المنار؛ یادگار سیدعیسی برای جبهه مقاومت
طی جنگ 33 روزه لبنان شبکه المنار تبدیل به صدای رسای مقاومت شده بود و اینکه دفترش بارها توسط رژیم صهیونیستی بمباران شد با این حال یکبار هم برنامههای این شبکه قطع نشد. طی این سالها پیشرفت تکنیکی این شبکه بهقدری مشهود است که در لبنان کاملاً یکی از شبکههای اصلی حساب میشود. تأسیس این شبکه به عنوان صدای رسای جبهه مقاومت از جمله یادگارهای سیدعیسی در لبنان بوده است.
ابراهیم فرحات، مدیرکل شبکه المنار است که درباره تأسیس آن میگوید: «شبکه المنار به همت و فکر سیدعیسی و دیگر دوستانشان تأسیس شد. آن موقع هنوز برخی شک داشتند که چنین شبکهای تأسیس شود یا نه و آن را زودهنگام میدانستند اما افرادی مانند سیدعیسی و برخی دیگر ابتکار عمل را در حد ریسک کردن دوست داشتند و برای تأسیس شبکه، تمام امکانات مادی و انسانی را فراهم کردند. بنابراین المنار در دهه 90 راهاندازی شد و اولین مسئولان المنار نیز دوستان سیدعیسی مانند حاج «محمد برجاوی»، شیخ «حسنالحماده» و شیخ «حسن عزالدین» بودند. در ابتدای کار ایستگاه زمینی بود و محدوده پخش آن نیز محدود به بیروت بود، سپس تمام لبنان را پوشش داد و در نهایت در سال ۲۰۰۰ همزمان با روز پیروزی مقاومت و آزادسازی جنوب لبنان به ایستگاه ماهوارهای پیوست. به لحاظ امکانات در حد بسیار ضعیفی بود. مکان کوچک بود حتی فرستنده شبکه روی گلدسته مسجد «رسول» گذاشته شده بود. نقاط پوششدهی شبکه نیز محدود بود و سطح حرفهای پایینی داشت اما همان حد را هم یک موفقیت به شمار میآوردیم و امروزه با اینکه ۲۵ سال از تأسیس شبکه المنار میگذرد ولی هنوز اصول و استراتژیهایی که سیدعیسی برای شبکه طراحی کرده بود تغییر نکرده و ثابت است.»
سیدعیسی برای خود وظیفه تأسیس قائل بود. درباره المنار هم این اتفاق افتاد که عبدالله قصیر از مدیران سابق این شبکه دربارهاش اینطور میگوید: «ویژگی مثبت دیگر وی این بود که پروژههایی را که احداث و تأسیس میکرد، پس از تکمیل شدن به مراکز و ارگانهای ذیربط محول میکرد. بسیاری نمیدانند شبکه المنار از اقدامات سیدعیسی است؛ آن زمان چند نفر از برادران حزبالله مانند حاجعلى حبیبالحرقوص و حاج محمـدالبرجاوی، حاج حسنالحمیدی و بقیه دوستان با سیدعیسی جلسه ترتیب دادند و به نتیجـه رسیدند که شبکهای برای حزبالله تأسیس شود.»
اما هزینه اولیه تأسیس یک شبکه تلویزیونی در دهه 60 چقدر بوده است و چه امکاناتی نیاز داشته است؟ قصیر این رقم را 250هزار دلار ذکر میکند: «سیدعیسی ۲۵۰هزار دلار فراهم کرد و فردی را برای خریداری تجهیزات صوتی تصویری به دبی فرستاد و در مکان کمیته امداد که زیر نظر وی بود پخش شبکه المنار را آغاز کرد در حالی که حزبالله از این امر آگاهی نداشت. پس از شش ماه در سالگرد رحلت امام خمینی، پخش رسمی المنار در جنوب لبنان آغاز شد. فرستنده شبکه در منارههای مسجد رسول اعظم گذاشته شده بود چون فرستندهای وجود نداشت کار صلواتی و در راه خدا بود. شبکه حدود شش ماه سه تا چهار ساعت برنامه پخش میکرد که فیلمهایی از ایران سخنرانیهای سیدعباس موسوی و سیدراغب حرب بود. بعد از مدتی تصمیم گرفته شد المنار وارد سیاست شود و اخبار از این شبکه پخش شود حزبالله میخواست این عمل زیر نظر او انجام شود. طی جلسهای که سیدعیسی و سیدحسننصرالله در سال ۱۹۹۲ داشتند سید حسن گفت که پخش اخبار باید زیر نظر حزبالله باشد زیرا شبکه در بین مردم به شبکه حزبالله معروف است اما در مدیریت آن دخالتی ندارد بلکه سیدعیسی و دیگر دوستان آن را اداره میکنند، بلافاصله سیدعیسی گفت ما این شبکه را برای شما تأسیس کردیم و اگر میخواهید به شما داده میشود که حزبالله آن را تحویل گرفت و شبکه پس از آن تغییر و تحولاتی کرد.»
عبدالله قصیر در ادامه ذکر میکند که طرح حزبالله برای تأسیس یک شبکه تلویزیونی سه سال زمان میخواست اما سیدعیسی این کار را ظرف یکسال به سرانجام رسانده است: «آن موقع من مسئول رسانه و تبلیغات بودم که شورایمرکزی حزبالله از من خواست موضوع شبکه تلویزیونی را بررسی کنم. حدود سال ۱۹۸۷ یا ۱۹۸۸ طی بررسی و پژوهشی که ارائه کردم فهمیدم حدود سه سال برای پخش برنامهها از شبکه زمان میبرد چون آن زمان حزبالله با مشکل بودجه و امکانات و مکان و حتی نیروی انسانی مواجه بود. با محاسبات ما باید صد نفر را برای تحصیل رشتههای مختلف رسانه و تلویزیون به دانشکده رسانه میفرستادیم تا سه سال بعد فارغالتحصیل و بهکارگیری گرفته شوند یعنی پروژه از سال ۱۹۸۹ شروع و تا سال ۱۹۹۲ طول میکشید. در همین اثنا سیدعیسی پروژه احداث شبکه را شروع کرده بود. حزبالله نیز در عمل انجام شده قرار گرفت و باید مدیریت شبکه را به عهده میگرفت که کار دشواری بود یعنی حزبالله برای احداث شبکه برنامهریزی سه ساله کرده بود ولی بعد از یکسال سیدعیسی پخش برنامه از شبکه المنار را آغاز کرد.»
اما ماجرای تأسیس این شبکه از زبان خود سیدعیسی جذابیتهای خودش را دارد. در شرایطی که دولت لبنان خیلی همسو با جریانات حزبالله نبود وی تصمیم به تأسیس میگیرد و البته از رهبر انقلاب هم اجازه آن را کسب میکند: «خدمت رهبر رفتم و ماجرای پخش مراسم تشییع امام از شبکه انبیسی را گفتم. گفتم میخواهم شبکه تلویزیونی بزنم البته من نیامدم از شما پول بگیرم فقط آمدم از شما اجازه بگیرم و اینکه که ما را دعا کنید تا در این کار خطرناک و خطیر موفق بشویم. شاید در لبنان پنجاه کانال باشد. کانال تبلیغاتی و تجاری و.... ولی شیعه هیچی ندارد. آقا فرمود، سید دست شما دست پربرکتی است. دست به هر چه بزنی با برکت رشد میکند من شما را دعا میکنم. انسان موفقی هستی کار تلویزیون را شروع کن.»
خرید تجهیزات قدم بعدی بود و در ادامه استقرار آن در منطقه مسأله اساسی که وی اینگونه شرح میدهد: «تهیه فرستنده و تجهیزات تلویزیون کار بسیار سختی بود نمیدانستیم چه چیزی میخواهیم و آن را از کجا باید تهیه کنیم، تصمیم داشتیم در سالگرد وفات امام، شبکه افتتاح شود و تمام فیلمهای مراسم را هم آماده کرده بودیم. انواع فیلمها و کارتونهایی را که باید در شبکه پخش میکردیم جمعآوری کردیم. یک سال فرصت داشتیم در این یک سال یک اکیپ کامل به ژاپن رفت این اکیپ هم تجهیزات تلویزیون را تهیه کردند و هم دوره دیدند. فقط فرستنده که آن را هم از امریکا خریدیم. فرستنده را به اسم یکی از أمرای شارجه خریدیم. دستگاه از امریکا به انگلیس و از آنجا به شارجه رفت اما گفتند ما چنین سفارشی ندادیم. مسئول خرید ما ارتباطات خیلی قویای داشت و هر طور بود آنها را راضی کرد تا آن را به بیروت بفرستند و مصادرهاش نکنند. در لبنان هم جاده فرودگاه را محاصره کردیم و کل منطقه را پر کردیم از جوانان مسلح که اگر ارتش لبنان تصمیم به مصادره آن گرفت مانع شویم در حقیقت آن را از فرودگاه دزدیدیم
و گرنه به دست دولت میافتاد. درست است که آن موقع دولت حاکم مطلق نبود و سوریها حاکم بودند اما نفوذ خودشان را داشتند. یک کامیون به فرودگاه رفت و بهعنوان اینکه محموله متعلق به سفارت ایران است هر طوری بود با کمک شصت هفتاد نفر نیروی مسلح آن را خارج کردیم، دم خیلی افراد را دیدیم خلاصه این را بهعنوان یک دستگاه کامپیوتر خیلی بزرگ وارد لبنان کردیم و بدون اینکه متوجه شوند این واقعاً کامپیوتر است یا نه آن را به سفارت منتقل کردیم. بعد از آن هم بزرگترین جرثقیل لبنان را تهیه کردیم و جلوی مسجد رسول اکرم بردیم. اتاق ضد بمبی را آماده کردیم و دستگاه را درون آن گذاشتیم دکل آن را هم روی مناره مسجد رسولاعظم قرار دادیم، کار را با شصت نفر کادر شروع کردیم. الحمدلله ربالعالمین موفق شدیم در اولین سالگرد فوت امام در حضور بیش از صد، صد وپنجاه هزارنفر جمعیت شروع به کار شبکه را اعلام کنیم.»
مسأله نهایی اعلام تأسیس این شبکه است که نه سفارت ایران خبر داشت نه حزبالله اما بعد از تأسیس آن سیدحسن نصرالله گفت اگر المنار نبود پیروزی به دست نمیآمد: «برای سالگرد امام اجتماع عظیمی در بیروت تشکیل شد. بیش از صد، صد وپنجاه هزار نفر آدم از همه جای لبنان آمده بودند. خانم زهرا مرتضوی، دختر امام نماینده رئیس جمهور لبنان وزرا و وکلای پارلمان هم در این مراسم حاضر بود. حاجعبدالحلیم مجری جلسه بود. یک ورقه کوچک به او دادم و گفتم این را الآن اعلام کن گفت سفارت خبر دارد؟ گفتم اگر من مسئول تو هستم میگویم باید این کار را انجام دهی. ایشان مجبور شد و اعلام کرد امشب ساعت هشت تلویزیون المنار شروع به کار خواهد کرد و این هدیه ای است به امت حزبالله. زمین و زمان تکبیر گفتند همه مردم خوشحال شدند. اما چون این قضیه را مخفیانه انجام داده بودیم حزبالله و سایر احزاب سیاسی ناراحت شدند و حتی دختر امام، حاضر نشد برای افتتاح روبان را قیچی کند. سفیر ما در لبنان قبول نکرد گفت این کار سیاسی است و شما با ما هماهنگ نکردی. آقای اختری هم که سفیر ایران در سوریه بود با این قضیه مخالفت کرد. گفت تو میخواهی حزبالله را مجبور بکنی به اینکه برایش تلویزیون درست کنی. خلاصه هیچ کس جز خداوند پشتیبان ما نبود در نهایت خودم رفتم دو آیه قرآن خواندم و اعلام کردم این تلویزیون هدیه به امت حزبالله است و او در مقابل کار انجام شده
قرار گرفت».