تاریخ کرموی جهان

کشتار زانوی زخمی/ آمریکا

فرزانه صنیعی
طنزپرداز

   سهراب سپهری می‌گوید "و بدانیم اگر کرم نبود، زندگی چیزی کم داشت." بعضی کشورها هستند که هرگز نگذاشته‌اند مردم جهان احساس کم‌ و کسری در زندگی داشته باشند. هر وقت احساس کرده‌اند یک گوشه‌ای از دنیا مردم دارند مثل آدم زندگیشان را می‌کنند فوراً خودشان را رسانده و یک کرمی ریخته‌اند. در این مطلب، قرار است به این کرم‌ها بپردازیم .
   سفیدپوستان با ورودشان به قاره آمریکا تاثیرات ژرفی روی بومیان سرخ‌پوست گذاشتند. مثلا باعث شدند بچه‌های سرخپوست سر ساعت ۹ شب مسواک بزنند و بخوابند، چون مادرشان می‌گفت هر کس زود نخوابد جرج واشنگتن می‌آید سراغش. اروپاییان از سرخپوستان کشاورزی و شکار و صید ماهی را یاد می‌گرفتند و در عوض به آن‌ها چیزهای مفیدتری را، مثل شیوه‌های فرار از گلوله‌ای که از فاصله نیم متری به جمجمه‌ات شلیک می‌شود، آموزش دادند. تصدیق می‌کنید که مورد اخیر در مقابل مسائل پیش‌پاافتاده‌ای که سرخپوستان به سفیدها یاد می‌دادند امر تخصصی و پیچیده‌ای بود‌. به خاطر همین سرخپوستان چندان در یادگیری آن استعداد نشان ندادند و میلیون‌ها نفر از آنها کشته شدند. البته شاید هم سر ساعت ۹ نخوابیده بودند. کسی نمی‌داند..
   یکی از مهم‌ترین رویارویی‌های سرخپوستان و سفیدها نبردی با سرخپوستان قبیله لاکوتا بود که در کنار رود زانوی زخمی رخ داد و به کشتار زانوی زخمی معروف شد‌. ماجرا از این قرار بود که آمریکایی‌های سفیدپوست علیرغم میل باطنی‌شان، مجبور شده بودند بودجه سالانه لاکوتاها را کاهش دهند و آن‌ها را به مناطقی از پیش تعیین شده بکوچانند1 . سرخپوستان در این مناطق حفاظت شده 2 دیگر نیازی نبود برای پرورش گاومیش و شکار و اینجور کارها زحمت بکشند، بلکه با عزت و احترام، راحت می‌نشستند تا دولت بهشان جیره ماهیانه‌ای آیا بدهد یا ندهد و هر وقت حوصله شان سر می‌رفت هم می‌توانستند با یک سری زمین‌خوار و معدنچی سفیدپوست که به همان یک وجب جا چشم طمع داشتند دست به یقه شوند. به نظر ما که شرایطشان واقعاً ایده‌آل بود. شما هم ادامه متن را بخوانید به حرف من می‌رسید.
   روز ۲۹ سپتامبر ۱۸۹۰ ارتش آمریکا سرخپوستان لاکوتا را در کنار رود زانوی زخمی محاصره کرد، به سرخپوستان فرمان تخلیه‌ی منطقه را داد و پشت‌بندش با چهار مسلسل آتش‌بار سنگین آنان را از چهار طرف به رگبار بست. دقیقا معلوم نیست سرخپوستان از زمان فرمان تخلیه تا زمان فرمان آتش چقدر فرصت داشتند ولی حالا خیلی هم مهم نیست، چون سربازان آمریکایی سرخپوستانی را که موفق به فرار شده بودند هم گیر آوردند و همه را کشتند. ظرف کمتر از یک ساعت، نبرد به پایان رسید و همه برگشتند به خانه‌هایشان3 .
   فرمانده نظامیان آمریکایی، سرهنگ فورثیت، بعدها به دلیل اشتباهاتی که در فرماندهی زیردستانش مرتکب شده بود، مقصر شناخته شد، اما مسبب قتل عام شناخته نشد و تبرئه شد. معلوم نیست حد نصاب قتل عام در آمریکا چقدر است که این کشتار را قتل عام به حساب نیاوردند، شاید به خاطر این که تعداد زیادی از کشته‌ها کودک بودند و دوتا یکی حساب می‌شدند، شاید هم دولت آمریکا دیده اگر قضیه را قتل عام حساب کنند آن وقت ناچارند به تک تک سربازان دخیل در قضیه نشان افتخار بدهند و بعدش هم لابد ترفیع درجه و اضافه حقوق و پاداش و ... بنابراین بی‌خیالش شدند و سر و ته ماجرا را با اعطای ۲۰ تا نشان افتخار هم آوردند.
   در این ماجرا بین ۱۵۰ تا ۳۰۰ سرخپوست کشته شدند که اجسادشان به دلیل یخبندان شدید تا چند روز روی زمین ماند. احتمالاً اشتباهی که سرهنگ فورثیت به آن متهم شد همین بوده که قبل از حمله اخبار هواشناسی را چک نکرده‌‌ بود. امروزه با پیشرفت علم ما می‌دانیم که قتل عام در هوای سرد برای بدن خیلی ضرر دارد و می‌تواند باعث سرماخوردگی شود.
   بعدها عده‌ای گفتند که ماجرای زانوی زخمی یک کشتار برنامه‌ریزی شده برای حذف سرخپوستان بود. مشخص است که این عده یک چیزی از برنامه‌ریزی شنیده‌اند. در واقع هیچ کشتار برنامه‌ریزی‌شده‌ای به برنامه‌ریزی‌شدگی مدارس سرخپوستان کانادا نمی‌رسد. در مطلب بعد برایتان تعریف می‌کنم.

 

ویژه نامه ایران طنز۸۳۲۳
 - شماره  - ۱۷ آبان ۱۴۰۲