غ.ق. ت

فرشته پناهی
شاعر

گرچه میان موش وشان شیر می‌شوی
در معرکه علیل و زمینگیر می‌شوی

وقتی صفیر موشک از آن دور می‌رسد
آواره با شنیدن آژیر می‌شوی

از هول و استرس خل و چل وارمی‌دوی
یکباره رام با مدد تیر می‌شوی!

قمپز نکن در و نرو در معرض خطر!
چون سنگ توی سر شده،تحقیر می‌شوی

سوراخ می‌شود سپرت بس که روزو‌شب
 از زندگی به جان خودت سیرمی‌شوی

 هی قرص و مرص می‌خوری و در توهّمت
با خود به جای دشمن درگیر می‌شوی

 آمد خبرکه خواب جوان می‌کند، ولی
خواب از سرت پرید و فقط پیر می‌شوی!!

وقتش شده که محو شوی، دست و پا نزن!
با سطل آب شسته و تبخیر می‌شوی

جوری پکیده ای شده‌ای‌ غ.ق.ت! *
بیچاره کی رفو شده،تعمیر می‌شوی؟

*غیر قابل ترمیم

 

جستجو
آرشیو تاریخی