصلاحاتی را شامل شده و امروز، خانه سینما، بهدنبال نگارش یک اساسنامه جدید است که مقدمات نگارش آن فراهم شده است.
وی با اشاره به چالش اصلی امروز خانه سینما گفت: گروهی در خارج از بدنه خانه سینما، تلاش میکنند تا متولی اصلی این نهاد باشند، از طرف دیگر، گروهی هستند که در مقابل این دسته ایستادهاند و آنها را برنمیتابند.
خانه سینما عملاً دیگر کارایی ندارد
سماکباشی با نگاهی دیگر به چالشهای امروز خانه سینما گفت: صحبت درباره خانه سینما، بیهزینه نیست؛ اما باید پذیرفت که در عمل، خانه سینما، دیگر کارایی خاصی نمیتواند داشته باشد، مگر اینکه به خودکفایی برسد. این خودکفایی، زمانی حاصل میشود که از مسیر درست قانونگذاران ایجاد شود؛ در این صورت میتوان اختلافات درون نهادی و اعمال سلیقههای شخصی را در خانه سینما، به کمترین حد خود رساند.
بدخشانی در پاسخ به این سؤال که منفعتطلبیهای فردی، چقدر در چالشهای امروز خانه سینما، مؤثر است گفت: من از پیشینه این نهاد، اطلاع دقیقی ندارم و نمیتوانم اظهارنظری در این ارتباط داشته باشم اما بهصورت طبیعی، حضور چند صنف در کنار هم، اختلاف سلیقه و اختلافنظرها را بهدنبال دارد و نمیتوان منکر آن بود. هر چند که این اختلافات عمیق نیست اما در عین حال گروهی از اعضا، تشکلهای قدیمی وابسته به خانه سینما هستند که بهدنبال سنگاندازی بر سر راه این نهاد قرار گرفتهاند.
اختلافات و تعارضات درونی خانه سینما از کجاست؟
سماکباشی در این خصوص اضافه کرد: تا امروز کسی تلاش نکرده است تا چالشهای خانه سینما را مرتفع کند و این نهاد غیردولتی را به خودکفایی برساند بلکه خیلی وقت است خانه سینما، برای عدهای به مکانی برای گرفتن رانت تبدیل شده است و کمکهای مالی دولت هم در شرایط گرانی کنونی بسیار جزئی و کم اثر است؛ اما حتی در این شرایط، وجود خانه سینما، بهعنوان مکان یا سندیکایی که هنرمندان را تحت پوشش قرار میدهد و حمایت میکند، میتواند همچنان اثرگذاری داشته باشد و وجودش ضروری است.
علی ژکان در ارتباط با اختلافات و تعارضات درونی خانه سینما گفت: خانه سینما علاوه بر اینکه به لحاظ فرهنگی و سیاسی یک اتحادیه رسمی و قانونی نیست، بلکه حتی بهعنوان یک سازمان و تشکل هم مشکل صنفی دارد و هنوز نتوانسته تشکلهای خود را به اتحاد برساند و میان صنوف اختلافات و کشمکش وجود دارد. وی در ادامه افزود: اتحادیه تهیهکنندگان، بهعنوان تشکل مادر، نتوانسته اختلافات درونی خود را حل کند. این قدرتطلبی حاکم میان تهیهکنندگان سبب شده تا هر کس بهدنبال منافع فردی خود باشد و هنوز گفتوگویی که منجر به وحدت میان آنها شکل بگیرد به وجود نیامده و همین اختلافات سبب میشود مسیر اداره سینما به سمت اختلاف بینداز و حکومت کن پیش برود.
این کارگردان تصریح کرد: وقتی تشکل مادر، دچار نابسامانی باشد، سایر تشکلها را هم تحت تأثیر قرار میدهد و این کشمکشها به ضرر سینمای ایران است و امروز تشکلهای مادر با تناقض روبهرو هستند.
روابط محفلی بلای جان تشکلهای سینمایی
وی در خصوص مشکلات موجود در اساسنامه خانه سینما گفت: بهدلیل قوانینی که در اساسنامه وجود دارد، نمیتوان تشکلها را بهصورت واحد پذیرفت که همین سبب شده تا رابطه سالمی میان تشکلها و خانه سینما وجود نداشته باشد و خود تشکلها هم متکی به سیاست خاصی نیستند. هر کس به شکل محفلی، یارگیری میکند و تشکل را به وجود میآورد. ژکان در ادامه گفت: سالها پیش، فراکسیونی به نام اتحادیه تهیهکنندگان تشکیل شد که نتوانستند به یک منافع مشترک برسند و نتیجه آن شد که مدتی پیش، جامعه صنفی، از اتحادیه تهیهکنندگان جدا شد که همین تنشهای درونی در خانه سینما به ضرر خود سینما نیز خواهد بود.
بدخشانی در ارتباط با ظرفیت خانه سینما، بهعنوان ابزاری برای سوءاستفاده برخی از افراد گفت: خانه سینما، بهدلیل ظرفیت تبلیغاتی و محبوبیتی که در میان مردم دارد، میتواند انتظارات زیادی را، چه به لحاظ انتخاباتی و سیاسی تأمین کند و بهدلیل همین ظرفیتهایی که پیرامون خانه سینما شکل گرفته است، گروههای مختلف تلاش میکنند تا این نهاد را به نفع خودشان مصادره کنند و متولی آن باشند.
سینما در محاصره بازیها و
ملاحظات سیاسی
وی راه برونرفت از این چالش را، استقلال مالی خانه سینما بیان کرد و گفت: تا زمانی که هر تشکلی مشابه خانه سینما، در کشور به لحاظ مالی مستقل نشود، تحت تأثیر بازیهای سیاسی و غیره، مدام به چالش کشیده میشود. ژکان به ملاحظات سیاسی موجود در رابطه دولت و خانه سینما اشاره کرد و افزود: وابستگی اقتصادی میان دولت و خانه سینما، سبب شده تا رابطه سالمی میان دولت و سینما شکل نگیرد و متأسفانه ملاحظات سیاسی و شکلگیری انتظارات خاص در دولتهای مختلف، این رابطه را دچار تغییر و تحول کرده است و ثباتی وجود ندارد. همین ملاحظات سیاسی، اغلب سبب شده تا همکاری میان دولت و خانه سینما، بهصورت تقابلی باشد تا تعاملی که این امر سبب میشود تا رابطه سازنده میان آنها شکل نگیرد و این به ضرر هر دو طرف است و خانه سینما را به سمت ضعف و تزلزل میکشاند.