در حافظه موقت ذخیره شد...
محاکمه سرایدار خانه زعفرانیه به اتهام سرقت
به گزارش خبرنگار «ایران»، رسیدگی به این پرونده از آبان سال 1401 با تماس دختری جوان به نام راحله با پلیس آگاهی مبنی بر سرقت از خانهشان آغاز شد. وی در توضیح ماجرا گفت: من و خواهر و مادرم با هم زندگی میکنیم. اکبر سرایدار مجتمع ما هر شب ساعت 8 برای بردن زبالهها به در خانهمان میآمد، امشب رأس ساعت 8 در خانهمان به صدا درآمد و ما در را باز کردیم اما به یکباره 4 مرد نقابپوش با تهدید اسلحه وارد خانه ما شدند و مقدار زیادی طلا و جواهرات و پولهای ما را سرقت کردند و گریختند. پس از این گزارش، مأموران به محل سرقت اعزام شدند و در نخستین گام به سراغ اکبر رفتند اما او مدعی شد وقتی متوجه حضور سارقان در خانه مالباختهها شده از ترسش سکوت کرده و پنهان شده است.
از آنجا که سارقان نقاب داشتند مأموران نتوانستند سرنخی پیدا کنند. به این ترتیب و در حالی که ردی از سارقان مسلح به دست نیامده بود برای مرد سرایدار به اتهام همدستی با سارقان کیفرخواست صادر و وی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه راحله گفت:وقتی سارقان وارد خانه شدند مادرم به آنها گفت ما پول و طلا نداریم اما سارقان انگار میدانستند که پول و طلاها داخل اتاق خواب است چراکه به آنجا رفتند. ارزش اموالی که سرقت شد به اندازهای بود که میشد در همان زعفرانیه یک آپارتمان خرید.
قاضی از شاکی پرسید: اکبر در آن لحظه چه کاری انجام میداد؟
راحله جواب داد:او بیسر و صدا گوشهای ایستاده بود و دخالتی نمیکرد. حالا هم ما از او شکایتی نداریم چون نمیدانیم با آنها همدست بوده یا نه، اما خواهان اشد مجازات برای 4 سارق مسلح هستیم.
پس از آن سرایدار ۴۰ ساله که یک سابقه کیفری در پروندهاش دارد به جایگاه رفت و گفت:من پیش از آنکه سرایدار شوم معلم آموزش و پرورش بودم اما از کار اخراج شدم. آن روز شیره مصرف کرده بودم و در اتاقم خطاطی میکردم که چهار مرد نقابدار اسلحه به دست وارد شدند و با تهدید سراغ خانه شاکیهای پرونده را گرفتند اما آنها خودشان خانه را بلد بودند. چون هیچ اسلحهای برای دفاع از خودم نداشتم، سکوت کردم. من بیگناه هستم و بیدلیل بازداشت شدهام.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.