زنگ‌هایی که برای کلاهبرداری به صـدا درمی‌آید

مرضیه همایونی
خبر‌نگار

 


60 زن و مرد جزو مالباختگانی هستند که با یک زنگ تلفن پول‌هایشان را از دست دادند. خانه‌دار، کارمند، حتی دکتر، مهندس و تاجر در میان شاکی‌ها دیده می‌شوند.
همه آنها به یک شگرد مورد سرقت قرار گرفته‌اند؛ کلاهبرداری به بهانه برنده شدن در مسابقات و قرعه کشی.
زن جوانی به همراه پسرش مالباخته این باند کلاهبرداری است، او در تشریح ماجرا گفت: تلفنم زنگ خورد شماره را که دیدم ناشناس بود. گفتند که از رادیو گفت‌و‌گو تماس گرفته‌اند و من برنده قرعه کشی 30 میلیون تومانی شرکت همراه اول شده‌ام.
مرد جوانی که پشت خط تلفن بود، خیلی خوب صحبت می‌کرد. به من گفت می‌خواهی روی خط با تماشاگران صحبت کنی یا اینکه مستقیم به بخش دریافت جایزه وصل شوی؟ من هم بخش دریافت جایزه را انتخاب کردم و مدام از من سؤالات متفاوت می‌پرسید تا حواسم را پرت کند و من بتوانم به راحتی اطلاعاتم را لو بدهم.
 او به من چند شماره داد که گفت شماره حواله‌هایتان است و چند کد برایتان می‌آید که این کدها برای فعالسازی حواله‌هاست. وقتی کدها را برایش می‌خواندم پیامک می‌آمد من فکر می‌کردم هر پیامک حاوی 10 میلیون تومان پول واریزی به حسابم است.
اما در حقیقت هر بار از حسابم 10 میلیون تومان کم می‌شد و در نهایت 53 میلیون تومان از دست دادم.
شاکی دیگر، مرد تاجری است که 87 میلیون تومان به همین شیوه از حسابش برداشت شده است. گفت چندین بار با من تماس گرفته بودند، اما هر بار متوجه می‌شدم که کلاهبرداری است تلفن را قطع می‌کردم.
این بار به قدری با اعتماد به نفس و خوش برخورد بود که من تمام اطلاعات را بدون هیچ سؤالی در اختیارش قرار دادم. به من گفت شماره‌تان قدیمی است و خوش حساب هستید و برنده جایزه شده‌اید. من هم باور کردم.
به دنبال شکایت‌های سریالی، تحقیقات از سوی کارآگاهان پلیس فتا پایتخت آغاز شد.
در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد تماس‌ها از زندان رجایی شهر گرفته شده است. متهم یک زندانی محکوم به قصاص بود که با استخدام چندین نفر بیرون از زندان نقشه خود را اجرا می‌کردند. با اعتراف متهم سایر اعضای باند نیز دستگیر شدند.

مدلی که معتاد شد
 یکی از متهمان پسری 22 ساله است که در کافه کار می‌کرده و مدتی هم مدل لباس برند معروفی بوده است.
به چه جرمی بازداشت شدی؟
 کارت عابر بانکم را به اعضای این باند می‌فروختم. اما کم کم که با آنها آشنا شدم، برایشان کارت هدیه خریداری می‌کردم.
کارت هدیه برای چی؟
کار اعضای این باند به این صورت است که از معتادان و کارتن خواب‌ها کارت‌های بانکی‌شان را خریداری می‌کنند.
 بعد پول‌هایی را که از مالباخته‌ها کلاهبرداری کرده‌اند به کارت‌هایی که خریداری کرده‌اند واریز می‌کنند. در مرحله بعدی من یا افرادی که برای این کار استخدام شده‌ایم با کارت‌های معتادان و کارتن خواب‌ها کارت هدیه و طلا خریداری می‌کنیم.
من حدود 20 میلیون تومان برایشان خریداری کردم و کارت‌ها را به برادر یکی از متهمان که خودش در زندان بود می‌دادم.
چه شد که کارتن خواب شدی؟
 الان اینطور مرا نبینید که اینقدر لاغر هستم. مدلینگ بودم و حدود 25 تا 45 میلیون تومان درآمد داشتم. اما شیشه‌ای شدم. سه سال هم در کافه باریستا کار بودم.
در واقع بهترین باریستا کارشهر هستم و هر مدلی بخواهید می‌توانم برایتان قهوه را طراحی کنم.
چرا معتاد شدی؟
وقتی 7 سالم بود مادر و پدرم از هم جدا شدند. من با مادرم زندگی می‌کردم تا اینکه 7 ماه قبل مادرم ازدواج کرد.
من که از این موضوع خیلی ناراحت بودم، برای اینکه بتوانم با این غم کنار بیایم، شروع به مصرف شیشه کردم و صاحبکارم که فهمید معتاد شدم مرا بیرون کرد. از بی‌پولی چند باری کارت عابر بانکی‌ام را به مبلغ 350 هزار تومان فروختم و وارد این باند شدم.

واسطه گر کارت‌های بانکی
مرد میانسالی هم جزو متهمان بازداشت شده است و می‌گوید فقط واسطه هستم. واسطه بین آنهایی که کارت‌هایشان را می‌فروشند و آنهایی که این کارت‌ها را می‌خرند. خریدارهای کارت‌ها با ماشین‌های مدل بالا یا موتورهای لوکس و گرانقیمت به سراغم می‌آیند.
هر کارت را چقدر می‌فروشی؟
اگر کارت بدون مدرک باشد 500 تا 700 هزار تومان اما اگر کارت با مدارک شناسایی باشد یک میلیون و500 هزار تومان این کارت‌ها خرید و فروش می‌شود.
سردسته این باند را می شناسی؟
آنها در زندان چند نفر هستند، که در زندان رجایی شهر به خاطر قتل یا جرایم خشن که حبس‌های سنگین دارد به سر می‌برند. این پول‌ها را جمع می‌کنند تا بتوانند دیه سنگین بدهند و رضایت شاکی‌هایشان را بگیرند.
 یکی از آنها حدود یک میلیاردی می‌خواهد تا بتواند دیه بدهد.