گردشگری در فصل مدرسه
بِــــــگَـــــــــــــرد و بـــــــِخـــــــــــــــرَد
عطیه عیار
نویسنده
با شروع مدارس فصل سفر هم تمام میشود. اما گردشگری و گردشگربودن هیچ وقت تمام نمیشود. گردشگری فقط این نیست که مقصدی را انتخاب کنید، بار و بنه سفر را ببندید، بنشینید توی ماشین یا قطار یا هواپیما و به خانهای اجاره شده یا هتل بروید و بعد چند روز برگردید. این فقط یکی از انواع و اشکال گردشگری است. در واقع هر بار که شما از خانه بیرون میروید میتوانید آن را تبدیل به گردش کنید. تنها ملزومات این گردش هم کمی وقت آزاد، مقداری حوصله، دو چشم بینا، دو گوش شنوا و یک بینی آماده است. این گردشگری بهترین راه وقتگذرانی با فرزندانتان در همه فصول سال است.
کجا برویم؟
هر جایی در محله و شهرتان میتواند در این طرح گردشگری تفریحی و آموزشی به کار بیاید. توشه راه سبکی متناسب با سن و سال فرزندتان بردارید، مثلاً یک بطری آب و یک خوراکی کوچک. حواستان به وضعیت آب و هوا هم باشد تا بتوانید تجهیزات احتمالی مناسب را همراه داشته باشید. حالا دست بچه یا بچهها را بگیرید و دل به دریا کوچه و خیابان بزنید!
میتوانید از قبل برنامهریزی کنید که کجا بروید یا بداهه مقصدی را انتخاب کنید. بوستانهای مختلف، پارک بازی، یک زمین خاکی، خانههای قدیمی، مغازههای محل، پاساژها یا هر جای دیگری بالقوه قابلیت این را دارد که یک سفر هیجانانگیز و اکتشافی را با بچهها تجربه کنید. مثلاً میخواهید به پارک محل بروید. بسته به شرایط پارک میشود خاکبازی، آب بازی یا گلبازی کرد. برای این کارها احتیاج به تجهیزات خاصی هم نیست. قاشقهای یکبار مصرف، بیلچههای پلاستیکی یا فلزی، لگن و سبدهای پلاستیکی کوچک، کاسههای فلزی یا پلاستیکی یا ملامین میتواند ساعتها مشغولتان کند. در بیشتر موارد ذهن باز و خلاق بچهها، خود وظیفه راهنما را به عهده میگیرد و شما کافی است همراه و مراقب آنها باشید.
میتوانید لانه مورچه پیدا کنید یا درباره سن درختها حدس بزنید؛ حتی در صورت برنامهریزی، میتوانید از روی یک نقشه ساختگی دنبال گنج هم بگردید. آتش درست کردن، ساختن ذرهبین برای دیدن حشرههای ریز، جمع کردن برگهای رنگی و کاردستی درست کردن با آنها هم از دیگر هدفهایی است که میتوان به این بهانه از خانه بیرون رفت. اگر در محلهتان خانهها یا ساختمانهای قدیمی هست، میتوانید نقبی به تاریخ بزنید و درباره زمان ساخت آن خانه با هم صحبت کنید. به مصالح مورد استفاده آن بنا توجه کنید. آجر، سنگ، چوب، شکل سقف، نحوه عایقبندی، شکل پنجرهها هر کدام دلیلی برای تعریف و گفتوگو و حتی خیالپردازی است. به علاوه، خانههای قدیمی نشانههای هویتی و فرهنگی ما هستند و پلی برای اتصال بچهها با این گذشته.
میتوانید یک روز را به گردشگری مشاغل اختصاص دهید. مغازهای را انتخاب کنید و به سبک کار، نوع خدمات یا کالایی که میفروشد توجه کنید. اگر شغلی قدیمی باشد و از همین رهگذر به گذشته هم بروید که چه بهتر! مثلاً در محلهتان یک مغازه نجاری است. در صورت رضایت آقا یا خانم نجار، بچهها شاید بتوانند با چوب کمی کار کنند و چیزی هم بسازند.
فراموش نکنید که هدف اول ما از این گردشگری چه در صورت سفر به شهری دیگر و چه محلهگردی، لذت بردن و تمدد فکر و اعصاب است. قرار است خوش بگذرانیم. حرص الکی نخوریم. ما صبوری، همراهی و همدلی با بچهها را تمرین میکنیم. البته که وقتی بچهها خاکبازی یا آب بازی میکنند، باید فقط لبخند زد و آن دندان ساییدنهای مادرانه یا پدرانه را پنهان کرد!
بچهها هم همزمان با تفریح، ناخواسته کلی نکته و اطلاعات جدید یاد میگیرند. با طبیعت دوست میشوند و علوم تجربی را واقعاً تجربه میکنند. به ارزش تجربیات گذشتگان خود پی میبرند و از تأثیر تاریخ و جغرافیا بر شئون زندگی خبردار میشوند. این مصداق واقعی «گردش در زمین و دیدن عاقبت گذشتگان» و «طلب کردن علم حتی در چین» است. و حاصل این گشت و گذارها چه چیزی است جز دستیابی کودکان به مهارت خردورزی؟