تکنولوژی به جای کتاب
غوره نشده مــــــو یـــز شد ند
علی غنی
نویسنده
در سالهایی نهچندان دور، وقتی مناسبتی فرا میرسید که میتوانست بهانهای باشد برای شاد کردن قلب کوچکترهای فامیل مثل خواهرزادهها و برادرزادهها، یک عده از بزرگترها بودند که فقط به جنبه سرگرمی هدیه یا عیدی اهمیت میدادند و دوست داشتند محبوبترینها را به بچههای فامیل هدیه کنند.
در مقابل اما یک عده هم بودند که برایشان مهم بود که علاوه بر شاد کردن دل کودک، هدیهای برایش ببرند که کاربری آموزشی هم داشته باشد و بچه از قبال آن نکاتی هم بیاموزد.
من همیشه از آن دسته دوم بودم. حاضر بودم حتی اگر شده هزینه بیشتری بکنم اما به بچهها هدایایی بدهم که برایشان جذابیت تعلیمی هم داشته باشد.
و از همینرو یکی در میان کتاب هدیه میدادم. اما از یکجا به بعد دیدم بعضیهایشان دیگر آنجور که در گذشته از گرفتن کتابهای خوب خوشحال میشدند، اینروزها به آن قوت دلشان از کتاب هدیه گرفتن شاد نمیشود.
حتی بعضی از بچهها دیگر مثل گذشته با من ارتباط عمیق نمیگرفتند، چون تمایلشان به سخن گفتن و بازی کردن و حتی نقاشی کشیدن هم کم شده بود.
خوب که دقت کردم متوجه شدم که وسیلهای جدید جای بسیاری از سرگرمیهای گذشته و سرزندگیها را برایشان گرفته است. یک وسیله که دائم سرشان در آن رفته و حتی فرصت لبخند زدن به عزیزانشان را هم ندارند. انگار که وقتشان برای بچگی کردن خیلی کمتر از گذشته شده و تمام دنیای ذهنیشان در آن صفحه رنگی جای گرفته است.
بعضیها از همان سن پایین زورشان رسیده و به تنهایی برای خود یکی از این اسباببازیهای بزرگانه گرفتهاند و مشغول شدهاند. آنهایی هم که ندارند، دست به دامان پدر و مادرند و به هر ضربوزوری شده، همراهشان را میگیرند و به گشتوگذار در میانبرها و بازیها میپردازند.
حالا دیگر برای خیلی از ما هم کتاب، جزو گزینههای دست چندم برای هدیه دادن به کودکان قرار گرفته است و بچهها بعد از دیدنش مثل گذشتهها خوشحال نمیشوند. این اتفاق تنها میتواند یک دلیل مهم داشته باشد و آن هم آشنایی زودتر از موعد بچهها با فناوریهایی مثل تلفنهای هوشمند و تبلتهاست. این آشنایی و رفاقت زودهنگام مجال تجربه شیرین کودکی و دلخواههایش را از آنها گرفته است.
اگر دیر بجنبیم بچههایمان چنان زودتر از موعد وارد بزرگسالی میشوند که دیگر به هیچ طریقی نمیتوان جلوی آن را گرفت و اینکه آنها هنوز غوره نشده در حال مویز شدن هستند، باعث میشود نسل جوان پیش رویمان بیش از پیش سطحینگر و بیتجربه بار بیایند.
از اتفاق با تمام تجربیات و بعضاً ناکامیهایی که در کتابخوان کردن نسل کودکان امروز تجربه کردم، اما باز هم عقب ننشستم و چندوقتی است که بهدنبال راههای جدیدی برای آشنایی این نسل با کتاب میگردم. و خوب است بدانید به یافتههای جدیدی هم رسیدهام.
نسل جدید به قوت همان نسلهای گذشته اهل رفاقت است و با رفاقت نیز میشود دوستان جدید را به او معرفی کرد.
دوستانی حتی چنان ناشناخته چون کتاب. فقط کافی است پیش از هدیه یا پیشنهاد، اعتمادش به پیشنهاد دهنده جلب شده باشد و بداند که کسی که دارد به او کتاب هدیه میکند، دنیایش را میشناسد.
اگر بتوانید با بچههای خودتان یا اطرافتان جوری ارتباط بگیرید که با شما در بعضی روحیات و علایق خود احساس اشتراک بکنند، اتفاقاً خیلی اوقات پیشنهادها و هدیههای کتابی شما را با آغوش باز خواهند پذیرفت. فقط کافی است بدانند قرار است کتابی را از شما هدیه بگیرند که میتوانند دنیایشان را در آنها ببیند و بخوانند.