مروری بر انیمیشن بچه زرنگ، بهترین انیمیشن چهلویکمین جشنواره فیلم فجر
طنز تربیتی بچه زرنگ
ابراهیم کاظمی مقدم
نویسنده و طنزپرداز
امروزه مقالات علمی زیادی بر لزوم استفاده از طنز در تربیت و حتی آموزش و پرورش تأکید میکنند. البته برای دانستن این نکته لزومی به مطالعهی این مقالات نیست و کافی است به تأثیر پویانماییهای مناسب سنین پایین بر روی کودکان دقت کرد. هالیوود سالها پیش شروع به استفاده از طنز در انیمیشنهای خود کرد که نمونههای محسوس آن برای سنین ما تام و جری و میگمیگ و ... است. امروزه هم که با کمک همین انیمیشنها، به صورت کامل کودکان جهان را در قبضه خود گرفته است.
استفاده از طنز در تربیت قرنهاست در ایران اسلامی در کتابهای عبید و گلستان سعدی و مثنوی معنوی و ... استفاده میشد و مکتبخانهها از آن استفاه میکردند. این روزها اما جای خالی تولیدات بومی طنزی که مطابق با ذائقه نسل جدید باشد، کاملاً محسوس است. البته کار برای کودکان منحصر در پویانمایی نیست، اما قطعاً یکی از تأثیرگذارترین آنها است. علاوه بر این نسل جدید انس زیادی با داستان و شعر مکتوب و یا حتی صوتی ندارند. ضمن این که آثار مکتوب با توجه به آموختن سواد در هفت سالگی، بسیار دیر وارد عرصهی تربیت کودکان میشوند. در صورتی که پویانمایی از سنین بسیار پایین این کار را انجام میدهد.
گروه «هنر پویا» با ساخت پویانماییهای «شاهزاده روم»، «فیلشاه» و اینبار با اکران پویانمایی «بچه زرنگ» نشان داد به این اصل اساسی و مهم دقت و توجه کامل دارد و به خوبی از پس استفاده از طنز در تربیت برآمده است. صحنههای تقابل کودک بازیگوش و سربازان در شاهزاده روم و تقابل بهتر موش و فیل و فیل و فیلبان در فیلشاه به حدی زیبا بودند که بعضا مخاطب بزرگسال را نیز همراه میکردند. ضمناً این گروه همواره نشان داده در تلاش است فرهنگ و ارزشهای بومی ایران اسلامی را برای کودکان بازگو نماید و صرفاً یک پویانمایی برای سرگرمی کودکان نیست.
داستان بچه زرنگ داستان کودکیست که تحت تأثیر همین پویانماییهای خارجی، قهرمانی و پیروزی را در راه و روش خیالی و لباس و ابزارهای خاص میبیند. این کودک که محسن نام دارد طی خط داستانی و با آشنا شدن با موجوداتی مثل ببر منقرض شدهی مازندران و قلب جنگل به جایی میرسد که در سیر تربیتی او لازم بوده است. نکتهی مهم همین است که این سیر تربیتی با استفاده از طنز موقعیتی و صحنههای خندهدار، کودک را به تماشای ادامه داستان وا میدارد.
حضور ببر مازندران با صداپیشگی هومن حاجعبداللهی توانست صحنههای خندهدار و زیبایی را خلق کند. ابهت ببر و تضادِ به وجود آمده از قرار گرفتن او در شهر و لحظاتی که این ابهت را از بین میبرد یک دوگانگی خندهدار را برای مخاطب ایجاد کرد که طنز زیبایی را به تصویر کشیده بود. اگرچه صدا نتوانست به خوبی روی شخصیت ببر منقرض شده بنشیند و این مشکل در انیمشن فیلشاه هم برای نگهبان فیلها به چشم میخورد، اما طنز تصاویر و دیالوگها این مشکل را به خوبی پوشش داده بود.
نکتهای که این اثر را متمایز از آثاری همچون محله گل و بلبل و بالشها و خیلی از آثار دیگر کرده، زبان طنز قابل فهم برای کودکان است. دغدغههای فکری نویسنده همواره در آثارش نمایان است و سختی کار نوشتن طنز برای کودکان همینجاست. نویسندهی کودک باید مراقب باشد این دغدغهها اثر را به سمت یک طنز بزرگسال که با زبان کودکانه نوشته شده، نبرد. مشکلی که در آثار اخیر عموپورنگ و حتی برخی برنامههای شبکه پویا مثل پویانمایی بچرخ تا بچرخیم به شدت به چشم میخورد.
ویژگی مثبت دیگر بچه زرنگ دغدغهمند بودن سازندگان آن است. سازندگانی که فقط قرار نیست یک اثر نمایشی خوب را تحویل نسل جدید بدهند. بلکه میخواهند اندیشه و فرهنگ تمدنی ایرانی-اسلامی خود را به با این زبان به نسل بعد منتقل کنند. همین اصل باعث شده بچه زرنگ، همپای رقبای هالیوودی پر از نمادگرایی باشد. با این تفاوت که نمادگرایی در راستای مثبت آن استفاده شده است.