سفر تابستانی به الجزایر
نسخهای مناسب احوال کتاببازها
لادن عظیمی
خبرنگار
یک چیزهایی بین کتاببازها مرسوم است که فقط در میان گفت وگوی دو کتابباز معنی پیدا میکند. مثل علاقه مشترک همه کتاببازها به بوی کاغذ یا خرید و اضافه کردن کتابی به کتابخانهشان که قبلاً آن کتاب را امانت گرفته و خواندهاند یا خواندن کتابی در مناسبتی مخصوص که موضوع کتاب یا حداقل عنوان آن کتاب با آن مناسبت مربوط باشد. مثلا ًخود من کتابی دارم که واژه بهار در عنوانش خودنمایی میکند و اصرار داشتم که کتاب را در بهار بخوانم حال آنکه کل ماجرای کتاب در زمستان اتفاق میافتد! خلاصه اینکه اگر شما هم به این امراض ناشناخته کتاببازها دچار هستید و برای مطالعه تابستانی دنبال کتاب میگردید؛ کتاب «تابستان» آلبر کامو میتواند گزینه مناسبی برای شما باشد. «تابستان» کتابی شامل هشت جستار است که کامو آنها را در سال 1954 از انتشارات گالیمار منتشر کرد. این کتاب در ایران با ترجمه جواد فریدی و امیر لاهوتی از نشر جامی منتشر شده است.
مایه اصلی این جستارها خاطرات کامو در اقامت یک ساله و نیمه او از پایان سال 1940 تا تابستان 1942 در الجزایر است. او با مقایسه دو شهر اوران و الجزیره مسائل زیستی، تاریخی، فرهنگی جدیای را مطرح میکند. کامو از این نظرگاه نقبی به مسائل اجتماعی الجزایر میزند و با تکیه بر دانش اسطورهشناسی سعی میکند اسطورهای شخصی خلق کند که از فرهنگ و شرایط زیستی الجزایر تغذیه میکند و پروار میشود.
ایه اصلی این جستارها خاطرات کامو در اقامت یک سال و نیمه او از پایان سال 1940 تا تابستان 1942 در الجزایر است. او با مقایسه دو شهر اوران و الجزیره مسائل زیستی، تاریخی، فرهنگی جدیای را مطرح میکند
پناهی برای رفع خستگی
خاطرات شیرین نویسندهای که قصه گفتن بلد است
یک وقتهایی آدم دلش میخواهد در روزهای بلند تابستان فارغ از تمام دغدغهها و نگرانیها و دلشورهها، فارغ از تمام مفاهیم سنگین و عجیب و غریب کتابها و فارغ از تمام دعواها به کتابی پناه ببرد که او را در دنیای سادهاش غرق کند؛ کتابی که او را با خود به عالمی ببرد که تلخکامیای هم اگر درونش باشد؛ به سرعت محو شدن کینه از قهرهای کودکی، زدوده شود و از بین برود و راز این احساس در همین واژه «کودکی» نهفته است. اصلاً کلمه تابستان با کودکی گره خورده است. با آفتاب و دویدن و رهایی.
«شما که غریبه نیستید» کتابی است که تمام اینها را در خود دارد، کتابی که به نوعی زندگینامه خودنوشته هوشنگ مرادی کرمانی، خالق کتابهای خاطرهساز، است. او که در روستای سیرچ کرمان متولد شده و در آنجا رشد کرده و روزگار جوانی را در تهران گذرانده است؛ در این اثر به آن سالها سفر میکند و خاطراتش را به ترتیب زمان وقوع بازتعریف میکند.
زبان کتاب سلیس و ساده است. نویسنده ما از رنجهای بسیاری که در سالهای کودکی و نوجوانی تحمل کرده است نیز حرف میزند اما آن خاطرات تلخ را چنان با زبانی بذلهگو و شیرین بیان میکند که تلخی حادثه در خاطر نمیماند و آنچه پررنگ میشود، پیروز شدن بر سختیها و رنجهاست.
این کتاب از معدود کتابهایی است که من خواندنش را به همه، با هر سن و سلیقهای، توصیه میکنم. حتی به شما دوست عزیز.
«شما که غریبه نیستید» کتابی است که تمام اینها را در خود دارد. از تابستان و آفتاب گرفته تا دویدن و رهایی و سادگی و کودکانه زیستن. خلاصه میخواهم بگویم اینکه این کتاب پناه خوبی است برای فراغت از همه چیز و همه کس.
ترکیب تلخی و شیرینی
یکی از جدیترین مشکلات امریکا از زبان راوی پنج ساله
احتمالاً برای شما هم پیش آمده که حداقل یکی از تعطیلات تابستانی سالهای کودکیتان پر ماجرا بوده باشد و تا سالها خاطراتش را با خود حمل کنید. و اتفاقاً منظور ما از ماجرا صرفاً اتفاقات خوب و شیرین نیست. یا حتی ممکن است بیکاری روزهای خلاصی از مدرسه شما را به ماجراجویی و خلق حوادث عجیب و غریب سوق داده باشد و حالا از مرور آن اتفاقات لبخند قاب صورتتان را پر کند.
ماجراهای کتاب «کشتن مرغ مینا» در یک تعطیلات تابستانی اتفاق میافتد. «هارپر لی» بانوی نویسنده امریکایی در این معروفترین اثر خود دو داستان را به موازات هم از زبان دختری پنج ساله به نام «اسکات فینچ» روایت میکند. اسکات که دختر یک وکیل سفید پوست به نام «اتیکاس» است با لحنی کودکانه و روان به روایت وقایع تابستان سال پنجم زندگیاش میپردازد.
پیرنگ اصلی رمان مربوط به ماجرای اتهام ناروای تجاوز سیاهپوستی به نام «تام رابینسون» به دختری سفید پوست است که اتیکاس وکالت متهم را بر عهده گرفته است تا بیگناهی او را ثابت کند. پیرنگ دوم نیز شرح ماجراجویی کودکانه برادر اسکات و دوست اوست که برای تعطیلات تابستان به دهکده آنها آمده است. ماجرایی که در نهایت شیرینی روایت میشود و با رمز و رازهای کودکانهاش تعلیقهای جالبی را در رمان خلق میکند.
«کشتن مرغ مینا» در نقد نژادپرستی نوشته شده و در سال 1964 جایزه پولیتزر را را از آن خود کرده است.
ماجراهای کتاب «کشتن مرغ مینا» در یک تعطیلات تابستانی اتفاق میافتد. «هارپر لی» بانوی نویسنده امریکایی در این معروفترین اثر خود دو داستان را به موازات هم از زبان دختری پنج ساله به نام «اسکات فینچ» روایت میکند