راه و رسم گلابی‌گری

راهنمای گام به گام و عملی موفقیت سیاسی

محمدرضا شهبازی
طنزپرداز

چگونه به موفقیت سیاسی برسیم؟ خیلی‌ها زندگیشان را بر سر رسیدن به جواب همین سوال قمار کردند. فکر می‌کردند همانقدر که به نظر می‌رسد می‌توان به سادگی به جواب رسید و بعد حالش را برد حال آنکه اگر انقدر ساده بود و هرکسی می‌توانست زرتی به جواب سوال برسد که دیگر اصلا رسیدن به جوابش انقدر حال نمی‌داد (دو دقیقه حواستان ر ا جمع کنید تا حالی به حالی نشوید و حال‌ها با هم قاطی نشود تا توضیح بدهم.)
غرض اینکه اگر هوش و حواستان را بدهید به من، خیلی ساده بهتان می‌گویم که چطور به موفقیت سیاسی برسید و آنوقت می‌توانید هرچقدر دلتان خواست حالش را ببرید.
پدر
نقش پدر در موفقیت‌های سیاسی غیر قابل انکار است، پس الکی انکار نکنید! مثلا سوباسا در کارتن فوتبالیستها بخش زیادی از موفقیت خود را مدیون پدرش بود. بدین صورت که پدرش غالبا در سفر بود و نبود؛ و این نبودن اصلا چیز کمی نبود! (خیلی بود در بود شد، ببخشید).
یا مثلا پسر شجاع. اگرچه از ظاهر امر چنین برمی‌آید که این پسر شجاع بوده که در معروفیت و شهرت پدرش نقش داشته تا جایی که او را به نام پسرش می‌شناختند، اما واقعیت امر این است که وجود پدری دانا، فاضل و مورد اعتماد اقشار مختلف حیوانات جنگل، حتما در موفقیت پسر شجاع نقش داشته و او با تکیه بر چنین پدری می‌توانست همراه با خانم کوچولو بر شیپورچی و ایادی تبهکارش فائق آید. بالاخره خرسی که پیپ میکشد حتما کمتر از طوطی‌ای که سیگار میکشد یا تمساحی که روپایی می‌زند نیست.
 خلاصه اینکه  پدرها به روشهای مختلفی می‌توانند به موفقیت فرزندانشان کمک کنند. اما به هر حال در اصل موضوع تغییری حاصل نمی‌شود.
شاید بگویید چرا همه‌اش از دنیای انیمیشن‌ها و حیوانات مثال میزنی، که خب باید بگویم ظاهرا متوجه نیستید ما داریم درباره آقازاده‌ها و پدران بزرگوارشان صحبت میکنیم! در اینجور مواقع حتی صحبت از سوباسا و پسر شجاع هم می‌تواند عواقب خودش را داشته باشد.
اصلا بگذریم.
تمرین:
فهرستی از خصوصیات قابل اتکای پدرتان آماده کنید. حتی از کوچکترین و بی‌اهمیت‌ترین خصوصیات هم نگذرید. اگر صاحب بقالی محل با پدرتان سلام و علیک دارد، همین می‌تواند یک نقطه خوب برای شروع باشد. می‌دانید اگر فقط یک روز زودتر بفهمید پودر لباسشویی قرار است گران شود، چقدر میتوانید سود کنید؟
بنابراین فکر نکنید پدرانِ آقازده‌ها صرفا خودشان افراد خاصی بودند. چه بسا پدرهایی که می‌توانستند فرزندان آقازاده‌ای داشته باشند اما بخاطر بی‌توجهی فرزندانشان اسراف شده‌اند.
پدر زن
گیریم انتخاب پدر بعهده شما نبود، انتخاب پدرزن که بعهده خودتان است. چشمتان را باز کنید. شاید بگویی پس عشق چه میشود؟ ببینید! عشق واقعا چیز قابل احترامی است، ولی فقط قابل احترام است، همین! این حرفهای محترم اما مفت را بریزید دور! دوره عشق در یک نگاه و این خزعبلات گذشته است و اگر هم نگذشته باشد، الان دوره عاشق پدرزن شدن در یک نگاه است. قدیم میگفتند مادر را ببین، دختر را بگیر؛ اما الان دوره پدر را دیدن و دختر را گرفتن است. پدر اگر چیز دندان‌گیری بود، دختر را بگیرید ولو زشت و گنگ و لنگ و لوچ و یه‌وری و بدخلق و... باشد.
در این مسیر اگر آپشنهایی مثل تک دختر بودن، یا برادر نداشتن هم در میان بود که جفت شش آورده‌اید و اصلا نباید فرصت را از دست بدهید.

تمرین:
کاغذی بردارید و همه خصوصیاتی که باید در همسرتان باشد را بنویسید. این خصوصیات را اولویت بندی کنید. کدام خصوصیت هست که اگر نباشد، به هیچ وجه با آن فرد ازدواج نمیکنید؟ اینها را در ابتدا بنویسید. بعد بروید سراغ خصوصیتهایی که بودنشان امتیاز بالایی دارد اما ضروری نیست. و همینطور بر اساس اهمیت بنویسید و بیایید پایین.
وقتی تمام شد، کاغذ را مچاله کنید و بندازید دور!
حالا همین کار را برای پدرزنتان انجام دهید. تمام که شد، بزنید روی دیوار و روزی پنج بار آن را بخوانید!

جستجو
آرشیو تاریخی