فمینیسم جنبش خوار
نحوه مواجهه متفاوت فمینیسم با جنبشهای شکل گرفته در جهان
زهرا سادات رضوی علوی
کارشناس ارشد جامعه شناسی
در ادبیات فمینیستی، جنبش اجتماعی زنان همان جنبشی تعریف میشود که بهدنبال احقاق حقوق زنان باشد و فمینیسم تلاش کرده است خود را تنها جریان مدافع حقوق زنان بداند. از اینرو دائماً در تعریف خود دستهها و گروههای جدیدی را اضافه میکند تا با هدف برابری زن و مرد، تمام دغدغهمندان و فعالان مسائل زنان را فمینیست بخواند. مشیرزاده در کتاب «از جنبش تا نظریه، تاریخ دو قرن فمینیسم» بیان میکند که ما با یک تعریف واحد از فمینیسم مواجه نیستیم و در طول یک قرنی که از مطرح شدن این اصطلاح گذشته است با نظریههای مختلف و گاه متعارضی در تبیین فرودستی زنان، برداشتهای متنوع از وضعیت مطلوب و آرمانی برای آنان، دستورکارهای متفاوت و بعضاً متضاد در جنبش و راههای متفاوتی برای رسیدن به اهداف مورد تأکید، مواجه هستیم.
فمینیسم در دوران مختلف، زنانهنگری را بر مکاتب فکری مختلف بار میکند و این جریان اجتماعی را به هیچوجه نمیتوان دانش ابداعی و جدیدی دانست بلکه میتوان آن را تحرکاتی سیاسی نامید که بسته به نوع گرایشها فکری افراد، مسائل زنان و راهحل آن را در مکتب فکری لیبرالیسم دنبال میکند و یا آن را رادیکال، سوسیال و یا به شیوه پست مدرن با تکثرهای متعدد اسلامی، محیط زیستی و.... همراه میکند. همچنانکه فمینیسم دانش را مصادره میکند و به نفع خود و با لنز زنمحوری به آن مینگرد درباره جنبشهای اجتماعی نیز میتوان آن را جنبشخوار دانست به این معنا که هر جنبشی را که در جهان توسط زنان رقم بخورد و هدفش ارتقای وضعیت زنان باشد، به نام خود مصادره میکند و اگر جنبشی برای زنان و به نفع زنان باشد اما منطبق بر آموزههای فمینیستی نباشد براحتی بایکوت میکند. برای مثال جنبشهای متعددی از زنان وجود دارد که کنش جدی و اثرگذار دارند؛ از جمله جنبش اسلامی «مرابطات»، جنبش «مقلوبه» در دفاع از فلسطین مظلوم، جنبشهای ضد جنگ نظیر «کدپینک» که توسط زنان امریکایی شکل گرفته است و یا اسلامخواهی و حجابخواهی زنان مسلمان فرانسوی و جنبشهایی نظیر «به حجاب من دست نزن» که فمینیسم در برابر آنها سکوت میکند اما در دفاع از چندین نفر از مخالفان حجاب یک جریان رسانهای قوی ایجاد میکند و در تمام رسانههای جهانی به آن ضریب میدهد وهمزمان در مقابل راهپیماییهای متعدد معتقدان به حجاب در تشییع شهدا، 22 بهمن و راهپیمایی باشکوه اربعین را به کلی نادیده میگیرد.
درواقع فمینیسم با تعریف ناقص از جنبش زنان، صنفی دیدن و محدود کردن آنها به مسائل زنان، توان آنها را در سایر عرصههای ظلمستیزی، معنویتخواهی و دینمداری نادیده گرفته و بنا ندارد آنچه را واقعیت زنان است ببیند و یکجانبه دست به نمایش جنبشهایی میزند که قدرت خودش را بیشتر کند و زن در نگاه فمینیستی صرفاً زنی به رسمیت شناخته میشود که آورده سیاسی برای جنبش داشته باشد و زن کنشمند و مؤثر عرصه رقیب کتمان میشود. در این بین این ادعای احقاق حقوق زنان است که در حد یک دروغ متزلزل باقی مانده است؛ واقعیتی که روز به روز بیشتر میشود و دیگر قابل کتمان نخواهد بود.