نقیضه ضرب المثل (1)

خر برفت و خر برفت و خر برفت

فروغ زال
نویسنده و طنزپرداز

جوانی عذب و معذب از دار دنیا یک خر داشت و آرزویی برای کسب همسر. فک و فامیل و آشنایانش در هر مجلس و میهمانی که او را می‌دیدند، سؤال می‌کردند چرا جفتی نمی‌گزیند؟ هنوز تی‌شرت‌های «به خودم مربوط است» به بازار نیامده بود و جوان مجبوری می‌نشست و برای یک‌یکشان توضیح می‌داد: «پول ندارم». آن‌ها هم هر بار بعد از توضیحات جوان، می‌گفتند: «کاریت نباشد، ما پشتت هستیم» و جوان هم هر بار تعارف می‌کرد و می‌گفت: «حالا نه و ...». یک‌بار جوان نگفت «حالا نه و...». گفت: « باشه پس». فک و فامیل نیز گفتند: «تو برو سلمونی بقیه‌اش با ما کاریت نباشه». جوان رفت سلمونی و با خیال راحت به بلک ماسک و فیشیال صورت تن داد. وقتی برگشت دید جشن و سور مفصلی برایش گرفته‌اند. باغ تالاری عظیم را آذین بسته‌اند و میز پذیرایی و شام مفصلی چیده‌اند. با اینکه خودش در سلمونی بود اما کلیپ عروسی‌اش را ساخته و روی پرده به نمایش گذاشته بودند. روی میزها دسر و نوشیدنی و ده غذای مختلف دیده می‌شد و فامیل خوش و خرم ران مرغ روی ژله سر می‌دادند توی گلو و سیخ کبابی را لای ژامبون پوشَن کرده و می‌لمباندند. گروه موسیقی زنده روی استیج بود و تیم آتش‌بازی در تکاپو.
جوان تازه داماد با خودش گفت: «حقا که چه فک و فامیل عزیزی دارم». همین‌که وارد شد، منتظر بود دستش را در دست عروس بگذارند که یک‌دفعه جمع شاد و رقصان فامیل دوره‌اش کردند و همگی باهم خواندند: خر برفت و خر برفت و خر برفت. داماد هم که شاد و سرمست بود همراه با آن‌ها زد و رقصید و خواند: خر برفت و خر برفت و خر برفت. تا خاموشی ستارگان این فضای لهو و لعب ادامه داشت.
وقتی همه به خانه‌شان رفتند داماد خواست تا عروس را سوار بر خر کند و به خانه ببرد، دید خری در کار نیست. حیران و پرسان دنبال خرش گشت. پیری او را دید و گفت: «مگر تو دیشب تا صبح نمی‌خواندی خر برفت و خر برفت و خر برفت؟ خب خرت را فروختند و برایت عروسی گرفتند دیگر». داماد با چشمانی گرد گفت: «با فروش یک خر چنین مراسم مجللی؟» پیر گفت: «خرت موتور tu5 داشت. البته وام‌هایی هم برای تسهیل در ازدواج شما گرفتند که دفترچه قسطش در پاکت هدیه بهتان داده‌شده». داماد که فکر می‌کرد همه بدبختی‌های مجردی‌اش تمام‌شده و بعد از آن زندگی راحتی دارد، اما تازه باید قسط خیار و سیب و ژله‌ای که در معده مهمانان است را بدهد گفت: «باشه ولی این ضرب‌المثل بیشتر به شادی بعد از امضای برجام می‌خورد نه توصیه به ازدواج ساده».

ویژه نامه ایران طنز۸۳۲۹
 - شماره  - ۲۴ آبان ۱۴۰۲