یــــادداشــــت دبیر

آزمون شرافت در سایه نسل‌کشی

محمدعلی یزدانیار
دبیر  گروه کتاب
  Mohammadaliyazdanyar@gmail.com

 

حال و حوصله یادداشت نوشتن نداشتم، همین الان هم که این مطلب را تایپ می‌کنم حوصله ندارم، حوصله کتاب خواندن هم ندارم. اگر حرفه اصلی‌ام – معلمی – هم با حق و حقوق بچه‌ها سر و کار نداشت حوصله این یکی را هم قطعاً نداشتم. در سطحی کلان، اساساً به نظرم هیچ چیز نه مهم است نه ارزشی دارد. من معتقدم از روز بمباران بیمارستان المعمدانی، فقط یک داستان وجود دارد و آن هم «آزمون شرافت» است!
اشتباه نکنید، موضع من نه سیاسی است، نه مذهبی، نه نژادی و نه حتی اخلاقی؛ در این مورد هفته پیش و در همین ستون یادداشت توضیح دادم، همه این مواضع در جای خود هم صحیح هستند و هم مهم. اما برای من هیچ چیز بالاتر از آن اتفاق بشری‌ای نیست که در این میان می‌افتد.
من می‌توانم بپذیرم که وقتی یک جنگ کلاسیک بین مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی در جریان است، بخشی از افکار عمومی جهان، سمت اشغالگر ماجرا بایستد. تاریخ پر است از همراهی اشغالگران توسط مردم عادی و این اتفاقی تلخ اما طبیعی در تمام تاریخ بشری است. من همچنین می‌پذیرم که در – مجدداً – یک جنگ کلاسیک، مردم عادی دنبال مقصرهای اصلی ماجرا بگردند و طبیعتاً عده‌ای ممکن است سمت مظلوم اتفاقات را مقصر قلمداد کنند، این یکی هم تلخ اما طبیعی است، اما...
از روزی که بیمارستان المعمدانی غزه به آن شکل فجیع بمباران شد همه چیز خلاصه شد در «آزمون شرافت». این نسل‌کشی مسلم اگر فقط و فقط یک بعد مثبت داشته باشد آن است که به شما نشان می‌دهد هنوز ذره‌ای شرافت درونتان هست یا نه!
خوب فکر کنید، اخلاق در این مورد نسبی نیست، که اگر باشد هیتلررا هم می‌توان توجیه کرد و برایش ردای اخلاقی دوخت پس واقعاً خوب با خودتان فکر کنید... چون 10روزی می‌شود که باید برای خودتان روشن شده باشد که انسانید و شریف یا نه!
باقی بقای مظلومان سراسر جهان!