نگاهی به نشریات طنز و فکاهی سال اول پیروزی انقلاب اسلامی(2)
توده طنز یا طنز توده؟
بهزاد توفیقفر
پژوهشگر
گفتیم که با تصویب لایحه قانون مطبوعات در دولت موقت مهدی بازرگان و ابلاغ آن، تا پایان شهریور همان سال(1358) بیش از چهل نشریه و جریده در سراسر کشور به درخواست وزارت ارشاد ملی ناصر میناچی، توقیف شد. حتماً میتوانید حدس بزنید که جراید انتقادی(طنز) سهم قابل توجهی در این گروه داشتهاند. تعدادی از نشریات و جراید انتقادی که دوست داشتند نظر وزیر ارشادملی دولت موقت بازرگان را جلب کنند، تصمیم گرفتند نظر دولت موقت بازرگان را جلب کنند و برای دریافت سهمیه کاغذ هم که شده کمی معتدلتر(با تعریف نهضت آزادی) حرکت کنند و انتقاد کمتری در انتقادهایشان داشته باشند. از جمله این جراید میتوان به رفتگر، ناقوس و یاقوت اشاره کرد. این جراید با اتخاذ این سیاست توانستند بیش از سایر جراید انتقادی و تا یک سال بعد(1359) دوام بیاورند. جالب است بدانید همزمان، علی اردلان و ابوالحسن بنیصدر(رئیسجمهور بعدی) وزرای اقتصاد و دارایی دولت موقت نیز با همراهی کامل با بازرگان و میناچی، بر خرید و توزیع «کاملاً عادلانه» سهمیه کاغذ و جوهر و... نظارت میکردند.
در اینجا باید گفت دوعامل سبب شده بود تا اصحاب جراید یا حتی گروههای سیاسی و فرهنگی، قالب «انتقادی» را انتخاب کنند و در این قالب دست به انتشار جریده بزنند. تا جایی که به اذعان اغلب صاحبنظران، اکثریت قریب به اتفاق این نشریات، از کاریکاتورهای بیکیفیت یا حتی نقاشی و طراحی به جای کاریکاتور حرفهای استفاده میکردند و مطالب آنها نیز بیشتر از آن که طنز باشد، تمسخر، هجو و هزل بود و در بسیاری موارد حتی به شعارهای تند ضد رقیب تبدیل میشد. در عین حال فعالیت همراه با حسننیت برخی همکاران نشریات طنز پیش از انقلاب در جراید تازه تولدیافته را نمیتوان نادیده گرفت.
عامل اول و مهمتر، هدف واحد انقلاب مردم ایران بود. مردم ایران که سالها زیر شلاق دیکتاتوری پهلوی به جان آمده و هرروز بدتر از دیروز، حقوق و احترام انسانی کمتری میدیدند؛ آرمان خود را در کلام و راهی که امامخمینی(ره) روشن میکرد یافتند و با اجتماع یکپارچه بر همین آرمان واحد، توانستند به پیروزی برسند. بدیهی است که اولین و مهمترین و شاید تنها خواسته این مردم، استقرار حکومت و نظامی بود که کرامت انسانی و شخصیت الهی را به مردم ایران بازگرداند. همین آرمان و خواسته اصلی مردم موجب میگردید جرایدی که اهداف دیگری را دنبال میکردند از اقبال عموم مردم برخوردار نباشند و برای جذب مخاطب مجبور باشند تا نوک پیکان نقد و طنز را به سوی دولت و مسئولان بگیرند تا خود را ولو به ظاهر، همسو با خواست و آرمان مردم ایران نشان دهند. برای مثال می توان از گروههای کمونیستی – تودهای نام برد که هرچه درباره شرایط بد زندگی و معیشت طبقات مختلف کارگر (که حاصل سالها ستمشاهی پهلوی بود) قلمفرسایی میکردند، کمتر مورد توجه مردم واقع میشدند و آنجا که دولت و مسئولان را نقد مینمودند، بیشتر موفق به جذب مخاطب میشدند حتی اگر نقدشان به شعارهای تند سوسیالیستی – کمونیستی تنه میزد.
عامل دوم، انتخاب قالب انتقادی(طنز) در یک سال ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی در ایران که کمتر از عامل اول اهمیت داشت، سابقه اقبال توده مردم به جراید انتقادی – فکاهی پیش از انقلاب بود. ارباب جراید و گروههای سیاسی متکثر و مختلفی که در روزهای پایانی بهمن 1357 دست به انتشار شبنامه، روزنامه، ویژه نامه، بولتن و غیره میزدند نقطه اقبال نسبی مردم به مطبوعات را در فکاهه یافته بودند که با توجه به عامل اول، این فکاهه باید فضای سیاسی و خواست عمومی مردم ایران را نیز در نظر میداشت. جراید فکاهی – انتقادی پیش از انقلاب، با زخم عمیق سانسور پهلوی و از زیر شمشیر دامکلوس ساواک بیرون میآمدند و کم رنگترین و یواشترین انتقادها را آن هم اغلب در حوزههای روزمره مانند آسفالت خیابان، قیمت تخممرغ و مصائب «دو زنه بودن» ارائه میکردند و قریب به اتفاق آنها اختیاراً یا اجباراً مجیزگوی دیکتاتوری و ظلم پهلوی بودند با این حال نسبت به مطبوعات جدی، مشتری و مخاطب بیشتری داشتند و علاوه بر آن به دلیل بیسوادی مردم، انتشار محتوای فکاهی(طنز) به صورت دهان به دهان انجام میگرفت که نقطه قوت قابل توجهی برای یک رسانه در آن دوره محسوب میشد. همین، موجب میشد تا «انتشار جریده انتقادی» به عنوان یک رسانه مهم، مؤثر و پرمخاطب انتخاب شود. لازم به یادآوری نیست که دو رسانه موجود آن دوره کشور یعنی منبر و تلویزیون، یکی کاملاً در دست نیروهای انقلابی و اسلامی بود که قطعاً محتوای مورد نظر گروههای سهمخواه و غیرانقلابی را پوشش نمیداد و دیگری به دلیل وضعیت اقتصادی اسفبار مردم و برنامههای مبتذل و ضدخانواده، فراگیری لازم را برای پوشش حداکثری مخاطب مسلمان ایرانی نداشت.
در این میان، برخی نیز با هدف استفاده از فضای خالی پیش آمده، تلاش داشتند تا با چاپلوسی برای دولت موقت بازرگان و کوبیدن سایر نشریات و گروهها با ظاهر طنز و فکاهه، کیسهی خود را پُر کنند و جای پایی برای آینده اقتصادی خود و فرزاندشان بیابند.