بوسنی از زاویه‌ای دیگر

کشتار در قلب اروپا

طاهره راهی
خبرنگار


کلید بوسنی برای من متولد دهه شصت با یک فیلم روشن شد، فیلمی از ابراهیم حاتمی‌کیا با عنوان خاکستر سبز، ابتدای دهه هفتاد، زمانی که تنها کلاس سوم دبستان بودم؛ با آن فاطیمای زیبا که هنوز هم برایم فرشته‌ای دست‌نیافتنی است و آن چشم‌های سرشار از عشق، شوق و دلتنگی عزیز. بوسنی برای منِ دخترک هشت نه ساله ایرانی، جنگی بود که هم دلیل وصل بود و هم مانع آن.
بوسنی اما نه تنها عشق را، که جنگ را هم پیش رویم آورد. جنگی که برای مای دور از آنجا، در عکس‌ها و فیلم‌ها قابل دیدن بود و البته خاطرات رزمندگانی که از ایران برای کمک به مردم بوسنی به آنجا رفته بودند. در مورد جنگ بوسنی کتاب‌های متعددی نوشته شده اما شاید یکی از معدود کتاب‌هایی که جزئیاتی از آن را برایمان به تصویر کشیده، کتابی است با عنوان «مجاهدین در بوسنی؛ تروریست یا رزمنده» نوشته ژنرال حسن افندیچ.
این ژنرال که یکی از مقامات ارشد نظامی و سیاسی بوسنی و هرزگوین است، از ابتدای جنگ در بوسنی تا پایان آن در جریان کلیات و جزئیات مسائل نظامی و امنیتی داخلی و خارجی منطقه بوده و از سوی دیگر دسترسی مناسبی به گزارش‌ها و مستندات بوشنیاکی (اصطلاح قومی برای مسلمانان بوسنی) و صربی در دوره مذکور داشته است.
نویسنده در این کتاب از افرادی سخن می‌گوید که برای کمک و با عنوان مسلمان و مجاهد، به بوسنی رفته‌اند، مجاهدانی که دشمنان بوسنی مدعی‌اند فقط به منظور تشکیل جمهوری اسلامی در قلب اروپا وارد بوسنی شده و به اصطلاح باعث ایجاد القاعده سفید شده‌اند. او این مجاهدان را به سه گروه شهادت‌طلب، ماجراجو و عوامل سرویس‌های امنیتی غربی و عربی تقسیم می‌کند و با این تقسیم‌بندی، مخاطب را با جزئیات بیشتری از جنگ و وضعیت مسلمانان بوسنی و هرزگوین، قبل و بعد از استقلال این کشور آشنا می‌کند.
افندیچ در این کتاب بارها بیان می‌کند ارتش بوسنی نه به افراد، که به سلاح نیاز داشته اما این مجاهدین بودند که بی‌خبر به کشورشان آمده و میان ارتش‌شان جاخوش کرده بودند: «ما دقیقاً نمی‌دانستیم بیگانگان برای چه می‌خواهند به ما کمک کنند.خود آنها می‌گفتند که می‌خواهند به برادران مسلمان بوسنی کمک کنند.طبیعی بود که بوشنیاک‌ها هم از آنها استقبال کنند، چون هم می‌خواستند کمک کنند و هم در جبهه حضور یابند. اما آیا کسی نبود از مجاهدین بپرسد ما به شما نیازی نداریم، چرا به اینجا می‌آیید؟ از نظر اخلاقی ما نمی‌توانستیم به کسانی که پیشنهاد کمک می‌دادند جواب رد بدهیم.»
مجاهدینی که با ورودشان وهابیت را در بوسنی گسترش دادند، چیزی که حتی علی عزت بگوویچ هم با درک خطر آن درمراسم مجلس جامعه اسلامی در سال 95 میلادی از آن سخن گفته: «در کنار گوش ما صحبت‌هایی درباره یک مذهب جدید در بوسنی به میان آمده... کسانی هستند که فکرشان فقط این است که ریش بلند بگذاریم...» در این میان افندیچ از مجاهدین ایرانی نام می‌برد که برای کمک به مردم و ارتش بوسنی در معرکه حضور داشته و هیچ‌گاه از حدود اسلام و قانون کشور بوسنی خارج نشده بودند.
ژنرال افندیچ که به اسناد و گزارش‌های رسمی ارتش بوسنی و هرزگوین، ‌سرویس‌های اطلاعاتی پلیس و وزارت کشور بوسنی و همچنین سیاست‌های اعلامی و مستندات دشمن صرب و اظهارات رسمی مقامات کشورهای اروپایی و غربی دسترسی داشته، توانسته کتابی مستند برای مخاطب به تصویر بکشد و از این منظر، کتاب اهمیت ویژه‌ای دارد.