تصاویر زیبا یا تصاویر جعلی؟
خداحافظی شکوهمند رمان اگزیستانسیالیستی از صحنه ادبیات
لادن عظیمی
خبرنگار
سیمون دوبووار از مهمترین نویسندگان ادبیات اگزیستانسیالیستی محسوب می شود که در دوران کوتاه اما با شکوه یکهتازی ادبیات اگزیستانسیالیستی قلم زده است. او که بعد از مرگ کامو و سارتر و افول بسیاری دیگر از نویسندگان این سبک، تنها بازمانده این سبک ادبی بود؛ در روزگار ظهور ادبیات پست مدرن آخرین اثر مهم خود را آفرید. اثری که به مثابه نفسهای آخر ادبیات اگزیستانسیالیستی بود.
یک قدرتنمایی شکوهمند و وداع در اوج. در واقع دوبووار با خلق رمان کوتاه «تصاویر زیبا» با یک خداحافظی آبرومندانه صحنه را از نویسندگان اگزیستانسیال خالی کرد و آن را به دیگر نویسندگان سپرد؛ به کسانی چون ساموئل بکت و آلن رب گریه که از مشاهیر ادبیات پست مدرن بودند.
«تصاویر زیبا» درست هنگامی نوشته شد که تصور میشد خالق «همه میمیرند» و «ماندارنها» دیگر چیزی در چنته ندارد. اما سیمون دوبووار با انتشار اثری که در آن، در کنار محتوای اگزیستانسیالیستی به طبعآزمایی در فرم نیز پرداخته بود همه را غافلگیر کرد.
کتاب را میتوان روایت موجز و فشردهای از سه زن در سه نسل متفاوت دانست. روایت «دومینیک» که مادر «لورانس» است و دختر لورانس «کاترین».
دومینیک در رادیو کار می کند و چهره رسانهای قوی ای محسوب می شود. لورانس نیز در کار تبلیغات است و به بیانی دقیق تر برای برندهای مختلف شعارهای تبلیغاتی مینویسند. در حقیقت او و شرکتی که در آن کار میکند سعی در خلق تصاویری زیبا و فریبنده دارند تا محصولات و خدمات خود را به جامعه مصرفکننده عرضه کنند. میبینید که شغل هر دو زن مهم رمان دوبووار با دنیای رسانه سر و کار دارد و همین، نقطه پیوند عنوان کتاب و محتوای آن و زنان جامعه ای است که دوبووار از آنها و برای آنها روایت میکند.
دوبووار در این اثر با به تصویر کشیدن زندگی لورانس و دومنیک، گوشه ای از زندگی زنان طبقه بورژوای دهه شصت فرانسه را بازنمایی می کند. زنانی اسیر تصاویری زیبا و فریبنده، درگیر تشریفاتی دست و پاگیر و عموماً ناراضی از زندگی خود. علاوه بر اینها دوبووار گوشه چشمی نیز بر تأثیر مخرب وسایل ارتباط جمعی بر زندگی زنان قصه اش دارد. ابزاری که با ساخت تصاویری جعلی از زندگی، ارمغانی جز ابتذال محض و دور شدن از معنای اصیلِ زیستن ندارند.
این کتاب سعی دارد با ارائه پرتره دقیقی از لورانس و جامعه اطرافش، به موضوع از خودبیگانگی زنان در جامعهای مصرفگرا بپردازد. تصویری که دوبووار از لورانس می سازد زنی آگاه است که تن به ابتذال مصرف گرایی و فریبندگی تصاویر زیبا نمی دهد. او خطاهای مادر خود را می بیند، نمود آنها را در رفتارهای خود مییابد و از انتقال آنها به دخترش اجتناب میکند. او تلاش میکند تا نسلی آگاه تربیت کند.
سیمون دوبووار در این اثر نیز مطابق سبک ادبیات اگزیستانسیالیستی و پایبندی به ادبیات متعهد از طرح پرسشهایی فلسفی و اخلاقی غافل نشده است. او گاه و بیگاه با طرح مسائلی اخلاقی و انسانی در خلال گفت وگوی میان شخصیتهایش، خواننده کتابش را در دادگاهی به قضاوت اخلاق رودرروی وجدانش قرار میدهد. این کتاب از انتشارات هاشمی با ترجمه کاوه میرعباس منتشر شده است. چاپی که ویراستاری ضعیف آن، ترجمه خوبش را به محاق برده است.