فرگشت را بطه عشق- نفرت با خبر
ونوس بهنود
دبیر تحریریه
بازیگر سینمایی که اخبار مسائل خصوصی زندگی خود را در شبکههای اجتماعی میبیند، به همان میزان از خبر و خبرنگاری متنفر است که کارمندی که از تصویب قوانینی بر خلاف افزایش حقوق خود خبردار میشود.
اما این واقعیت دنیای خبر است. خبر از وضعیت انعکاس رویدادهای ضروری پیرامون ما به مرحلهای رسیده است که بیشتر کارکرد سرگرمی دارد و شاید باید گفت کارکردی که از آن انتظار میرود و تهیهکننده خبر را ملزم به رعایت آن میکند، سرگرمی است. چنین سیر تحولی شاید یک تکامل یا تغییر به تناسب اقتضائات است. به تناسب، احساس آدمها نیز نسبت به خبر در حال تغییر است و هیچگاه نمیتوان در چنین شرایطی خبری را مطلقاً مثبت یا منفی دانست، تا جایی که سرک کشیدن به خصوصیات زندگی یک بازیگر برای گروهی از مردم سرگرمکننده و حتی لذتبخش است و شاید حتی برای اطرافیان آن بازیگر فرصتی برای تصور ربودن گوی سبقت در میزان معروفیت و مشهوریت. حتی آن قوانینی که نمیگذارد حقوق کارمند افزایش یابد نیز میتواند برای برخی مسئولان خوشایند باشد.
اما اخبار منتشر شده در روزنامهها و شبکههای اجتماعی به سمت چه وزنهای سنگینی میکند و آیا میتوان گفت گروه طرفداران اخبار بیش از گروه ناراضی است؟ باز هم به نظر میرسد این سؤال برای محاسبه دقیقتر، باید بیپاسخ بماند. هر چند میتوان میزان گرایش به مطالعه روزنامه یا تماشای تلویزیون و حتی میزان حضور در شبکههای اجتماعی را به صورت نسبی اندازهگیری کرد و عددی به آن اختصاص داد، اما در مجموع نمیتوان عشق یا نفرت از اخبار را اندازه گرفت. احساس انسانها به اخبار واصله در تناسب با شرایط زندگی آنها به حدی رو به تغییر است که هر لحظه حتی برای یک فرد خاص نیز میتواند روی نفرت سکه به روی عشق تبدیل شود.
طبق مطالعاتی که صورت گرفته است، ایرانیها انتظار خود را از اخبار با کارکرد سرگرمی افزایش دادهاند، بیشتر به شبکههای اجتماعی گرایش دارند و این نسل جوان است که بیشترین میزان مشتریان محتواهای شبکههای اجتماعی را شامل میشود. با همین مرزبندیها میتوان به نقطهای رسید که جامعه آماری مشخصی با چه محتوایی میتواند به خبر عشق بورزد و حتی مسخ شده به سمت و سوی آن بشتابد. در نظر بگیرید رشد قابلتوجه بلاگری در ایران را که در واقع بر اساس این هدفگذاری توانسته حتی در سبک فکری و زندگی نسل جوان و نوجوان ایران اثرات عمیقی داشته باشد، تا حدی که اگر زمانی، نمایش خصوصیات زندگی منفور و مغایر با عقاید جامعه ایرانی (در تمام اقوام) بود، امروز موجب افتخار و زمینهساز فخرفروشی، ابراز وجود و حتی درآمدزایی است. آن سوی ماجرا هوش مصنوعی نیز میداندار است و با چند جستوجو و مطالعه جزئی میتواند تمام ذهن و احساس یک کاربر جوان را بخواند و برای آن محتوا ارائه کند.